بوی نم خاک فضا را پرکرده است، قطرههای آب روی برگهای بنفش و صورتی گلهای شمعدانی که دور حوض چیده شده میلغزد. صدای هیاهو و خنده بچهها از ذوق پیدا کردن همدیگر در بازی قائم موشک در کل حیاط پیچیده است. مامان گلی و زندایی و خواهرها در بالکن خانه بر روی یک زیرانداز پارچهای در حال پاک کردن سبزی خوردن و مهیا کردن شام هستند. آقاجون هندوانه خنک را از حوض بیرون آورده و شتری قاچ میکند تا بچهها گلویی تازه کنند، همهجا بوی زندگی میدهد. چه منظره زیبایی مثل تابلو نقاشی است.ای کاش میتوانستم آن منظره را نقاشی کنم تا حداقل رنگ و لعابش بر دیوار خانهمان بماند. چشمانم را باز کردم. چه خواب زیبایی بود، ای کاش میتوانستم به دوران جوانی بازگردم و این خاطره را دوباره تجربه کنم. حیف... حیف از آن همه صمیمت و دل خوش، راستی چرا یکباره رنگین کمان زندگی سیاه و سفید شد؟ چرا آن همه صمیمت و دلبستگی از بین رفت و آدمها در غار تنهاییشان دفن شدند؟ چرا آدمها یک حصار آهنی دور ذهنشان کشیدهاند؟
هیچ انسان سالمی نیست که از تنهایی محض خوشش بیاید. البته تنهایی هم یکی از حالاتی است که هر انسانی به آن نیاز دارد. اما زیادی روی در آن دل را میزند. هر کسی نیاز دارد که ساعتی را با خود خلوت کند تا آرامش بگیرد. اما هستند کسانی که در جمع هم احساس تنهایی میکنند. حتماً شنیدهاید که سعدی میگوید «من در میان جمع و دلم جای دیگر است». در واقع تنهایی یک حالت روحی است که باعث میشود افراد احساس پوچی کنند. در اغلب اوقات افراد تنها مشتاق تماس انسانی هستند، اما وضعیت ذهنی آنها ایجاد ارتباط با دیگران را برایشان دشوارتر میکند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، تنهایی لزوماً تنها بودن نیست. اگر فرد احساس تنهایی و انزوا کنددچار تنهایی شده است حتی اگر در جمع باشد. در برخی مواقع ممکن است عواملی مانند انزوا، نقل مکان به محل جدید، جدایی یا حتی مرگ شخص مهمی در زندگی، منجر به تنهایی فرد شود. اما گاهی ممکن است حس تنهایی در ذهن فرد باشد. علت به وجود آمدن تنهایی فکری چیست؟
امانالله قرایی مقدم جامعه شناس درباره تنهایی فکری و دلایل به وجود آمدن آن گفت: ریشه تنهایی افکار تنهایی، بیکسی، بیهویتی و زندگی در کلانشهرها است. شهرها دنیای تنهایی، بیکسی، خودگرایی، خودمداری، مصلحتگرایی و بیهویتیاند.
بیشتربخوانید
وی در ادامه ادعا کرد: در جامعه جهانی و به تبع آن در جامعه کنونی ایران همه چیز حسی و مادی شده و معنویت از بین رفته است. منظور از مسائل حسی و مادی هر آن چیزی است که چشم میبیند و قابل لمس است. به عنوان مثال در ارتباط آدمها با یکدیگر، افراد بیشتر تمایل دارند با آن شخصی که ثروت بیشتری دارد ارتباط داشته باشند. اکنون در بسیاری از خانوادهها، خواهر و برادر از دید مادی به یکدیگر نگاه میکنند. در چنین دنیایی افکار تنهایی به وجود میآید و افراد تنها و بیکس میشوند. از نظر مکتب شیکاگو شهرها، دنیای بیگانهها است. وقتی افراد با یکدیگر بیگانه هستند در افکارشان دچار تنهایی میشوند. دنیای مصلحتگرایی یعنی هرکسی فقط به خودش فکر میکند. در این دنیا افراد جز خودشان هیچ کسی و هیچ چیزی را نمیبینند.
جامعه شناس انسانهای امروز را ربات نامید و گفت: من اسم مردمان این جهان را ربات گذاشتهام. در مترو، در خیابان، از شمال تا جنوب و... هرکسی را میبینید یک لبخند به لب ندارد. آدمها مانند ربات بیجان از کنار یکدیگر رد میشوند. در نتیجه تنهایی فکری به وجود میآید.
قرایی مقدم درباره عواقب این نوع از تنهایی توضیح داد: در چنین دنیایی آمار خودکشی، خودبینی، خودخواهی و خودگرایی بالا میرود. در این شرایط افراد به اندازه کاری که برای شما انجام میدهند ارزش دارند و بعد از اتمام آن کار فراموش میشوند. در این دنیا آدمها در تنهایی زندگی میکنند و در تنهایی میمیرند.
وی درباره نظریه سولوتی بیان کرد: سولوتی تاریخ ذهنیت فکری را به سه دوره تقسیم کرده است.
ذهنیت عقلانی: این نوع از ذهنیت برای قرن یک تا دو یونان باستان است.
ذهنیت شهودی: در این دوره همه دارای رنگ معنویات، محارب و اعتقادات و باورهای دینی هستند.
تمدن ذهنی و حسی: این نوع تمدن از قرن ۱۷ به بعد تداوم یافته و در حال حاضر هم شاهد آن هستیم. در این دوره ذهن فقط به دنبال حسیات و مادیات است. لباس، ماشین، النگو و گوشواره شخصیت آدمها را تعیین میکند. البته باید بگویم که این تنها مختص کشور ما نیست در تمام جهان این شرایط وجود دارد. در این دنیا معنویات کمرنگتر و تکنولوژی پررنگتر میشود.
تحلیلگر آسیبهای اجتماعی درخصوص تمدن ذهنی و حسی توضیح داد: در این دوره ذهنی کسی دلش به حال کسی نمیسوزد. به عنوان مثال اگر شخصی در کنار خیابان تصادف کند کسی به کمکش نمیرود، اما همه گوشی به دست از او فیلم میگیرند. چون همه به فکر خودشان هستند. البته لازم است بگویم که هنوز در کشور ما شهرها و روستاهایی وجود دارد که از این قاعده به دورند؛ اما تعدادشان بسیار کم است.
وی در ادامه درباره نقش پول و ثروت در تنهایی افراد گفت: در این زمان همه میخواهند همه چیز را با پول بخرند. اکنون ارزش افراد به اندازه پول توی جیبشان و کارایی که دارند است. دقیقاً مصداق همان ضرب المثلی است که میگوید تا «پول داری رفیقتم چاکر بند کیفتم». الآن اقتصاد حرف اول را میزند.
قرایی مقدم درباره تأثیر تنهایی فکری در چهارچوب خانواده اظهار کرد: در این شرایط روابط اعضای خانواده، موزائیکی است. در این نوع رابطه مادر، پدر، خواهر و برادر، همسر و فرزند در کنار هم هستند، اما هم دیگر را احساس نمیکنند. هرکسی در یک گوشهای سرش تو گوشی خودش است.
وی درخصوص عواقب تنهایی فکری در خانواده گفت: وجود تنهایی فکری در خانواده انواع آسیبهای اجتماعی را بالا میبرد. در حال حاضر از خواهر و برادری فقط اسمش باقی مانده است. در یک خانواده اعضای خانواده بیشتر به سمت آن کسی که موقعیت زندگی بهتر و پول بیشتری دارد کشیده میشوند. همچنین آمار طلاق، بیبندوباری و روابط نامشروع بالا میرود. از نظر مکتب شیکاگو در چنینی دنیایی افراد ترس از شناخته شدن ندارند. در نتیجه خلافکاران در انبوه انسانها و در مناطق شلوغ مانند خیابان شوش، پارک هرندی و... گم میشوند.
جامعه شناس و تحلیلگر آسیبهای اجتماعی در ادامه درباره تأثیر فضای مجازی در این امر توضیح داد: فضای مجازی در تنهایی فکری افراد بسیار تأثیرگذار بوده است. روابط موزائیکی را فضای مجازی به وجود آورده است. همه با تلفن همراهشان بازی میکنند و اصلاً وجود افراد دیگر را در کنارشان احساس نمیکنند. تکنولوژی این کار را با انسانها کرده است. ما مفهوم تلفن همراه را درک نکردیم اصلاً نمیدانیم تلفن همراه برای چی ساخته شده است. در این دنیا حتی خانوادتان شمارا نمیشناسند.
قرایی مقدم در این باره تصریح کرد: در برخی از محلهها مانند خیابان ایران جرم و جنایت، روابط نامشروع و... بسیار کمتر از جاهای دیگر است. چون در این محل همه یکدیگر را میشناسند. در این مکانها هویت ملی و ایرانی حفظ شده است. محل زندگی، نوع تربیت، باور و اعتقادات شخص و خانواده او، فرهنگ خانواده، کنترل و نظارت خانواده بر شخص، حتی نحوه شیر دادن مادر بر شخصیت فرد، خوبی یا بدی او، جنایتکار یا درستکار بودن او تأثیرگذار است. خانواده بسیار اهمیت دارد.
وی در این خصوص گفت: بیشتر در گروههای سنی حساس و در جوانان و نوجوانان دیده میشود. نشست و برخاست، داشتن روابط اجتماعی و ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر بسیار مهم است.
جامعه شناس در پاسخ به این پرسش تأکید کرد: درمان تنهایی فکری بسیاری مشکل است. باید از برنامههای فرهنگی از موسیقی گرفته تا سریال و فیلم کمک گرفت. باید میزان شادی و نشاط در جامعه بالا برود. باید فیلمهایی در زمینه هم بستگی ساخته شود. اما متأسفانه جامعه ما به دو قطب تقسیم شده است. ما باید به سمت فرهنگ و سنت ملی و میهنیمان برویم. باید هویت ملیمان را حفظ کنیم. جوانان و نوجوانان ما از فردوسی فقط مجسمهاش را وسط میدان دیدهاند. نوجوانان ما چند درصد از تاریخ ایران را میدانند؟
وی در خصوص عواقب رها کردن این معضل خاطر نشان کرد: اگر این معضل درمان نشود در آینده شاهدبیشتر شدن فرار مغزها، بالا رفتن آمار طلاق، اعتیاد، فحشا، جرم و جنایت و... خواهیم بود.
منبع: فارس