بازپرس دوره تحولی رسانه ملی، در تراز تحولی عدالت قضایی

هادی ابراهیمی دانشیار علوم سیاسی دانشگاه

عدالت و دادگستری، از حقوق مسلم اجتماعی مردم تشنه عدالت و یکی از بنیادی ترین مطالبات جامعه عدالت خواه از حاکمیت ها در همه ادوار و اعصار بوده و و جزء معدود انتظاراتی است که هرگز در هیچ برهه ای افت نکرده و همواره مورد تقاضا و تمنای جدی و آرمانی مردم باقی مانده است.

ورود قدرتمند رسانه ملی با سریال بازپرس در عصر تحول به حیات خلوت مافیاهای اقتصادی که خوشبختانه با تحول قضایی همزمان و از همکاری و ‌حمایت آن قوه نیز منتفع و بهره مند شده است، با توجه به پمپاژ پیوسته خبرهای ناامیدکننده رسانه های غول پیکر و فضای مجازی در چند سال اخیر که نظام را متهم به همدستی با متخلفان و مفسدان مالی و اقتصادی کرده و از طرفی این انحرافات را فساد سازمان یافته تلقی نموده و به تشویش اذهان عمومی بخصوص نسلهای نو می پرداختند، موجی از امید و استقبال همگانی را در جامعه راه انداخت و رکورد آماری تماشاگران سریال و رضایتمندان را با فاصله مشهود نسبت به اجتماعی ترین سریالها حتی سریالهای فاخر پلیسی شکست.

سریال فاخر بازپرس، علاوه بر اعلام برائت صریح و مستند نظام از نفوذ افراد فاسد و اهل تبانی در برخی حوزه های مدیریتی و قضایی، راهکارهای روشنی را نیز برای مقابله با موارد بزرگ فساد مالی در بالاترین سطوح و پیچیده ترین روابط و گسترده ترین ارقام ارائه کرد که مخلص کلام به واگذاری مسئولیتها به قضات و مدیران پاکدست برمی گردد.

سریال بازپرس که با برخورداری از همکاری وهمیاری نیروهای امنیتی، بطور مشترک از جاذبه های پلیسی و قضایی نیز برخوردار است، افشاگر پشت پرده های پرتهدید و تطمیعی است که تا کنون از این چنین حجمی رونمایی نشده بود

راز این جاذبه به اصرار رسانه ملی مبنی بر واقعی بودن پرونده ها، سنگین بودن ارقام و نیز درگیربودن سلسله مراتب سطوح بالای مدیریت اقتصادی و حتی برخی نمایندگان مطرح و تأثیرگذار برمی گردد که برخی از این پروژه ها قبلا در جامعه تبلیغ شده و موجبات استیصال اقشار مختلف را فراهم کرده بود، پرونده هایی مثل گم شدن دکل نفتی، اختلاس در شرکت تعاونی فرهنگیان، سوءاستفاده های کلان بانکی، گمرکی، بیمه ای، شرکت ها و مؤسسات و کارخانجات و سایر تحرکات اقتصادی در حوزه های واردات و صادرات در گذشته به اندازه کافی در ملکوک کردن وجهه مدیران نظام اثر منفی از خود بجا گذاشته بودند و درست در مرز بین باورکردن یا باورنکردن، پای سریال بازپرس وسط آمد و فرصتی دوباره برای ارزیابی نهایی بوجود آمد.

اشتیاق دانستن معماها و اسرار پنهان فعل و انفعالات اقتصادی که منجر به گشایش پرونده های متعدد اختلاس های چندهزار میلیاردی در مراکز اقتصادی و پولی کشور شده، منجر به گسترده ترین استقبالها از مستندگونه ای شد که به لحاظ شکلی، در قالب سریال ارائه می شود و تبعات این اختلاسها و رانت ها و سایر انحرافات مالی نیز در این سریال از نظر دور نماند و ارتباط بسیاری از اتفاقات منفی و حتی جنایات و تلخکامی ها، از عوارض همین اعوجاجات بوده که نمی توان از آنها اغماض کرد.


سریال بازپرس، روایت پاکدستی و شجاعت ورزی و قاطعیت ضابطان و قضات است که متأسفانه در ذیل ارقام درشت، مهجور مانده و تلاشهای بی وقفه آنها نادیده انگاشته می شد و  نشان می دهد که استضعاف قابل تأمل اقشار ضعیف و متوسط جامعه، مربوط به دانه درشت هایی است که از قِبَل دول مختلف در ادوار گذشته نشخوار کرده و از طرفی سینما و فضای مجازی و پلتفرم ها را تحت سیطره خود له و علیه کسانی شارژ می کنند که تأمین کننده منافع نامشروع آنها هستند!

تقابل آشکار سریال بازپرس با آقازاده ها و خانواده های آقازاده پرور، با فامیل های سوء استفاده گر، با همکاران معامله گر، با آنانی که خیانت در امانت می کنند، با مسئولین ناصالح، با نمایندگان ناشایسته و دهها انحراف و اعوجاج، عملا بارقه امیدی را به تجلی درآورده که استقبال گسترده از سریال بازپرس و تعقیب سریال تا مرحله حصول نتایج، طبیعی ترین واکنش افکار عمومی است که البته انتظار ما هم همین بود!

سریال بازپرس اگر چه دارای تنوع موضوع و رعایت چارچوب یک سریال خانوادگی با همه ابعاد می باشد، اما موضوع پرونده های قضایی کاملا در اولویت پیگیری مردم قرار دارد و به همین خاطر، همه اتفاقات خانوادگی نیز به نحوی درگیر همین موضوعات قضایی اند و به همین خاطر، سبک زندگی جدیدی نیز همراه با بصیرت قضایی و امنیتی در حال تبلیغ شدن است که قطعا در آینده نگاه و مراقبت امنیتی و قضایی از خود، خانواده، سازمان و جامعه به متن زندگی گذشته تا امروز اضافه خواهد شد که این امر بسیار مبارکی است.

در فراز پایانی ذکر این نکته خالی از لطف نیست که سریال بازپرس به وضوح نشان می دهد که دنیای دیگری غیر از دنیای قانونی و اخلاقی و عرفی و دینی، در پشت پرده وجود دارد که افراد متعدد با ارقام و اقلام به مراتب درشت تر در آنجا زندگی می کنند که طی آن قاچاق و اختلاس و ارتشاء و احتکار و انحراف و رانت و باند و تبانی و خیانت و جنایت و تهدید و تطمیع و تزویر و تحریف و تخریب و هزاران جلوه منفی برای موفقیت در آن دنیا، دنیای معمولی مردم را تحقیر و تضعیف می کند!

سریال بازپرس تلنگری برای بازسازی اداری و اقتصادی جامعه است که اگر فکری به حال آن نشود، جمعیت جا مانده در دنیای متعارف، با تغییر سبک زندگی سالم، وارد همان دنیای آلوده و متعفن می شود که در آن صورت، فروپاشی اجتماعی قطعی است.

در پایان تأکید می کنم که پرونده های مطروحه در سریال بازپرس، یک از هزاران پرونده های مختومه و مفتوح قضایی است، ولی روح حاکم بر این سریال، تمام شمول بوده و نشان می دهد که در جامعه تشنه عدالت، تا چه اندازه شاهد تهدیدات جدی علیه عدالت هستیم و از این رو اولا باید مواظب باشیم که کثرت جریانات عدالت ستیز، ما را از روند پیگیری، استقرار و دفاع عدالت ناامید و مستأصل نسازد و ثانیا مفهوم عدالت اسیر تحریف ها نشده و بی عدالتی ها بنام عدالت به خورد افکار عمومی داده نشده و عدالت، هم سرنوشت با مفاهیم تحریف شده ای مانند آزادی، دمکراسی و غیره در دنیای غرب نشود که در چنبره بی بند و باری ها و دین ستیزی ها گرفتار شده اند