معاون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی:

باید پای رویکرد جدید صداوسیما بایستیم

عبدالهی گفت: باید پای رویکرد جدید صدا و سیما بایستیم و حضور استعداد‌های متعهد و مردمی در برنامه‌های تلویزیونی را ارتقا ببخشیم.

امید عبدالهی، معاون اجتماعی ستاد فرهنگی و اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره وظیفه رسانه‌ها پیرامون آگاهی‌بخشی نوشت: یکی از رسالت‌های اصلی رسانه آگاهی بخشی و آموزش به مخاطبان است و رسانه تراز انقلاب اسلامی موظف است تا در راستای تعالی فکری و فرهنگی مخاطب خود قدم بردارد و فرقی نمی‌کند که برنامه‌ای که ساخته می‌شود چه نوع برنامه‌ای باشد، فیلم، سریال، سرگرمی، مسابقه و یا هر برنامه‌ای دیگری باید با هدفش ارتقا وضعیت فکری مخاطب باشد.

آنچه که مسلم است بسیاری از رسانه‌ها مسیر غربی‌ها را در پیش گرفته اند و به جای حرکت در مسیر متعالی رسانه تراز، هدف خود را در جذب مخاطب قرار داده اند و جهت جذب مخاطب به هر ابزاری دست می‌آویزند و یکی از این ابزار‌ها بهره گیری از شهره‌ها و افراد مشهور است که در برخی از موارد به جای آگاهی بخشی و ترقی فکری مخاطب باعث تنزل روحی مخاطبان خواهد شد.

بعضا شاهد حضور چهره‌هایی در این گونه برنامه‌ها بوده ایم که با جلوه گری‌های خاص و ارائه سبک زندگی‌های غیر بومی، مروج فرهنگ‌های بیگانه بوده اند. چرا که اصالتا مساله سلبریتی یک اصالت غربی دارد و به گونه‌ای جای گروه‌های مرجع با اصالت را گرفته است.

گاهی رسانه به گونه‌ای این افراد را جلوه می‌دهد که مخاطب عام فقط جنبه‌های موفقیت آمیز زندگی شخص را می‌بیند و اتفاقا برخی از این شهره‌ها از این فضای غبارآلود ایجاد شده توسط رسانه سوء استفاده کرده و در زمینه‌های غیرتخصصی ورود و اظهار نظر می‌کنند و این مساله باعث می‌شود که مخاطبان ناآگاه و به ویژه جوانان در مواردی که تخصص و یا توانایی تحلیل شهره‌ها نیست از آن‌ها تبعیت نمایند و در بسیاری از موارد در مسیر غلطی که تعمدا و یا از روی کم اطلاعی و عدم تسلط شهره‌ها برای آن‌ها ترسیم شده است قدم بردارند. درواقع رسانه دانسته و یا نادانسته در مسیر اغفال افراد قدم بردارد.

گاه هم آنچنان چهره‌ها در ذهن مخاطبین به شکل افراطی بزرگنمایی می‌شوند که جوانان به تقلید از سبک زندگی و رفتار آن‌ها به شکل کورکورانه‌ای می‌پردازند و اینجاست که باید گفت رسانه در مسیر فریب و گمراه ساختن مخاطبین خود قدم برداشته است.

یک شخص ممکن است در عرصه هنر موفق باشد و یا یک ورزشکار موفق باشد، ولی قاعدتا این اشخاص از این به واسطه هنرمند بودن و یا ورزشکار بودند نمی‌توانند در عرصه فرهنگ اجتماع و یا سیاست صاحب نظر باشند و یا حتی سبک زندگی آن‌ها نمی‌تواند نمونه موفقی برای جوانان باشد. در صورتی که بسیاری از رسانه‌ها با تولید چنین برنامه‌هایی مروج این قاعده نادرست شهره پروری هستند.

اما نقطه امید بخش در تولید برخی برنامه‌های جدیدی هست که واقعا در مسیر واقعی آگاهی بخشی و تعالی فکری و روحی مخاطب خود قدم برداشته اند برنامه‌هایی که در جهت تقویت جایگاه گروه‌های مرجع قدم برداشته اند و به جای تمرکز بر استفاده از شهره‌ها برای افزایش مخاطب به سمت ایجاد برنامه‌هایی با محورت خود مردم حرکت کرده اند و این هدف متعالی خود را فدای جذب مخاطب نکرده اند. از جمله این برنامه‌ها باید به مجموعه سید خندان اشاره کرد که به جای دعوت از شهره‌ها با همکاری خود مردم تولید می‌شود و در فضایی صمیمی و به دور از تکلفات موجود به تولید برنامه می‌پردازد، و اتفاقا تجربه موفقی را هم در جذب مخاطب داشته است و رسالت اصلی خود را فدای مسایل دیگر نکرده است و لذا این مساله می‌تواند نوید بخش ایجاد رویکرد جدیدی در سازمان صدا و سیما باشد.

هر چند شهره‌ها از جمله منابعی هستند که رسانه‌ها با هدف جذب مخاطب و سودآوری به آن‌ها متوسل می‌شوند و آن‌ها نیز با هدف بیشتر دیده شدن و کسب درآمد در رسانه‌ها حاضر می‌گردند. پس می‌توان یک ارتباط دوسویه را متصور شد که هرکدام از دو سوی این طیف درصدد دستیابی به اهدافی هستند و منظور این نیست که این شهره‌ها را به طور کلی حذف شوند لکن باید تدبیر مناسب و سیاستگذاری درستی درجهت استفاده از آن‌ها در برنامه‌ها و در کنار سایر برنامه‌های با محوریت مردم و گروه‌های مرجع واقعی داشت؛ بنابراین به نظر می‌رسد که با توجه به اینکه شاهد تولید برنامه‌های موفق بدون حضور شهره‌ها هم بوده این باید رسانه ملی به تولید اینگونه برنامه‌ها همچنان تمرکز داشته باشد و از میزان وابستگی خود به شهره‌ها بکاهد و خصوصا پرهیز نماید از تبلیغات بر روی شهره‌هایی که عمدتا از مسیر‌های غیر واقعی و با زحمت اندک و صرفا با کار‌های رسانه‌ای مطرح شده اند و از سوی دیگر سیاست گذاری روشنی برای تربیت، استعدادیابی و معرفی چهره‌های جوان طراحی کرد؛ نظام جدید حقوق متقابل چهره‌ها و رسانه ملی را به لحاظ مالکیت مادی و معنوی در عرصه فعالیت‌های هنری مانند صحنه، تبلیغات محیطی و فضای مجازی تعیین و تدوین کرد و به طراحی زمینه‌ای برای معرفی، رشد و ماندگاری چهره‌ها و در نهایت گونه شناسی و طبقه بندی شهره‌ها برای هرگونه تعامل با آن‌ها پرداخت. البته در این زمینه باید دستگاه‌های فرهنگی هم همراه و هم پای صدا و سیما باشند.

در مجموع باید پای رویکرد جدید صدا و سیما بایستیم و سعی کنیم که ضمن حمایت از تولید چنین محصولات فرهنگی مناسبی، با بیان نقد‌های مناسب در جهت ارتقای اینگونه تولیدات قدم برداریم صد البته که انتظار می‌رود هم با شناسایی استعداد‌های ناشناخته موجود و هم از طریق تشویق به حضور استعداد‌های متعهد و مردمی در اینگونه برنامه ها، جایگاه گروه‌های مرجع واقعی را در جامعه احیا کرده و ارتقا ببخشیم، این مساله باعث چارچوب‌مند شدن و احترام بیشتر شهره‌ها به قوانین جاری کشور هم خواهد شد و زمینه سنگ اندازی برخی از این شهره‌ها را کاهش خواهد داد؛ چرا که وابستگی رسانه و گرایش‌های افراطی مردم به آن‌ها کاهش می‌یابد و شاید این فرصت از برخی از آن‌ها گرفته شود که با هدف کسب سود بیشتر در عرصه‌ها و موضوعات سفارشی، ورود نمایند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۰۵ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
رویکرد جدید (سلبیریتی زدایی یا تولید سلبیریتی های حکومتی) آنچنان هم جدید نیست و شاید از شروع به کار صدا و سیما در زمان طاغوت شروع شده است و باعث یک دست سازی رسانه ملی و جلوگیری از نفوذ تفکرات و سلیقه های جدید شده است.
نتیجه طبیعی این رویکرد گرایش مخاطبان به سمت هر رسانه با رویکرد و افکار متفاوت از جمله بی بی سی یا من و تو و .... بوده و هست و خواهد بود.
امیدوارم اگر بعد از ۵۰ سال پی به اشتباه بودن این راه نبردیم دستکم بعد از ۱۰۰ سال این موضوع را فهمیده و بپذیریم که سانسور سرکوب ممنوعیت لاپوشانی و غیره هرگز راهی برای جلوگیری از تفکر نبوده است.
آخرین اخبار