به گزارش سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران ،  در اواخر سال 2009 مجلس نمايندگان و سناي آمريکا هردو قانون اصلاح سيستم سلامت را به تصويب رساندند و مذاکرات آشتي ميان دو حزب دموکرات و جمهوريخواه در جريان بود. اما در ژانويه سال 2010 دموکرات ها در جريان اعتراض ها به طرح ساختار نظام سلامت باراک اوباما، کرسي تد کندي، نماينده ماساچوست و اکثريت خود را در سنا از دست دادند. اين تحولي چشمگير در آبي ترين ايالت(رنگ ابي نماد حاميان دموکراتهاست) بود.
نويسنده مقاله با بيان اينکه طرح ساختار نظام سلامت باراک اوباما يکي از مواردي بود که به دولت وي آسيب رساند نوشته، اما رئيس جمهور با بيان اينکه من احساس مي کنم بخت با من همراه است به راه خود در اين زمينه ادامه داد. تا جائيکه در ماه مارس سال 2010 طرح نظام سلامت اوباما بدون تغيير جدي در محتوا يا حتي يک راي نمايندگان جمهوريخواه به تصويب رسيد.       
اين انتخاب آثار زيادي به دنبال داشت. اوباما يک بحث عقيدتي جدي در مورد اندازه و نقش دولت در مرکز سياست آمريکا به راه انداخت. وي به قطبي شدن شديد کنگره و جامعه کمک کرد. اوباما تمام توان پايتخت را صرف پرداختن به موضوعي کرد که با بحران اقتصادي که کشور با آن دست به گريبان بود ارتباط چنداني نداشت.  
انتخابات ميان دوره اي سال 2010 نيز که دموکرات ها در آن 63 کرسي خود را در مجلس نمايندگان از دست دادند، پيامدهايي براي اوباما به دنبال داشت و به دوره فعال رياست جمهوري او خاتمه داد.
آنچه بر سر اوباما آمد نتيجه يک اقدام قانوني نادرست و شتابزده بود که روند سياسي را بي اعتبار کرد. نسخه نهايي لايحه با اجراي يک مانور - روند آشتي - که مخالفان را خشمگين ساخت و اطمينان ايجاد کرد که اکثريت آتي جمهوريخواهان درصدد انتقام جويي برخواهند آمد به تصويب رسيد.
سناتور جيم وب در اين زمينه گفت: شيوه اي که قانون اصلاحات نظام سلامت در کنگره مطرح شد و نحوه عملکرد کاخ سفيد در اين قضيه اوباما را مجبور ساخت به عنوان يک رهبر از اعتبار خود هزينه زيادي انجام دهد.             
بارني فرانک، نماينده جمهوريخواه مجلس نمايندگان آمريکا گفت: به عقيده من ما بهاي فوق العاده زيادي براي لايحه نظام سلامت پرداختيم.
به اعتقاد نويسنده مشکل اصلي در اينجا بود که تغييرات در قالب قانوني مطرح شد که اکثريت آمريکاييان با آن مخالف بودند آن هم در زماني که مسائل فوري تري براي رسيدگي وجود داشتند.
شواهد اين شکست در مبارزات انتخاباتي کنوني مشهود است. باراک اوباما نشان داد که از مهارت ها يا انعطاف پذيري لازم براي ايجاد اجماع درمورد مسائل مهم برخوردار نيست. مشکل هم اينجا است که مسائل مهم جداي از مشکلات اقتصادي و اصلاح نظام مالياتي همچنان در راه هستند.
از اين رو يا اوباما بايد به رئيس جمهور کاملا متفاوت تبديل شود و يا آمريکا به رئيس جمهوري جديد نياز دارد.