غریب ترین درس تاریخ به زبان فیلم "لينكلن"

لینکن، دهقان زاده ای اهل کنتاکی، رسما، فقط یک سال تحصیل کرد، ولی تشنه آموختن و چیز یاد گرفتن، باقی درس و مشق را خود در خانه انجام داد. او فاقد زبان شسته-رفته ای بود که تصورش می رود.

کارگردان: استیون اسپیلبرگ، فیلمنامه: تونی کوشنر، مدیر فیلمبرداری: یانوش کامینسکی، موسیقی: جان ویلیامز، بازیگران: دانیل دی لوئیس، سلی فیلدز، دیوید استراتم، تامی لی جونز، محصول 2012، 149 دقیقه.

موقع تماشای روایت اسپیلبرگ از شخصیت و زندگی آبراهام لینکن، تازه متوجه زمختی کلام لینکن، عامیانه حرف زدن و "خاکی بودن"شخصیت اش می شویم. لینکن، دهقان زاده ای اهل کنتاکی، رسما، فقط یک سال تحصیل کرد، ولی تشنه آموختن و چیز یاد گرفتن، باقی درس و مشق را خود در خانه انجام داد. او فاقد زبان شسته-رفته ای بود که تصورش می رود؛ در عوض، به شدت باهوش بود و طبیعت بشری را خوب می شناخت. ویژگی های شخصیتی اش، خونسردی بود و اعتماد به نفسی اسطوره ای و صبر و تحمل و اراده ای شکست ناپذیر برای اجرای سیاست هایش به گونه ای ملموس، محوریت فیلم اسپیلبرگ بر ماه های آخر زندگی اش گذاشته شده؛ از جمله، تلاش اش برای تصویب متمم 13 قانون اساسی آمریکا، که برده داری را ملغی اعلام می کرد و بعد، مغلوب کردن جنوبی ها و امضای تفاهم نامه با آنها و قتل اش توسط یک جنوبی متعصب، به ندرت شاهد بوده ایم فیلمی این چنین با شرح جزئیات به سیاست آن سالها بپردازد.

لینکن معتقد بود برده داری مقوله ای است غیراخلاقی. ضمن آنکه اعتقاد داشت تصویب قانون ضد برده داری، به معنای کوتاه کردن دست جنوبی ها از منبعی مالی است که با همین برده داری نصیبشان می شد. در فیلم، دفاع از این ماده قانونی در مجلس نمایندگان، به دوش ویلیام سیوارد (دیوید استراتم)، وزیر امور خارجه اش و تئودوس استیونس (تامی لی جونز) با نفوذترین نماینده ضد برده داری در مجلس افتاد.
در اینجا، پایتخت آمریکا، واشنگتن، به منزله محل گردهمایی عده ای سیاستمدار توصیف شده که با چشیدن سرما و گرما، آبدیده می شوند. یانوش کامینسکی، مدیر فیلمبرداری همیشگی اسپیلبرگ، از رنگ های خفه و معتدل برای نورپردازی های داخلی استفاده کرده. عوض آن که کاخ سفید، معبد و مرکز دولت تصویر شود، محل گردهمایی و چانه زنی عده ای آدم اهل زد و بند توصیف گردیده است. حال و هوایی که بر فضای فیلم حاکم است، رمان تاریخی لینکن، نوشته گور ویدال را به یاد می آورد.
اگرچه، جزئیاتی که کوشنر در فیلمنامه آورده، از دل کتاب گروه رقبا؛ نبوغ سیاسی آبراهام لینکن، نوشته دوریس کرنز استخراج شده است. 
فیلم اسپیلبرگ درباره شمایلی تاریخی نیست؛ درباره رئیس جمهوری است که عده ای از رقبای سیاسی اش او را به عنوان یک دهاتی پرت و عقب افتاده، تحقیر می کردند. لینکن البته، از رأی خریدن نیز ابایی نداشت.
برای پیشبرد مقاصدش، شغل و منصب پیشنهاد می کرد. به فلان سیاستمدار، قول ارتقاء مقام می داد؛ برای جلب رأی و اجرای پروژه های محلی، پول هزینه می کرد. او حتی از استفاده از واسطه ها (تیم بلیک، جیمز اسپیر، جان هاوکس) ی پردوز و کلک و شگردهای موذیانه شان، ذره ای تردید به دل راه نمی داد. بازی را، خلاصه کلام،‌ این طور بازی می کردند!
دانیل دی لوئیس که به خاطر این فیلم اسکار برد، در ذهنیتی که از لینکن تا به داشتیم، تغییراتی داده. آرام حرف می زند؛ به پشت اش کمی قوز داده؛ بعد از سالها جنگ، خسته و فرتوت به نظر می رسد؛ نگران است مبادا باز جنگی درگیرد و کسی کشته شود. با نقل قول و تعریف قصه و داستان مقصودش را می رساند. در کنارش، همسرش مری تاد لینکن (سلی فیلد) خوش بنیه و قبراق ایستاده. تصویری که گاه از او ارائه شده، تصویر زنی است که پشت صحنه، میدان را برای ترقی و پیشرفت شوهرش فراهم می کرده؛ اما در اینجا صرفا یک مادر و همسر دلسوز و وفادار است.

او تا به حال یکی از پسرانش را در جنگ از دست داده و نگران است مبادا یکی دیگر را هم از دست بدهد. این پسر دوم، رابرت تاد لینکن (جوزف گوردن لویت) دست رد به امتیازهایی می زند که به خاطر جایگاه خانوادگی می توانست از آن برخوردار شود.
فیلم حاوی تعدادی صحنه واقعی جنگ، ابتدای فیلم، جایی است که "خطابه گتیسبرگ" با کوبندگی هر چه تمامتر، ادا می شود. آن هم نه با صدای لینکن.(خطابه گتیسبرگ، نطقی که لینکن در نوامبر 1863 در گورستان شهرک گتیسبرگ در پنسیلوانیا، بعد از پایان جنگ داخلی و شکست جنوبی ها ایراد کرد؛ گورستان در حضور لینکن افتتاح، و به کشته های آن جنگ اختصاص داده شد.) ضمن آنکه کوشنر با ظرافت اصل متمم 13 قانون اساسی را بی آنکه یک درس اجباری تاریخ جلوه کند،  در دل دیالوگ های فیلم گنجانده. فیلم بلافاصله بعد از ترور لینکن تمام می شود. شاید عده ای توقع داشته اند صحنه قتل نیز نشان داده می شد. گو اینکه نمای دیگری از لینکن هست که فیلم می توانست با همان تمام شود؛ جایی که بعد از تصویب ماده قانونی، پرزیدنت لینکن پشت اش را به دوربین کرده و دور می شود. ولی به هر حال، هر چه بود و هست، به تاریخ پیوسته است.ي2

منبع: ماهنامه دنياي تصوير.

  
برچسب ها: لینکلن ، سینما ، اسپیلبرگ
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار