بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده به انعکاس آن در ادبیات پارسی، از کتاب «در محضر قرآن» اثر ارزشمند استاد الهی قمشه‌ای پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

آیه ۲۲ سوره لقمان
وَمَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی وَإِلَی اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ
و هر کس روی خود را (به حقیقت) به سوی خدا کند، در حالی که نیکوکار باشد، پس بی تردید به دستگیره (و رشتهٔ) محکمی چنگ زده، و پایان همهٔ کارها به سوی اوست.

مولانا در مثنوی این عروة الوثقی را ترک هوا و خودپرستی دانسته است:
عروة الوثقی است این ترک هوا        برکشد این رشته جان را سما
         حمدلله کاین رسن آویختند        فضل و رحمت را به هم آمیختند
       یوسفا آمد رسن، درزن دودست        از رسن غافل مشو بیگه شده ست

در قرآن یکصد و چهل مرتبه، کلماتی از ریشهٔ «سِلْم» بکار رفته و واژه‌هایی همچون سلام، اسلام و مسلم از این مادّه است.
در آیه قبل خواندیم که گروهی از مردم به نیاکان منحرف خود دل‌بسته وبه آنان رومی‌کنند؛ در این آیه می‌خوانیم: نیکان و پاکان، به خدای متعال دل می‌بندند و به سوی او رو می‌کنند.
در آیه قبل، دعوت شیطان از مردم و کشاندن آنان به سوی دوزخ مطرح شد؛ این آیه راه نجات از وسوسه‌های شیطان را تسلیم خدا شدن و انجام کار نیک می‌داند.

تسلیم غیر خدا بودن، بردگی و اسارت است، ولی تسلیم خدا بودن، آزادی و رشد است.
چنانکه قرآن می‌فرماید: «فمَن اَسلم فاولئک تَحَرَّوا رَشَداً»
 راستی اگر تمام هستی تسلیم خدایند، چرا ما نباید تسلیم او باشیم؟!
قرآن می‌فرماید: «أ فغیر دین اللّه یبغون و له اسلم مَن فی السّموات و الارض»
 آیا به سراغ غیر خدا می‌روید در حالی که هر کس در آسمان‌ها و زمین است، تسلیم اوست.



خداوند، فرمانِ تسلیمِ بشر را صادر فرموده است، «فله اَسلِموا»(317) پیامبر نیز باید تسلیم خدا باشد، «اُمرت أن أکون أوّل من أسلم»(318) در این آیه نیز می‌فرماید: «و مَن یُسلم وجهه الی اللّه و هو محسن فقد استمسک بالعروة الوثقی» هر نیکوکاری که خالصانه جهت‌گیری الهی داشته باشد، به ریسمان محکمی چنگ زده است. .

انسان برای نجات و پیروزی خود، تکیه‌گاه‌های متعدّدی انتخاب می‌کند و به ریسمان‌های گوناگونی چنگ می‌زند، مانند: قدرت، ثروت، مقام، فامیل، دوست، نَسَب و... ولی همهٔ این طناب‌ها روزی پاره می‌شوند و این تکیه‌گاه‌ها کارایی خود را از دست می‌دهند. تنها چیزی که پایدار، ماندگار و عامل نجات است، چنگ‌زدن به ریسمان محکم الهی و تسلیم بودن در برابر او و انجام اعمال صالح است.

اگر آدمی روی در خدا و حق کند یک دل و یک جهت خواهد شد وجودش به یک موسیقی خوش آهنگ تبدیل می شود و گرنه هر روز نداند که روی در کجا آورد. از روان پریشی رنج می برد.

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.