گلوبال ریسرچ:
آمریکا و ناتو با کمک رسانه‌های غربی بر طبل جنگ سرد می‌کوبند
سالیان سال است که مردم اروپا و آمریکا، مخاطب دروغ‌های رسانه‌های جمعی غرب هستند. به کمک رسانه‌ها، این موضوع که واشنگتن می‌تواند در هر کجا و هر چیزی دخالت کند، به یک مسئله کاملا طبیعی و عادی تبدیل شده است.
به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" در مقاله‌ای به قلم "پیتر کونیگ" می‌نویسد: روزنامه "نیویورک تایمز" روز گذشته مطلبی را منتشر کرد که در آن نوشته شده بود:
«باراک اوباما و گروه امنیت ملی وی در برخورد با روسیه به دنبال دیدگاه بلند مدت جدیدی هستند که نسخه به روز شده راهکار مهار دوران جنگ سرد محسوب می‌شود. همانگونه که آمریکا پس از جنگ سرد مصمم بود با اتحاد جماهیر شوروی و بلندپروازی‌های جهانی آن مقابله کند، اکنون اوباما نیز عزم خود را جزم کرده است تا با قطع روابط اقتصادی و سیاسی روسیه با جهان، این کشور را منزوی سازد.
به گفته مشاوران رئیس جمهور آمریکا، اوباما نتیجه گرفته است حتی اگر بن بست کنونی با روسیه بر سر بحران کریمه و شرق اوکراین به پایان رسد، وی هرگز نخواهد توانست با پوتین روابط سازنده‌ای داشته باشد. در نتیجه اوباما دو سال و نیم آخر ریاست جمهوری خود را به مقابله با اغتشاشاتی خواهد پرداخت که پوتین مسبب آنها است. وی تلاش می‌کند که حداقل همکاری‌های دو جانبه خود را با روسیه حفظ کند و در غیر این صورت، از کرملین به نفع دیگر مناطقی که امکان پیشرفت در آنها وجود دارد، چشم پوشی کند.»
*** مردم در اروپا و حتی در آمریکا برای شنیدن واقعیت، به دنبال رسانه‌های خبری جایگزین می‌گردند
در تاریخ 17 آوریل، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، برای برگزاری نشستی چهارسویه با روسیه، اروپا و نمایندگان دولت نامشروع نازی اوکراین، برای تصمیم‌گیری در مورد آینده اوکراین، با هیاهوی تبلیغاتی فراوانی به ژنو سفر کرد.
از نظر جان کری، روسیه تنها شخصیت مناسب برای ارتقای ماشین تبلیغاتی آمریکا به شمار می‌رفت. کری از هرگونه توافق سردرگم کننده‌ای حمایت می‌کند تا رسانه‌های مزدور بتوانند بار دیگر پوتین را بدنام کنند.
این‌ها تماما اطلاعات دروغی هستند که از سوی رسانه‌های غربی منتشر می‌شوند. در حالی که تضاد بین ادعای دولت و باور مردم روز به روز در حال افزایش است و مردم در اروپا و حتی آمریکا برای شنیدن واقعیت، به دنبال رسانه‌های خبری جایگزینی می‌گردند، دروغ‌های غرب نیز گستاخانه‌تر می‌شوند.
سالیان سال است که مردم اروپا و آمریکا، مخاطب دروغ‌های رسانه‌های جمعی غرب بوده‌اند. به کمک رسانه‌ها، این موضوع که واشنگتن می‌تواند در هر کجا و هر چیزی دخالت کند، به یک مسئله کاملا طبیعی و عادی تبدیل شده است.
به راستی مشغله آمریکا در اوکراین، سوریه و ایران، و هر جایی که آنها در آن مداخله می‌کنند، چیست؟
خوب، اکنون همه چیز تغییر کرده است. مردم در اروپا و حتی در آمریکا به طور روزافزونی برای تماشا کردن، شنیدن، و گوش کردن به واقعیت‌ها، به منابع خبری جایگزین مراجعه می‌کنند.
*** رسانه‌های غربی، تاکنون به سرمایه‌گذاری 5 میلیارد دلاری برای «تغییر رژیم» در اوکراین، هیچ اشاره‌ای نکرده‌اند
وقتی که جان کری با تهدیدات مضحک و مغرورانه خود در ژنو جولان می‌داد، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در یک برنامه سوال و جواب تلویزیونی 4 ساعته به روی آنتن رفت. در این برنامه مردم می‌توانستند از سراسر روسیه و جاهای دیگر، سوالات خود را از رئیس‌جمهور بپرسند. اغلب آنها به موضوع کریمه و اوکراین اشاره کردند. پوتین صادقانه و بدون پاسخ‌های از قبل آماده شده، به سولات آنها پاسخ داد.
وقتی که پوتین به «دولت نازی کیو» به عنوان یک گروه جنایتکار نامشروع که با کمک واشنگتن و شرکای اروپایی‌اش به قدرت رسیده و موجب ایجاد ناآرامی و کشتار مردم در خیابان‌ها شده است، اشاره می‌کرد، درواقع حقیقت محض را بیان می کرد. جالب اینجاست که رسانه‌های غربی، تاکنون به سرمایه‌گذاری 5 میلیارد دلاری برای «تغییر رژیم» در اوکراین، هیچ اشاره‌ای نکرده‌اند. پس تعجبی ندارد که وقتی میزان محبوبیت اوباما و شرکای اروپایی وی رو به افول می‌رود، محبوبیت پوتین در روسیه روز به روز در حال افزایش باشد.
*** واشنگتن همواره در پی ایجاد ناآرامی و مرگ و میر در کشورهای جهان
از جنگ جهانی دوم تاکنون، واشنگتن همواره در پی ایجاد ناآرامی و مرگ و میر در سراسر جهان از جمله کره، گواتمالا، یوگوسلاوی، افغانستان، عراق، لیبی، یمن، پاکستان، سومالی، سودان، آفریقای مرکزی، ونزوئلا، تایلند، سوریه ــو در حال حاضر اوکراین ـــ بوده است. برخی از این کشورها مورد حمله مستقیم نظامی آمریکا و ناتو قرار گرفته‌اند. در حالیکه در دیگر کشورها نیز، تروریست‌های مزدور واشنگتن در جنگ‌های نیابتی و با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین و با کمک دیگر متحدان مشتاق خود، از جمله اولاند و کامرون، به این کار کثیف ــیعنی کشتن ده‌ها هزار نفر از مردم بی‌گناه برای «تغییر رژیم» و دستیابی به هدف اصلی آنها یعنی تسلط جهانی امپراطورها ــتسلط بر منابع، مردم و اقتصاد آنها ـــ مبادرت می‌ورزند.
*** رسانه‌های غربی و شست و شوی مغزی مردم
وقتی که آنها در اولین تلاش خود موفق نمی‌شوند، رسانه‌ها به طور موقتی و با این امید که مردم آن موضوع را فراموش کنند، مدتی به آن نمی‌پردازند تا بعد، در فرصتی دیگر و بدون هیچ وقفه‌ای، رسانه‌های خبری مزدور، بتوانند به شست و شوی مغزی مردم بپردازند. دخالت‌های مداوم آمریکا در امور دیگر کشورها، به یک برنامه روزانه تبدیل شده است و برای جهان غرب، یک ارزش به شمار می‌رود. این مسئله در بین مردم، نه تنها پذیرفته شده بلکه به یک هنجار تبدیل شده است.
در تاریخ اخیر، این تبلیغات، کار خود را با جنگ سرد آغاز کرد؛ جایی که جهان به این باور رسید که اتحاد جماهیر شوروی ــ کشوری که بیش از سایرین از جنگ جهانی دوم آسیب دید و زیرساخت‌های آن تا حد زیادی نابود شد و بیش از 25 میلیون نفر از مردم آن جان خود را از دست دادند ـــ یک تهدید هسته‌ای برای آمریکا و برای جهان است؛ و اینکه آنها دارای قدرت هسته‌ای نظامی برتری نسبت به غرب، از جمله امریکا هستند.
این باور، مسابقه بی‌سابقه تسلیحاتی آمریکا را توجیه ، و در عین حال، اروپا را از توسعه نیروهای نظامی خود، دلسرد می‌ساخت و آنها را به عضویت ناتو تشویق می‌کرد. اروپا با این باور فریب آمیز که ناتو در برابر هر گونه نیروی مخالفی از آنها محافظت خواهد کرد، اغوا شده بود.
*** «شارل دوگل» می‌دانست که اعتماد کردن به آمریکا کار اشتباهی است
آنها همگی این مسئله را پذیرفته بودند؛ به جز «شارل دوگل» که دریافت، اعتماد کردن به آمریکایی‌ها کار اشتباهی است و در سال 1966، کشور خود را از ناتو خارج ساخت. «دوگل»، پیشینه آمریکا را می‌شناخت و به برنامه غیرقابل قبول آن برای تسلط بر جهان، پی برده بود. سیاست وی این بود که فرانسه، کشوری مستقل و متکی به خود باشد و بدون نیاز به نیرویی مانند ناتو، آمادگی نظامی داشته باشد. بنابراین، در فرانسه، پایگاه ناتو مدت زیادی دوام نیاورد تا اینکه «نیکلاس سارکوز» نولیبرال و دست نشانده سیا، تصمیم «دوگل» را لغو کرد. در سال 2009، 43 سال پس از بیرون انداختن نیروهای ناتو از فرانسه توسط «دوگل»، سارکوزی درهای پیوستن فرانسه به ناتو را گشود.
*** جنگ سرد، با تبلیغات زیاد خود، مردم غرب را به این باور رساند که اتحاد جماهیر شوروی، یک خطر بزرگ است
برای پنتاگون، اروپایی که فاقد یک نیروی نظامی جدی و مقتدر باشد، شبیه به یک گنجینه پنهان بود. اقتصاد آمریکا از جنگی به جنگ دیگر، برای بقای خود، به یک تعهد بلندمدت برای جنگ نیاز داشت. جنگ سرد، با تبلیغات زیاد و هزینه هنگفت، مردم غرب را کاملا به این باور رساند که اتحاد جماهیر شوروی، یک خطر به شمار می‌رود. در حقیقت، امروزه نیز اغلب مردم بر همین باورند.
در این میان، ماشین جنگی ناتو، به بهانه «مبارزه با ترورریسم» به حرکت خود ادامه داد. رسانه‌های جمعی مزدور، اطمینان می‌دهند که عموم مردم خواهان این هستند که جنگ بی‌پایان با تروریسم، از آنها محافظت کند.
*** بی‌اعتنایی و بی‌احترامی ناتو به موافقتنامه خود با روسیه
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه با غرب، و در درجه اول با آمریکا توافق کرد که ناتو به فراتر از مرز شرقی آلمان غربی پیشروی نکند. اما از آن زمان به بعد، در کمال بی‌اعتنایی و بی‌احترامی به این توافقنامه، ناتو به سمت شرق و تا آلمان شرقی (که البته در حال حاضر با آلمان غربی یکی شده است)، جمهوری چک، لهستان، رومانی، بلغارستان و کشورهای جدیدی که از یوگوسلاوی سابق به وجود آمدند ــ که در اینجا نیز پای توطئه آمریکا در میان است، پیشرفت کرده است. در آن زمان، کلینتون نیز به اسم انسانیت، ماشین جنگی آمریکا را هدایت می‌کرد.
*** دفاع سارکوزی از عملکرد ناتو
در آوریل 2008 میلادی در شهر بخارست، سارکوزی در یکی از نشست‌های ناتو در خصوص پیشروی ناتو تا مرزهای روسیه با کمک فرانسه، اعلام کرد: «ما به ناتو و آژانس دفاعی اروپا نیاز داریم. ما به آمریکا نیاز داریم و آمریکا نیز نیازمند متحدانی قدرتمند است. برای فرانسه، این موضوع درها را برای ایجاد تحول در روابط خود با ناتو باز می‌کند ... ما ارزش‌های مشترکی داریم؛ ما با هم دوست هستیم.»
سارکوزی افزود: «در افغانستان، ما چاره‌ای جز پیروزی نداریم. ما نیروهای خود را برای مدتی طولانی به آنجا فرستادیم تا پیروز شویم. هیچ راه دیگری وجود ندارد. این باعث خوشحالی است که امروز، فرانسه به کشورهای کروات و آلبانی، به خاطر پیوستنشان به ناتو، خوش آمد می‌گوید.»
وی نهایتا گفت: «در مورد گرجستان و اوکراین، ما هیچ وتویی را از هیچ کس قبول نمی‌کنیم. این دو کشور به ناتو می‌پیوندند.»
*** روسیه و متحدانش می‌توانند در یک چشم به هم زدن، دلار را به مرز نابودی بکشانند
رسانه های جمعی که همگی با دلارهای آمریکا تغذیه می‌شوند، از دهه 1960 تاکنون، طرز فکر مردم آمریکا و اروپا را به نفع واشنگتن شکل داده‌اند و اکنون نیز در حال اهریمن جلوه دادن روسیه و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور این کشور هستند تا واشنگتن با سیستم مالی مخرب و بحران زده غربی خود، به اوکراین هجوم برده و ناتو را تا مرز موسکو پیش ببرد.
اما دیپلماسی غیرتجاوزکارانه و سیاست‌های بین المللی پوتین، نسبت به دروغ‌های کهنه سرباز برنده جایزه نوبل صلح واشنگتن، مطمئنا حمایت بیشتری را به خود جلب خواهد کرد.
علاوه براین، روسیه نفوذ اقتصادی زیادی بر غرب، به ویژه بر آمریکا دارد. روسیه و متحدانش، چین و سایر کشورهای BRICS، از جمله برزیل و هند، علاوه بر تامین 50 درصد انرژی اروپا، می‌توانند در یک چشم به هم زدن، دلار را به مرز نابودی بکشانند. روسیه و چین اعلام کرده‌اند که در آینده، ترکیباتی هیدروکربنی خود را با واحد‌های پولی خود معامله خواهند کرد. در حال حاضر نیز در بین کشورهای BRICS و متحدان آنها، این مسئله در معاملات متداول آنها رواج دارد. به علاوه، کشورهای BRICS قصد دارند که واحد پوی جدیدی را برای جایگزین کردن آن با دلار و همینطور یک سیستم بین المللی مبادلات پولی را اعلام کنند که با این کار، بانک تسویه بین المللی BIS را دور خواهند زد.
انتهای پیام/
