سوال «هدف از خلقت چيست» يك وقت به اين معناست كه هدف خالق از خلقت چيست، يعني خالق چه انگيزه‌اي دارد و چه چيز عامل و باعث و محرّك او براي خلقت است.

به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛ در پاسخ توجه به چند نکته ضروري است:

1. هدف فاعل يا هدف فعل: يكي از مسائل اساسي كه هميشه براي بشر مطرح بوده و هر انسان عاقل و متفكر پيوسته در انديشه پاسخ به آن است، هدف زندگي است، يعني انسان براي چه آفريده شده، براي چه زندگي مي‌كند.

سوال «هدف از خلقت چيست» يك وقت به اين معناست كه هدف خالق از خلقت چيست، يعني خالق چه انگيزه‌اي دارد و چه چيز عامل و باعث و محرّك او براي خلقت است، اين چيزي است كه خلقت نمي‌تواند باين معنا هدف داشته باشد، اين مستلزم نقص و كمبود فاعل (خداوند) است. يعني اين گونه هدفداري تنها در فاعل‌هاي بالقوه و در مخلوقات صادق است، و در خالق هستي، يعني خداوند، مورد و مصداق ندارد؛ چون اين‌گونه هدف داشتن‌ها برمي‌گردد به استكمال يعني فاعل با كار خود مي‌خواهد به چيزي و كمالي كه ندارد برسد.

ولي يك وقت هدف فعل مطرح است، زيرا هر كاري را كه  در نظر بگيريم اين كار بسوي هدف و كمالي است و براي آن كمال آفريده شده تا به آن برسد،[1] مانند گياهي كه از زمين مي‌رويد و شروع به رشد و فعاليت مي‌كند، و به سوي كمال پيش مي‌رود. اين غايت فعلي است. آنچه در اين پاسخ پي‌گيري مي‌شود همين معناي دوّم است:

من نكردم خلق تا سودي كنم
ليك تا بر بندگان جودي كنم

2. غايت در خلقت انسان به اين‌كه ماهيت انسان چيست برمي‌گردد؟ و در انسان‌ها چه استعدادهايي نهفته است، و براي انسان چه كمالاتي امكان دارد؟ هر کمالاتي که در امکان انسان باشد بايد بحث شود، انسان براي آن کمالات آفريده شده است. بشر به اين مقدار مي‌فهمد كه انسان براي رسيدن به کمال آفريده شده است، اما کمال انسان در چيست؟ برخي كمال انسان را در برخورداري هرچه بيشتر از لذائذ مادّي مي دانند، و اصالت هاي اجتماعي کمال انسان را در برخورداري دسته جمعي از مواهب طبيعي، اما گروهي كمال انسان را در ترقيات معنوي و روحاني كه از راه رياضت‌ها و مبارزه با لذائذ مادّي حاصل مي‌شود مي بينند، و عده‌اي هم کمال را در ترقي عقلاني كه از راه علم و فلسفه حاصل مي‌شود مي دانند.[2]

حال بايد براي رسيدن به پاسخ مطلوب سراغ عقل، اين حجت باطني و دروني خدا و قرآن اين كتاب الهي، و تأمين‌كنندة سعادت بشري رفت.

الف: هدف آفرينش از ديدگاه عقل
از نظر عقلي آفرينش نوعي احسان و فيض از جانب خداوند نسبت به موجودات ممكن است؛ يعني آنچه امكان خلق شدن دارد، خداوند از خلق كردن آن بخل نمي‌ورزد و دريغ نمي‌كند، چنين آفرينشي «حُسن ذاتي دارد» و قيام به چنين فعلي كه ذاتاً پسنديده است، جز آن كه خود فعل زيبا باشد، به چيز ديگري نياز ندارد، زيرا نشانه جود و فضل اوست. خداوند متعال همان طور كه واجب بالذات است، واجب من جميع الجهات است، و لذا محال است كه موجودي قابليت وجود پيدا كند و از ناحية او افاضه وجود نشود و امساك گردد.[3] از نظر عقلي هر موجودي كه امكان خلق شدن دارد، با زبان حال درخواست وجود و كمال مي‌كنند، آفرينش جهان در واقع پاسخ به اين امكان و درخواست‌هاي طبيعي و ذاتي اشياء است.

خداوند وسايل كمال هر موجودي را در اختيار او مي‌گذارد و ارادة حكيمانه او بر اين قرار گرفته كه موجود تا موجودات به صورت طبيعي و جبري به سوي كمال خويش حركت كند، در حالي كه ارادة حكيمانه او در برخي موجودات چون انسان بر اين تعلق گرفته كه از طريق اختيار و آزادي، كمالاتي را كسب نمايد.

از نظرگاه عقل اساساً اصل آفرينش يك گام تكاملي عظيم است، زيرا چيزي را از عدم به وجود آوردن، و نيستي را هستي دادن، و صفر را به مرحلة عدد رساندن است، تمام برنامه‌هاي ديني و الهي بعد از گام اول در ادامه و راستاي همين مسير، و پي نمودن راه تكامل مي‌باشد.[4]

ب: هدف آفرينش در قرآن: قرآن با بينشي عميق، سرنوشت نهايي و هدف از آفرينش انسان و حتّي جهان را مورد بررسي و كنكاش قرار داده و مقصد و مقصود مشخصي را براي آفرينش بيان نموده است. چرا كه آفرينش اين جهان بزرگ و خلقت موجود عظيمي به نام انسان، نمي‌تواند بدون هدف و باطل باشد. قرآن كريم مي‌فرمايد: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ؛ آيا مي‌پنداريد كه شما را بيهوده آفريده‌ايم و به سوي ما باز نمي‌گرديد؟»[5]

يا در جاي ديگر در ارتباط با كل نظام هستي مي‌فرمايد:‌ «يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً.» حال اين سؤال رخ مي‌نمايد كه اين هدف از نظرگاه قرآن كريم چيست؟ قرآن كريم براي آفرينش انسان اهدافي را بيان نموده است كه برخي از آن‌ها اصلي، برخي تبعي و ابزاري، و برخي به منزلة نتيجه مي‌باشد. از اين ميان مي‌توان به موارد زير اشاره نمود:

الف) آزمايش و ابتلاء:
در آياتي از قرآن كريم، هدف از آفرينش انسان‌ها آزمايش و امتحان دانسته آن شده است، از جمله كه مي‌فرمايد: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛[6] خداوند مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدام يك از شما بهتر عمل مي‌كنيد و او شكست‌ناپذير و بخشنده است.» اين امتحان برمي‌گردد به ظهور و بروز كمالات انساني كه در مقدّمه اشاره شد.

ب) علم توحيد:
در آية ديگر، هدف از آفرينش آدمي را علم به قدرت بي‌پايان الهي و آگاهي به يگانگي او مي‌داند، آن‌جا كه مي‌فرمايد: «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ؛[7] خداوندي كه هفت آسمان را آفريد و از زمين نيز همانند را، فرمان او پيوسته فرود آيد تا بدانيد خداوند (يگانه) و بر همه چيز توانا است.» [8] معرفت خدا و علم توحيد زمينه‌ساز بالاترين كمالات است براي انسان كه سودش به خود انسان برمي‌گردد نه خداوند، چرا كه او غني مطلق مي‌باشد.

ج) عبادت:
در موردي ديگر، از عبادت به عنوان هدف آفرينش انسان و جن نام برده شده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ؛[9] من جنس و انس را نيافريدم جز براي اين‌كه عبادتم كنند.» (و بدين‌وسيله به قلّة كمالات راه يابد).

د) رسيدن به رحمت الهي:
در برخي از آيات قرآني، هدف از آفرينش انسان را رسيدن به رحمت بي‌پايان الهي مي‌داند و مي‌فرمايد: «وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ؛[10] اگر پروردگارت مي‌خواست، همة مردم را يك امت قرار مي‌داد، ولي آن‌ها همواره مختلفند، مگر كسي كه مورد رحمت الهي قرار گيرد، و براي همين (پذيرش رحمت) خداوند آن‌ها را آفريد».

آيات ياد شده، چهار هدف مهم و اساسي را براي آفرينش آدمي بيان نموده كه برخي اصلي، برخي ابزاري و وسيله‌اي  است (براي رسيدن به هدف اصلي)، و برخي به منزلة نتيجه مي‌باشد:

1. آزمايش انسان‌ها.
2. علم به قدرت بي‌پايان الهي.
3. عبوديت.
4. رسيدن به رحمت الهي.

در اين ميان، مي‌توان گفت رسيدن به کمال و نزديک شدن به خداوند بالاترين هدف آفرينش است، چرا كه مراد از بندگي رسيدن به اوج كمال و قلّة سعادت بشري است و انسان كامل كسي است كه به جوار و آستان قرب الهي راه يافته و در نتيجه، از رحمت بي‌پايان او بهره‌مند شده است. اين بهره‌مندي از رحمت الهي، نتيجة عبوديت و رسيدن به مرتبة كمال انساني است. بنابراين، هدف اصلي از آفرينش انسان رسيدن به کمال است. امّا آزمايش بندگان و عبادت از هدف‌هاي متوسط و ابزاري و براي رسيدن به آن هدف عالي يعني کمال مي‌باشد. بهره‌مندي از رحمت بي‌پايان الهي هم نتيجة رسيدن به کمال است.[11]

بنابراين، در يك جمله مي‌توان گفت هدف از خلقت انسان عبوديت و رسيدن به مرتبة كمال و استفاده از رحمت بي‌پايان الهي است. دادن رحمت نيز، مقتضاي ذات الهي است؛ يعني ذات او اين‌گونه فياض است كه رحمت از او صادر مي‌شود و هر موجود را به كمال شايسته خويش مي‌رساند.

پي نوشت ها:
[1] . مطهري، مرتضي، هدف زندگي، جزوة شماره 7، تهران، حزب جمهوري اسلامي، 1359، ص 5 ـ 6.
[2] . مصباح يزدي، محمدتقي، خودشناسي براي خودسازي، مؤسسة در راه حق، ص 23.
[3] . مطهري، مرتضي، معارف اسلامي، در آثار استاد مطهري، قم، معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامي، چاپ سوّم، 1377، ص 17.
[4] . ر. ك: در ساحل انديشه، مؤسسة تعليماتي و تحقيقاتي امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، ص 86.
[5] . مؤمنون/ 115.
[6] . ملك/ 2.
[7] . طلاق/ 12.
[8] . طلاق/ 12.
[9] . ذاريات/ 56.
[10] . هود/ 119.
[11] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران دارالكتب الاسلاميه، ج 22، ص 384 ـ 396.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۱۰
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
سعید
۲۰:۰۴ ۲۵ مهر ۱۴۰۳
من جوابمو نگرفتم خدا برا چی اصلا خلق کرد؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۳۹ ۱۲ آبان ۱۴۰۲
کاشکی من اصلا افریده نمی شدم
United Arab Emirates
ناشناس
۱۸:۵۱ ۰۵ فروردين ۱۴۰۳
خلقت تمام موجودات جبری است اما کسیکه تمایلی به خلقت نداشته چگونه در ازمون و عقاید اجباری میتواند بهشت برود؟!
United Arab Emirates
ناشناس
۲۳:۵۲ ۰۶ مرداد ۱۴۰۲
جهان خلقت و بطور خاص انسان از شگفتیهای غیرقابل تصور و غیرقابل شناخت برخوردار است و مطالب عامیانه دینی در مورد افرینش انسان و جهان شناخت ارزشمندی بدست نمیدهد. چندین هزار میلیارد سلول متنوع با هم اهنگی حیرت انگیز فعالیت میکنند تا انسان با ویژگیهای و تواناییهای خاص شکل گیرد اما هیچکس از وجود خودش خبر ندارد. خلقت انسان و جهان در حد راز بسیار بزرگ تا زمان مرگ باقی می ماند. انهایی که اهمیتی به حیات خود نداده و عمر را در بطالت و فساد میگذرانند، نمیدانند که تمام کائنات در زنجیره کاری هدفمند و اعجازانگیز امکانات حیات موجودات زنده را فراهم میکنند.
Afghanistan
ناشناس
۰۳:۱۸ ۲۰ شهريور ۱۴۰۱
عالی بود.
Iran (Islamic Republic of)
سرشناس
۲۰:۰۴ ۰۸ بهمن ۱۴۰۰
در یک کلام آخرش که چی؟! جوابه اینو کجا میتونم پیدا کنم؟
ما آفریده شدیم خب حالا اینجا هر عمل بد یا خوبی انجام بدیم که چی بشه؟ توی این دنیا سختی بکشیم یا لذت ببریم که چی بشه؟ حالا بعد این دنیا توی اون دنیا نتیجه اعمالمون رو ببینیم بریم بهشت با نهایت لذت ها و یا جهنم با سختیهاش جزاشو ببینیم که چی بشه؟
و در آخرین راه بگیم دیدن خود خداوند باشه و نهایت هرچی لذت رو هم بچشیم... اما که چی، آخرش که چی؟ مسئله اینه آخرش چی.......
Iran (Islamic Republic of)
احسان
۱۲:۱۳ ۱۵ آذر ۱۴۰۰
به نظرم توضيحات در بعضي جاها کامل نبوده و شبهه ايجاد مي کند. براي درک موضوع توصيه مي شود مطالب سايت ذيل خوانده شود.
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa319
Iran (Islamic Republic of)
ارش
۱۱:۱۶ ۲۰ شهريور ۱۴۰۰
ای انسان تو برای چه خلق شده ا ی توبرای محافظت از ملک خدا خلق شده ای این مکاشفه وسوال وجوابی بود که کسی ان را شنیده بود
Iran (Islamic Republic of)
سلطان بانو
۲۱:۲۹ ۰۴ فروردين ۱۴۰۰
سلام اجازه بدید برای قابل فهم شدن مثال بزنم
ببینید معلمی که یه دانش آموز رو پرورش میده و از او امتحان میگیره خودش هم پاسخ امتحان رو می‌دونه هم می‌دونه کدوم دانش آموز خوبه و بده و کدوم در حال پیشرفت خب حالا این آزمون رو برقرار می‌کنه که خود دانش آموز رو به خودش ثابت کنه دقیقا مثل ما که در این دنیا مورد آزمایش قرار میگیریم تا در واقع به خودمون ثابت شیم چون خدا که خودش میدونه و از آینده خبر داره
درضمن هدف معلم از پرورش دانش آموزانش اینه که به یه جایی برسند و پیشرفت کنند حالا در این میان یک جایزه ای هم درنظر گرفته میشه برای دانش‌آموزان ممتاز و بی آبرویی و پشیمانی برای دانش‌آموزان مردود که درست مثل بهشت و جهنم میمونه ولی هدف واقعی رسیدن به اون نیست بلکه تکامل همه جانبه انسان هستش
تا بتونه با استعداد های درخشان و اندوخته های که به تکامل رسیده بتونه به خداوند خدمت کنه و پر افتخار و بزرگ و محترم باشه و احساس بیهودگی نکنه
اگر مثال معلم و دانش آموز رو به خوبی درک کرده باشید میتونید این رو هم درک کنید
همانطور که معلم به دانش‌آموز خود هیچ احتیاجی ندارم و این دانش آموزه که به معلم احتیاج داره تا همه چیز رو یاد بگیره و از امکانات مصرف کنه دقیقا خداوند هم به ما احتیاجی نداره و این ما هستیم که به او احتیاج داریم
در ضمن تحصیل هم اجباری است مثل خلقت
این مثال تنها مثالی کوچک برای درک این مسئله بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۵۸ ۰۵ بهمن ۱۴۰۰
اصلا چرا باید موجودی باشه که ازش امتحانی گرفته بشه و تکاملی به دست بیاد و بی آبرویی به وجود بیاد؟ سوال اصلی اینه.
Iran (Islamic Republic of)
امید
۰۰:۰۵ ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
درود. ۱'چرا ویژگیهای انسان را به خدا نسبت میدهیم؟ دانل، هدفمند، توانا، ... ۲- خدایی که تصور ذهن انسان است فقط تصور است و هیچ اعتباری ندارد.
Iran (Islamic Republic of)
علی
۱۶:۰۳ ۱۰ بهمن ۱۳۹۹
خلاصه : خدا خودش دوست داشته آفریده و نیاز به فضولی شما نیست
Iran (Islamic Republic of)
ابولفضل
۰۹:۳۰ ۲۹ دی ۱۳۹۹
ممنون به خاطر مقاله خوبتون فقط تنها ایرادی که داره اینکه کمال انسان چیست راو به خوبی توضیح نداید
Iran (Islamic Republic of)
شاهبداغی
۲۳:۳۴ ۲۸ دی ۱۳۹۹
هدف از خلقت پیدایش ارواح طیبه وهمگرایی انها در برابر ارواح خبیثه است تا همواره تعادلی برقرار شود بین نیمه پروخالی لیوان خلقت و
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۵:۲۱ ۲۴ دی ۱۳۹۹
نظر بنده ودیدگاهم ماهمه انسانها ذره هایی از خداییم چه خوب وجه بد همه یکسانیم منتها هر کدام راه وآرزویی داریم برای آز بین بردن بهشتی که آفریده.
Iran (Islamic Republic of)
حمید
۲۲:۲۵ ۲۵ آذر ۱۳۹۹
سلام.
من قانع نشدم.
اگه هدف از خلق انسان عبادت خدا و نزدیک شدن خداست،فرشته ها که همیشه خدا رو عبادت میکنم و بهش خیلی نزدیکن.
اگه امتحان باشه، راحت میتونست یه امتحان کوچیک بگیره و تموم.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۷:۵۱ ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
فرشته ها که مقام ثابتی دارن و رسیدن به کمال برای اونها بی معنی هست. از نظر نویسنده ی مقاله بالا منظور از عبادت به عنوان هدف خلقت، عبادتی است که انسان را به کمال برسونه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۸ ۲۸ آبان ۱۳۹۹
به نظر من هدف از خلقت این بوده که خداوند مخلوقاتی با اختیار(دقت کنید. اختیار) خلق کنه ،در حالی که این موجود مختار ، از منکرات دوری کنه و به سوی زیبایی ها حرکت کنه( این یعنی تقرب به خدا و همان هدف خلقت)........ در واقع واژه ی عشق اینجا مفهوم پیدا میکنه. چرا که بنده ی مختار ، با وجود ندیدن خدا ، باز هم به احترام او از آنچه که دوست دارد بگذرد(مثل شهوت) و خدا هم که سرشار از معرفت است، بادیدن چنین رفتاری ،هزاران برابر عاشق مخلوقش شود.