سعدی؛ عروس سخن و افسونگر هنر

عروس سخن همان سعدی است که با افسونگری هنر را در قالب ادبیات ریخته است.

حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سعدی،خالق «گلستان» و «بوستان» ادب ایرانی که همواره شمیم گلهایش نوازشگر مشام ادیبان و سخنوران فارسی زبان و غیر است، چنان در سراپرده هنر به افسونگری پرداخته که شاعران شناخته شده‌ای چون «سیف فرغانی»، «همام تبریزی»، «نزاری قهستانی»، «کنتس دونوآی»، «گی یو دوسه»، «گوته» و «ویکتور هوگو» را شیفته خود کرده و شعرش را به همه جهان صادر نموده تا همگان بدانند که شعر فارسی شعری عالمگیر و بی‌حد و مرز است.

این شاعر بزرگ فارسی زبان گاه چنان در قلب شیفتگان هنرش جای باز کرده که در وصف جایگاهش چنین می‌گویند: «اگر کسی نتواند قدر سعدی را بداند، عیب کار در فهم اوست نه در هنر سعدی.»

عروس سخن فارسی همان شاعری است که در وصف خود می‌گوید:

«هفت کشور نمی کنند امروز            بی مقالات سعدی انجمنی»

این نشانگر همان خاصیتی است که سعدی را در برابر چشم جهانیان بزرگ کرده و قلب هر انسانی را با اشعار وی آشنا کرده است. به طوری که گاه به نظر می رسد که این شاعر نه تنها به ایران بلکه به جهان تعلق دارد و سخنانش فراتر از مکان و زمان را درمی‌نوردد.

شاعر گل‌های گلستان ادب، زاده بستر شعر است و نموداری زیبا از شوخی‌های عادی را در قالب ابیات گوش نواز به مخاطبان خود ارائه می‌کند. وی یکی از ستارگان نورانی آسمان ادبیات فارسی است و همچون باغبانی دلسوز به گلهای این باغ رسیدگی کرده است تا اگر چه در طول تاریخ بر سر راه سیلاب های متعدد و خشمگین قرار گرفته، همچنان شاعرانی توانا را در بسترش رشد و نمو دهد.

شعر سعدی شعری است که در همه ادوار کارایی دارد و علاوه بر آنکه مردم را سر ذوق می آورد، درسهایی را به آن‌ها می‌دهد که همواره به دردشان می‌خورد و ذهنیتی مثبت را برای آنها به ارمغان می‌آورد.

این شاعر در برهه‌ای از زمان چنان بر روی عبدالرحمن جامی اثر گذاشته که وی در بخشی از اشعارش چنین آورده است:

«در شعر سه تن پیامبران‌اند/ هر چند که لا نبی بعدی
اوصاف و قصیده و غزل را/ فردوسی و انوری و سعدی»  

در این شعر سعدی به عنوان یکی از پیامبران سه گانه شعر و ادبیات فارسی معرفی شده و این امر گواه پذیرش اشعار وی از سوی جهانیان است.

افسونگر هنر در این بیت در ردیف فردوسی و انوری قرار گرفته و شعر جامی را به نام خود زینت داده است. وی همچون روحی است که در کالبد غزل دمیده شده و این قالب شعری را به بالاترین جایگاه تعریف شده اش رسانده است.

این شاعر که هیچگاه مقام خود را در اندازه شاعران درباری تنزل نداده و به نظر می رسد که اگر چه در میان درباریان نبوده اما جایگاهی در خور در میان جهانیان به دست آورده، از نظر نزاری قهستانی چنین تعریف شده است:

«سعدی سخنوری است به ظاهر که دعوی‌اش/ با خاص و عام و عالم و جاهل  برابر است

انصاف آن که ذوق غزل‌های نادرش/ شیرین تر از طبرزد و خوش تر ز شک راست»




یادداشت از: نسرین خدایاری


انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.