در این مطلب آمده است: وارد شدن به چنین جنگی، حماقت است. احتمالا دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب اعلام کند آمریکا درباره سوریه مسئولیتی ندارد. اما متاسفانه، مایک پنس، معاون رئیس جمهور منتخب و نیز برخی از افرادی که گزینه تصدی سمتهای بالای دولت جدید آمریکا هستند، رویکرد نظامیگری بیشتری در پیش گرفتهاند. ترامپ باید اعلام کند که دولتش تصمیم ندارد به هیچ عنوان در جنگ داخلی سوریه دخالت کند.
رئیس جمهور اوباما پنج سال گذشته را در برابر فشارها برای دخالت مستقیم نظامی در سوریه مقاومت کرد. اما در عین حال جان کری، سامانتا پاور، سوزان رایس و هیلاری کلینتون را که از حامیان جنگ هستند، برای مدیریت سیاست خارجیاش منصوب کرد.
نویسنده این تحلیل نوشت: با این حال، رئیس جمهور اوباما به جای اتخاذ سیاست روشن مداخله نکردن، رویکرد مداخله محدود را در پیش گرفت. دولت آمریکا در دستیابی به دو هدف بزرگش برای سوریه ناکام ماند: برکنار کردن بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، و قدرت دادن به مخالفان میانهرو. با این وجود مقامات دولت آمریکا هنوز تسلیم نشدهاند.
جنگطلبان جمهوریخواه ادعا میکنند که واشینگتن میتواند با ارائه کمکهای مناسب به گروههای مناسب در زمان مناسب، به شکل گیری سوریه آزاد، دموکراتیک و واحد که با آمریکا متحد است، کمک کند. در این راستا، دولت اوباما در سوریه اهداف ناهمگون و گروههای مبارز متفاوت را حمایت کرده است. واشینگتن همچنان بر خواسته خود برای برکناری بشار اسد از قدرت پافشاری دارد، که مهمترین مانع در برابر پیروزی بر داعش است. ترکیه، متحد ناتو، در روزهای نخست جنگ سوریه از داعش حمایت کرد و اکنون نیز با مبارزان کُرد، که مهمترین متحدان آمریکا در نبرد با داعش هستند، میجنگد.
آمریکا «شورشیان» به اصطلاح میانهرو سوریه را آموزش داد و مسلح کرد اما آنان اغلب به همراه تجهیزاتی که آمریکا در اختیارشان قرار داده بود، به نیروهای تندرو پیوستهاند. آمریکا نیم میلیارد دلار برای برنامه آموزش شورشیان میانه رو هزینه کرد که اکنون اکثر آنها کشته یا اسیر شدهاند.
دریک شولت، از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا گفت متحدان واشینگتن در منطقه، آمریکا را وادار میکنند برای تامین منافع آنها وارد عمل شود و با وجود حمایت از شورشیان افراطی که با آمریکا مخالفند، واشینگتن را برای برکناری اسد تحت فشار قرار میدهند. پس از ارائه کمکهای نمادین در روزهای نخست، متحدان آمریکا در خلیج فارس به سرکردگی عربستان سعودی، مبارزه علیه داعش را رها کردند تا خود در حمله وحشیانه به یمن وارد شوند و آمریکا را به جنگ نیابتی خطرناک دیگری با ایران وارد کنند.
هافینگتن پست در ادامه با اشاره به تحولات منطقه به خصوص در عراق و سوریه نوشت: واشینگتن باید برای خود اولویت بندی کند. باید به خاطر داشته باشیم که روسیه تنها یک هدف را در سوریه دنبال میکند و آن هم بر سر قدرت نگه داشتن اسد است؛ اما واشینگتن اهداف بسیار و بعضاً متناقض با هم را در سوریه دنبال میکند که هیچ یک از آنها از چنان اهمیتی برخوردار نیستند که آمریکا برای دستیابی به آنها از نیروی نظامیاش استفاده کند.
در ادامه این تحلیل آمده است: جنگ داخلی سوریه هیچ یک از منافع سنتی واشینگتن را در خاورمیانه که مهمترین آنها تامین امنیت اسرائیل و نفت است، به خطر نینداخته است. مهمترین نگرانی آمریکا درباره سوریه باید پیشرویهای داعش باشد، نه بقای رژیم اسد. ترامپ، در زمانی که نامزد جمهوری خواهان برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود، به درستی گفت که «اسد بزرگترین مشکل آمریکا نیست، بلکه داعش (مهمترین مسئله) است.»
هرچند امکان مداخله نظامی مستقیم برای آمریکا وجود دارد، اما این اقدامات به شدت خطرات را افزایش خواهد داد. آمریکا میتواند از نیروهای ویژه، پهپادها، حملات هوایی و حتی حمله به سبک جنگ عراق درباره سوریه استفاده کند، اما هیچ یک از این شیوهها و استفاده از این تجهیزات از حمایت پایدار افکار عمومی و متحدان آمریکا برخوردار نیست و نمیتواند به خشونتها و جنایتهای کنونی در سوریه پایان دهد. همچنین پس از پیروزی، جنگهای دیگری برای تسلط بر سوریه پس از اسد، همانند چیزی که در عراق رخ داد، آغاز میشوند. همچنین آمریکا نمیتواند به سادگی از جنگ با روسیه نیز اجتناب کند.
هافینگتن پست در ادامه نوشت: پیروزی در سوریه چگونه منافع آمریکا را تامین میکند؟ سرنوشت اسد هیچ ارتباط مستقیمی با واشینگتن ندارد. در نزدیک به نیم قرن گذشته در زمان دو اسد- بشار اسد و پدرش حافظ اسد- دمشق با آمریکا خصومت داشت، اما سوریه هرگز تهدیدی برای واشینگتن محسوب نمیشد و برای سلطهگری آمریکا در خاورمیانه نیز مانع تراشی نکرد.
نویسنده این تحلیل در ادامه نوشت: واشینگتن درباره بیثباتی در منطقه نگران است، اما از طریق جنگافروزی احمقانه در خاورمیانه، آشوبهای بزرگتری را در این منطقه ایجاد کرده است. کاملا روشن است که پایان جنگ سوریه برای همه خوب است، اما پیروزی افراطگرایان (تروریستها) در صورت شکست نیروهای دولتی سوریه، منافع آمریکاییها را بیشتر از ادامه بیثباتی منطقه، تهدید میکند.
جان مک کین، همانند برخی دیگر، معتقد است که ادامه حیات دولت اسد به معنی ادامه جنگ است، اما واشینگتن نمیتواند این درگیری را پایان دهد و بهترین کاری که باید انجام دهد، این است که خود را از این درگیری خونین کنار بکشد.
در ادامه این مطلب آمده است: حتی اگر اسد سرنگون شود، واشینگتن کنترلی بر اوضاع نخواهد داشت. بدون ادامه حمایت آمریکاییها، نیروهای به اصطلاح میانهرو نیز عملکرد بهتری نسبت به نیروهای افراطی نخواهند داشت.
هافینگتن پست در ادامه درخصوص اقدامات روسیه در سوریه نوشت: کلینتون از جاه طلبیها و خشونتهای روسیه در سوریه انتقاد کرده است. اما جاه طلبیهای مسکو در سوریه، آمریکا را تهدید نمیکند. اتحاد روسیه با سوریه به چند دهه گذشته برمی گردد. واشینگتن باید کاری را انجام دهد که منافع آمریکا را تامین میکند؛ نه آن چیزی که به ضرر منافع روسیه است.
این روزنامه آمریکایی در پایان نوشت: دولت جدید باید اعلام کند که آمریکا خود را از مناقشه سوریه دور نگه میدارد. سوریه فاجعهای است که خارج از کنترل آمریکاست. تنها جناحهای محلی درگیر و طرفهای منطقهای میتوانند به ساز و کاری ثابت برسند. واشینگتن باید تلاش کند تا از اوضاع بد، بهترین دستاورد را به دست آورد و برای آغاز مذاکراتی تلاش کند که قتل عامها را پایان دهد و فعالیتهای افراط گرایان را محدود کند.