در حالیکه پس از گذشت چهار روز از بارش برف در تهران و بسیاری استانها و شهرهای دیگر میگذرد شرایط رفت و آمد در بسیاری از شهرها، جاده ها و معابر شهری به حالت عادی بازنگشته و شاهد انباشته شدن برف و یخبندان، حتی در خیابانهای اصلیِ شهر هستیم تصور فاجعه ای که در صورت وقوع زلزله ای بیشتر از 6 یا 7 ریشتر در تهران و اطراف آن پیش بیآید چندان سخت نیست. گویا هنوز نه تنها خودروهای برف روب اختراع نشده، حتی استفاده از ابزارهای ساده و ابتدایی مانند: بیل، پارو، شن و نمک ریزی نیز انجام نمیشه
اما معضل تنها به بیتفاوتی مسئولین خدمات شهری و مدیریت بحران، حتی در حد یک بارش برف 40 سانتی ختم نمیشود بلکه بیتفاوتیِ خودِ ما شهروندان نیز مزید بر علت است چرا که در گذشته های نه چندان دور مالکان هر واحد مسکونی و مغازه داران در حد پاکسازیِ معابر و فضای تحت تملک خود اقدام میکردند در نتیجه به نظر میرسد بیتفاوتی و عدم احساس مسئولیت مانند یک بیماری مسری و خطرناک همه ی ما را آلوده کرده تا جاییکه تنها از دیگران توقع رفع مشکلات جامعه ای را داریم که خود نیز در امور آن سهیم هستیم و این عدم احساس مسئولیت در تمام ناهنجاریها، مشکلات و گرفتاریهای اجتماعیِ ما به چشم خورده و کاملأ محسوس و مشهود است.
اما معضل تنها به بیتفاوتی مسئولین خدمات شهری و مدیریت بحران، حتی در حد یک بارش برف 40 سانتی ختم نمیشود بلکه بیتفاوتیِ خودِ ما شهروندان نیز مزید بر علت است چرا که در گذشته های نه چندان دور مالکان هر واحد مسکونی و مغازه داران در حد پاکسازیِ معابر و فضای تحت تملک خود اقدام میکردند در نتیجه به نظر میرسد بیتفاوتی و عدم احساس مسئولیت مانند یک بیماری مسری و خطرناک همه ی ما را آلوده کرده تا جاییکه تنها از دیگران توقع رفع مشکلات جامعه ای را داریم که خود نیز در امور آن سهیم هستیم و این عدم احساس مسئولیت در تمام ناهنجاریها، مشکلات و گرفتاریهای اجتماعیِ ما به چشم خورده و کاملأ محسوس و مشهود است.