روایتی از زندگی تخریب چی ۱۴ ساله

دانش آموز شهید «مهرداد عزیزاللهی» در مهرماه سال ۱۳۴۶ در محله علی قلی آقا شهر اصفهان در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد.

به گزارش خبرنگار  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، دانش آموز شهید «مهرداد عزیزاللهی» در مهرماه سال ۱۳۴۶ در محله علی قلی‌آقا شهر اصفهان در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد؛ دوران کودکی خود را در کنار برادر خویش مسعود که او نیز به فیض شهادت نایل شده، سپری کرد.


بیشتر بخوانید:گذری کوتاه بر زندگی دانش آموز شهید مهرداد عزیزاللهی + فیلم 


به خاطر سن کم، مسئولان از اعزام وی خودداری می‌کردند. ولی او با تغییر دادن تاریخ تولد در کپی شناسنامه‌اش موفق به ثبت‌نام شد و در سال ۱۳۵۹ با شروع فتنه کردستان و حضور برادرش مسعود در جبهه، او هم راهی کردستان شد.

همزمان با حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، در سنگر علم و دانش و تا قبل از شهادت درس خود را تا سال سوم هنرستان در رشته برق الکترونیک ادامه داد.

خانواده عزیز اللهی شش پسر داشته که چهار نفر از آن‌ها در جبهه‌ها حاضر بوده‌اند و مهرداد و مسعود به شهادت رسیده اند و محمد هم اکنون جانباز شیمیایی بوده  و پسر دیگر نیز جزو آزادگان سرافراز بوده است.
 
در گردان تخریب به شهید مهرداد عزیز‌اللهی مهندس مین می‌گفتند و رادیو‌های بیگانه از او به عنوان کوچک‌ترین ژنرال تخریب‌چی یاد می‌کردند؛ فرماندهان در زمان فتح زیبدات به دست رزمندگان اسلام، به شوخی مهرداد را به عنوان بخشدار زیبدات معرفی کرده بودند.
 
پدر بزرگوار این شهید در خصوص او می‌گوید: مهرداد بسیار متواضع و مهربان بود و به عدالت اجتماعی حساس بود و می‌پرسید آیا ممکن است روزی برسد که هیچ ظلم و جنگی در دنیا نباشد و مردم همه با هم در صلح زندگی کنند؟
 
حاج اکبر صفری از جانبازان دفاع مقدس و همرزم شهید تعریف کرد: او در بسیاری از کار‌های نظامی مهارت یافت و هرکار سختی را به عهده می‌گرفت و در گردان غواص‌ها که جز سخت‌ترین گردان‌ها به حساب می‌آمد وارد شد و دوره کامل را آموزش دید و با وجود قد کوچک و گشادی لباس‌های غواصی، و سختی شنا با لباس‌های بزرگ در آب‌های سرد فصل پاییز، باز هم با اصرار زیاد کارش را ادامه داد و آموزش‌ها را تمام کرد.
 
از شهید عزیزاللهی یک مصاحبه در تلویزیون پخش می‌شود که امام (ره) آن را دیده و مشتاق دیدار این نوجوان می‌شود.
 
پس از دو روز مهرداد را به محضر امام (ره) می‌آورند و او نیمی از روز را در کنار امام سپری می‌کند، وقت بازگشت از امام (ره) یک قندان قند تبرک می‌گیرد و با خود به جبهه برد.

روایتی از زندگی تخریب چی ۱۴ ساله شهید نوجوان مهرداد عزیزاللهی
فرمانده گردان دفاع مقدس برادر جانباز مرتضی شریعتی در خصوص دیدار او با امام (ره )به  خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، گفت: پس از بازگشت مهرداد به او گفتم از دیدارت با حضرت امام بگو و او این گونه روایت کرد وقتی به محضر امام خمینی(ره) رفتم تمام بدنم می‌لرزید.
 
امام که حال مرا دگرگون دید با لبخندی فرمود: به داخل اتاق بروم؛ وقتی دست ایشان را بوسیدم ایشان بازوی مرا بوسه زدند؛ من منقلب شده و گریه کردم و دست برمحاسن امام عزیز کشیدم و از ایشان طلب یک تبرکی کرد. حضرت امام هم این قندان قند را به من دادند تا با خود به جبهه بیاورم.
 
در جایی دیگر جانباز شریعتی تعریف کردند:مهرداد بسیار بی باک، و نترس و اهل نماز شب بود؛ بار‌ها دیدم در نیمه‌های شب او از جا برخواسته و نماز می‌خواند و اشک می‌ریزد و از خدا طلب بخشش و شهادت می‌کند.
 
این شهید بزرگوار که قبل از سن تکلیف به جبهه‌ها رفته بود و با وجود سن و سال کم در سخنوری و سخنرانی مهارت داشت، تا جایی که در ۲۵ آبان ماه ۶۱ شهدای زیادی را در اصفهان تشییع کردند ایشان برای سخنرانی در میدان امام اصفهان حاضر شد و برای جمعیت کثیر مردم سخن گفت.
 

وصیت نامه شهید مهرداد عزیزاللهی

 
در بخشی از وصیتنامه این شهید آمده است: پدران، مادران، برادران و خواهران مسلمان به مبارزه علیه این جنایتکاران برخیزید، من به عنوان یک مسلمان در خط ولایت فقیه و به دستور امام عزیز که فرمودند: جوانان عزیز به جبهه‌ها بشتابند تا جامه ذلت نپوشیم، وظیفه خود می‌دانم که لحظه‌ای درنگ نکنم و به جبهه شتافتم.
 
شهید مهرداد عزیزاللهی  در سال ۱۳۶۴، درعملیات کربلای ۴ در جزیره «ام الرصاص» در حال غواصی و باز کردن معبر برای گردان پیشرو در حالی که فقط هفده سال سن داشت به درجه رفیع شهادت رسید و جاودانه شد.
 
یادش گرامی و راهش پررهروباد. 
 
انتهای پیام/م 
 

گزارش از زهره سادات هاشمی

 
 
برچسب ها: شهدا ، دفاع مقدس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.