به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، فردوسی در آغاز شاهنامه اش گفته است «توانا بود هرکه دانا بود، ز دانش دل پیر برنا بود».
کتاب وسیلهای است که دانایی را به ما منتقل میکند و ثمره اش به قول فردوسی بزرگ توانایی است، اما چه اتفاقی رخ داده که در چند سال اخیر تا این حد از کتاب دور شده ایم. ایرانیایی که شبهای یلدا شاهنامه میخواندند و شب هایشان با حکایت سپری میشد حالا به جایی رسیده اند که تعداد اندکی از آنها کتاب میخوانند. به راستی چه اتفاقی رخ داد که کتاب را کنار گذاشتیم و گمان کردیم تنها با مطالعه کتابهای درسی و دانشگاهی به توانایی میرسیم و اگر نوجوانی در نه ماه سال تحصیلی کتاب غیردرسی بخواند به او میگوییم الان وقتش نیست الان فقط کتابهای درسی ات را بخوان! چه اتفاقی رخ داد که کتابهای شعر، داستان و رمان در سبد کتابهای غیر درسی قرار گرفتند و در برخی خانهها از سبد خرید کتاب خارج شدند.
بیشتر بخوانید
انگار یادمان رفته است که در دوران کودکی با همین شعرها و قصهها بزرگ شدیم و تازمانی که زنده هستیم به مطالعه شعر، داستان و رمان نیاز داریم تا ساعاتی از دغدغههای روزمره مان فاصله بگیریم.
دو اتفاق مهم در این بین افتاده است یکی مشکلات اقتصادی است که در این چند ساله اخیر گریبانگیر خانوادهها شد و خواهی نخواهی کتاب از سبد خرید مردم حذف شد. دیگر مسئله فرهنگی است اینکه این روزها فرهنگ کتابخوانی در جامعه کمرنگ شده و گمان کردیم دیگر کتاب نمیتواند پاسخگوی خوبی برای پرسش هایمان باشد. از این رو به فضای مجازی روی آوردیم و گوگل جایگزین کتاب هایمان شد. حتی برای ترجمه کردن هم سراغ فرهنگ لغت نمیرویم و با بحرانی به نام گوگل ترنسلیت روبرو هستیم. کتابهای ترجمهای هستند که با گوگل ترنسلیت ترجمه میشوند و این نرم افزار جایگزین فرهنگ لغت شده است.
مسئله دیگری که باعث شد کتاب از سبد خانواده هایمان کنار برود، این بود که گمان کردیم برای مطالعه کتاب باید آن را از کتابفروشیها تهیه کرد و سراغ کتابخانهها نرفتیم. هرچند تعداد کتابخانههای موجود متناسب با نیاز جمعیت کشورمان نیست، اما میتوانند زمینه دسترسی ما را به کتاب فراهم کنند. آن هم در شرایطی که به دلیل قیمت بالای کتاب نمیتوانیم آن را تهیه کنیم. مسئله دیگر که از همه مهمتر است احساس نیاز به دانستن و مطالعه است. گر گمان میکنیم مدرکی که از دانشگاه گرفتیم میتواند پاسخگوی نیاز ما در بازار کار باشد راه را اشتباه رفته ایم، چون بازار کار هر روز تغییر میکند و ما به ناچار باید دانش خود را به روز کنیم. یکی از راههای به روز کردن دانش همین مطالعه کتاب است؛ خواندن کتابهای جدیدی که در حوزه کاری مان منتشر میشوند میتواند به بالارفتن اطلاعات ما درباره کار و افزایش مهارتمان منجر شود.
در کشورهای پیشرفته دنیا هم کتاب در سبد خانوارها قرار دارد مردم آن کشورها هنوز هم مطالعه میکنند و تنها منبعشان برای کسب اطلاعات فضای اینترنت نیست. کتاب چه کاغذی باشد چه صوتی و چه الکترونیک میتواند نیاز ما را به دانستن پاسخ بدهد. هرکس متناسب با وقت خود میتواند از یکی از انواع کتابها بهره ببرد. اگر وقت زیادی برای مطالعه کتاب کاغذی نداریم کتاب صوتی گزینه خوبی است، چون میتوانیم هم کارهایمان را انجام دهیم و هم مطالعه کنیم. مانند این است که کسی برایمان کتاب بخواند اگر دوست داریم از ابزارهای پیشرفتهتر استفاده کنیم کتابهای الکترونیک هم میتوانند گزینه خوبی باشند. اگر هنوز هم برایمان بوی کاغذ و لمس کتاب اهمیت دارد، سراغ کتابهای کاغذی برویم و گمان نکنیم تمام آنچه تاکنون خوانده ایم پاسخگوی نیازما در تمام عمر خواهد بود. جهان امروز ثانیه به ثانیه تغییر میکند و برای عقب نماندن از اطلاعات جدید کافی است سراغ کتابهای جدیدی برویم که در زمینه شغلی مان منتشر میشوند.
انتهای پیام/
حتی شکم خودمونو بچه هامونم سیر نمیشه از کجا بیاریم یه کتاب بخریم صد تومن دویست تومن
ضعف اقتصادی خانوار های ایرانی
امدن کتب الکترونیکی
عزیزم شکم گرسنه دیگ به فکر کتاب نیس فکر یه چیزیه که باشه شب گرسنه سرشو رو بالش نزاره
واقعاشرایط مملکت را نميبینید
فقر
بدبختی
خدا لعنت کنه باعث وبانیان این وضعیت رو
مردم پول کرایه ماشین تا بیان داخل شهر هم ندارن
پول خرید نان شب هم ندارن
صب تا شب کار
شب هم خسته مثل جنازه میان خونه تازه هنوزم نتونسن شکم زن و بچه سیر کنن
مردم رو تحت فشار گذاشتن
خدا از باعث و بانی این شرایط نگذره
چطوری کتاب های دیگه رو بخریم زمانی که برای این کتابهای درسی هم پولمون به سختی تامین میشه.
یک کمی اگر یک قسمتی از نظارت ها توی یک قسمت بیشتر میشد هیچ وقت به این گرانی های روز به روز بر نمیخوردیم.
اندکی به فکر مردم باشید.
بعد شما از کتاب حرف میزنی
تا این مغز انرژی نداشته باشه کتاب رو چطوری بفهمه