دو تبعه افغانستانی با کلاه پشمی خزدار، نیمهشبها از عابران و رهگذران در خیابانهای مشهد زورگیری میکردند.
دو موتورسوار تبعه خارجی که با پوشش کلاه پشمی خزدار، نیمهشبها از مخفیگاههای خود بیرون میآمدند و از عابران و رهگذران در خیابانها زورگیری میکردند، در حالی با هوشیاری نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد به دام افتادند که سرنخهایی از سرقت کامپیوتر(ای سی یو) خودروها توسط دزدانی که به «خفاشهای خزدار» معروف شدهاند نیز به دست آمده است.
نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد که از مدتی قبل طرح مبارزه با سرقتهای شبانه را با دستور ویژه سرهنگ احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد) آغاز کردهاند، هنگام رصد مظنونان خیابانی در بولوار عبدالمطلب به موتورسوارانی برخورد کردند که با «کلاه خزدار» چهره خود را پوشانده بودند و به طرز مشکوکی در قسمتهای تاریک بولوار حرکت میکردند.
همین موضوع ظریف، موجب شد تا موتورسواران مذکور زیر نورافکنهای پلیس قرار گیرند. درهمین حال بود که سرنشین موتورسیکلت شیئی شبیه گوشی تلفن همراه را زیر کاپشن سیاه خود جابهجا کرد. ماموران انتظامی که دیگر تردیدی نداشتند با «سارقان شبرو» روبهرو شدهاند، به آن ها فرمان ایست دادند اما راکب موتور سیکلت در زیر «خزهای کلاه» نگاهی به نیروهای انتظامی انداخت و گاز موتور سیکلت را فشرد.
آن ها با سرعتی جنون آمیز وارد عبدالمطلب ۳۰ شدند و در حالی که گویی موتور سیکلت از روی جدول خیابان پرواز میکند تلاش کردند تا از کوچه پس کوچههای فرعی از چنگ پلیس بگریزند، اما در نهایت وارد پیادهرو شدند و ناگهان با موانعی برخورد کردند که برای جلوگیری از توقف و یا عبور وسایل نقلیه نصب شده بود. راکب موتورسیکلت که دیگر نتوانست موتور سیکلت را کنترل کند در حاشیه خیابان واژگون شد و بدین ترتیب هر دو مظنون در محاصره قرار گرفتند و لحظاتی بعد حلقههای قانون را بر دستان خود دیدند.
طولی نکشید که نیروهای امدادی نیز از راه رسیدند و یکی از موتورسواران را در حالی به مرکز درمانی انتقال دادند که در بازرسی بدنی از آنان 3 دستگاه گوشی تلفن همراه، یک قبضه چاقو و میلهای دیلمگونه کج کشف شد که سارقان برای دستبرد به کامپیوتر خودروها استفاده میکنند.
ساعتی بعد و با مداوای متهم مصدوم بازجوییهای تخصصی از آنان با نظارت مستقیم سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا) در دایره تجسس کلانتری آغاز و مشخص شد موتورسواران از زورگیران سابقهدار تبعه افغانستان هستند که از نیمههای شب از مخفیگاه خود بیرون میآیند و در مناطق جنوبی مشهد از شهروندان زورگیری میکنند که به همین دلیل نیز به «خفاشهای خزدار» معروف شدهاند.
«امیرحسین- الف» یکی از متهمان در بازجوییها گفت: حدود ساعت یک بامداد که به منزل دوستم «محمدرضا_ ر» در بولوار رسالت رفتیم و پس از مصرف مشروبات الکلی تصمیم به زورگیری از شهروندان گرفتیم. این بود که سوار موتورسیکلت شدیم و به سمت بولوار هاشمیه و پیروزی به راه افتادیم. آن جا 2 جوان را سوار بر دوچرخه دیدیم که در حال حرکت بودند.
من موتورسیکلت را متوقف کردم و دوستم به زور گوشی تلفن یکی از آن ها را سرقت کرد. البته هر طعمهای که از دادن گوشی خودداری میکرد با تیغه چاقو روبهرو میشد و دوستم صحنه ترس و دلهره به راه میانداخت و آن طعمه را مجبور میکرد به خواستههایمان عمل کند!
دقایقی بعد استعلام افسر تجسس از مرکز فرماندهی بیانگر آن بود که در چند ساعت بامدادی ۳ فقره زورگیری با چاقو در محدوده بولوار پیروزی انجام شده است به همین دلیل 2 موتورسوار که دیگر چارهای جز بیان حقیقت نداشتند لب به اعتراف گشودند و به زورگیریهای مذکور اعتراف کردند.
در همین حال «محمدرضا- ر» (متهم دیگر تبعه افغانستان) نیز به افسر دایره تجسس گفت: قصد داشتیم گوشیهای سرقتی را در بازار مقابل آرامگاه خواجه ربیع به فروش برسانیم و پول آن را تقسیم کنیم. وی همچنین به فروش ۲۰ گوشی همراه سرقتی نیز معترف شد و راز سرقتهای دیگر را فاش کرد.
با دعوت از مالباختگان دوچرخه سوار به کلانتری، آنان نیز «خفاشهای خزدار» را شناسایی کردند و گفتند: در حال بازگشت از حرم مطهر امام رضا(ع) بودیم که به چنگ زورگیران «کلاه خزی» افتادیم و آن ها با تهدید چاقو یکی از گوشیهای ما را زورگیری کردند.
در حالی که چند شاکی مالباخته دیگر نیز «زورگیران شبرو» را شناسایی کرده بودند سرنخهایی از سرقت کامپیوتر خودرو(ای سی یو) هم به دست آمد و یکی از شاکیان با ارائه تصاویری از دوربینهای مداربسته، مدعی شد که «خفاشهای خزدار» شبانه کامپیوتر خودروی وی را حدود یک ماه قبل سرقت کردند.
با اعلام این شکایت بررسیهای تخصصی پلیس زیر نظر رئیس کلانتری شفا ادامه یافت تا زوایای پنهان جرایم احتمالی دیگر «خفاشهای خزدار» در زیر نورافکنهای پلیس آشکار شود.
مچ این قبیل افراد رو باید قطع کرد که دیگر صلاح سرد به دست نشوند آن هم در کشوری دیگر!!
مثل دیوار بین آمریکا و مکزیک باشه...
باید دمشونو گرفت و مثل سگ از این مملکت انداخت بیرون !
البته قبلش باید با همون چاقوی خودشون دم و گوششون رو برید که درس عبرتی بشه برای بقیه لجن شون !
مابقی رو محترمانه اخراج کنید
دم نیرو انتظامی گرم