
باشگاه خبرنگاران جوان؛ نفیسه خلیلی - مهدی خسروی، مجری و گوینده خبر در برنامه «برمودا» شبکه نسیم از علاقهاش به خبر، گویندگی خبر و نحوه اجرای مناظرات انتخاباتی گفت.
خسروی در پاسخ به سوال کامران نجفزاده مبنی بر اینکه شما را در مناظرات انتخاباتی تهدید یا تطمیع کردند که بگویند هوای فلان نامزد را داشته باش؟ تصریح کرد: اصلاً چنین اتفاقی نیفتاد. چون من از ابتدا سعی میکنم گارد داشته باشم. پیش از این، با خیلی از این نامزدها گفتوگو و حتی شوخی هم داشتیم. ولی وقتی در فضای مناظرات قرار میگرفتیم، انگار غریبه بودیم. حتی کنترل کردن نحوه نگاهم به نامزدها خیلی کار سختی بود. زمانی که همه نامزدها نشسته بودند، گاهی اوقات یکی از نامزدها صحبتی میکرد که منجر به خندیدن سایر نامزدها میشد. ناخودآگاه شما هم خندهات میگرفت. اما میدیدی دوربین روی شماست و ممکن است خنده ات هزار تفسیر داشته باشد.
این گوینده خبر ادامه داد: خیلی سخت است شما بخندی و من به شما نگاه کنم. یا به سراغ نامزد بعدی بروی، اما ببینی با یک لبخند به شما نگاه میکند. بالاخره ناخواسته شما هم واکنش نشان میدهی. من حواسم بود که واکنشی نشان ندهم، که هزار تفسیر پشتش باشد. این نکات را خودم میدانستم. مناظرات به لحاظ فرم و محتوا با سایر برنامههای تلویزیونی تفاوت ندارد. چیزی که باعث تمایز آن میشد، حساسیت بیش از حد روی این برنامه بود. بیشتر مباحث زمان هم در گوشی به من یادآوری میشد.
وی در پاسخ به این سوال که پیشبینی شده بود در صورت کسالت شما فرد دیگری جایگزین شما شود؟ گفت: بله، رزرو من خانم حسینزاده، گوینده خبر بود، تا در صورت هر اتفاق برنامه دچار مشکل نشود.
مجری گفتوگوی ویژه خبری در پاسخ به این سوال که از بین نامزدهای انتخابات دل شما با کسی بود؟ گفت: بالاخره شما در انتخابات یک رای دارید. اگرچه در بین دوستان، آشنایان و همکاران توصیه نمیکردم به چه کسی رای بدهند، ولی دلم با یکی از نامزدها بود.
خسروی در پاسخ به سوال دیگر کامران نجفزاده مبنی بر اینکه شنیدن صحبتهای عجیب برخی نامزدها برایتان سخت نبود؟ گفت: نه! چون من به شنیدن عادت دارم و شنونده خوبی هستم. همیشه هم به من میگویند چگونه این صحبتها را میشنوی.
مجری مناظرات انتخابات افزود: من معتقدم هیچ شغلی جذابتر از خبرنگاری، گویندگی خبر و اجرا در حوزه خبر نیست؛ به شرط اینکه در یک فضای حرفهای رخ دهد. چون شما در کانون هر رویدادی که برای مردم مهم است، حضور داری. سیل و زلزله میآید، در کانون اتفاقات هستی. به یاد دارم در مذاکرات هستهای، اما و اگر درباره مذاکرات وجود داشت. ما آن زمان تا ساعت ۱۲ شب اداره بودیم، ولی اتفاقی نیفتاد. بعد مدیرمان گفت آنلاین باشید که اگر اتفاقی افتاد، برگردید. مثلاً یک ساعت بعد گفتند یکی از مذاکرهکنندگان در ایوان هتلش دستی تکان داده است، احتمالاً ما در آستانه توافق هستیم و برگردید. آن زمان به همسرم گفتم که قشنگی این شغل این است که یک نفر در آن سر دنیا دستی تکان میدهد، که باعث میشود برنامه کاری یا خوابت بهم بریزد. این اتفاقات این شغل را جذاب میکند. اصلاً این شغل خستگی ندارد. هر وقت ما در بحبوحه کار پر کارتر بودیم، جذابیتش برایم بیشتر بود.