
باشگاه خبرنگاران جوان؛ اعظم پورکند - یک سیگنال رادیویی مرموز روسی، معروف به «بازر» (The Buzzer)، از دهه ۱۹۷۰ تاکنون (دوران شوروی سابق) روی فرکانس ۴۶۲۵ کیلوهرتز بیوقفه پخش میشود. این سیگنال شامل صدای بوق مکانیکی یکنواختی است که گاه با پیامهای کوتاه و عجیبی قطع میشود. پیامها معمولاً کلمات یا اعداد بیمعنی مثل «هریوکوستیگ» (به معنی «پرچم خوک») یا «بزلوبیه» (به معنی «بدون خشم») هستند و گاهی هم جملاتی مانند «من ۱۴۳ هستم. پاسخی دریافت نمیکنم» که تنها یک بار در ۱۹۹۷ شنیده شد. هیچ نهاد رسمی مسئولیت این ایستگاه را نپذیرفته و هدف واقعی آن هنوز ناشناخته است. علاقهمندان به رادیو در سراسر جهان به این ایستگاه «یوویبی-۷۶» (UVB-۷۶) میگویند.
گمانهزنیهای زیادی درباره هدف این سیگنال وجود دارد. معروفترین نظریه به سیستم «پریمیتر» یا «دست مرده» (Dead Hand) برمیگردد: یک سامانه خودکارِ تلافی هستهای که در دوران شوروی طراحی شد تا در صورت نابودی فرماندهی عالی، حمله اتمی متقابل را تضمین کند. در این سیستم اگر رهبری و ستاد کل از بین بروند یا ارتباط با نیروهای موشکی قطع شود، پریمیتر با بررسی علائمی مانند لرزشهای زمین یا افزایش تشعشعات رادیواکتیو فعال میشود و دستور شلیک موشکهای هستهای را صادر میکند. به عقیده برخی کارشناسان، «بازر» ممکن است یکی از کانالهای ارتباطی این سامانه باشد و به همین دلیل لقب «رادیوی روز قیامت» را به آن دادهاند.
اما همه تفسیرها به جنگ هستهای ختم نمیشود. بعضی معتقدند این ایستگاه پیامهای رمزی برای جاسوسان روس در خارج یا پناهگاههای سری رهبران در زمان بحران میفرستد. پیامهای بیمعنی با الگوهای نامشخص شباهتهایی به روشهای کدگذاری سرویسهای اطلاعاتی روسیه دارند. گروهی هم نظریههای عجیبتری مطرح کردهاند: از تماس با موجودات فضایی گرفته تا خدمت به فرقههای آخرالزمانی در کرملین. در این میان شواهدی از علاقه برخی نهادهای شوروی به علوم غریبه، روانگردانی و تلهپاتی وجود دارد، اما این فعالیتها در عمل به جایی نرسیدند و در حاشیه ماندند.
در غرب، داستانهایی مانند «گودال فوقعمیق کولا» در روسیه که به «صدای جهنم» مشهور شد، بازر را به نماد اسرار تاریک جنگ سرد و ادغام واقعیت با افسانه تبدیل کردند. پروژه واقعی کولا در سیبری در دهه ۷۰ و ۸۰ با هدف علمی انجام شد و تا عمق بیشتر از گودال ماریانا پیش رفت. اگرچه در واقعیت فقط افزایش دما ثبت شد، شایعهای مبنی بر شنیدهشدن صدای فریاد از اعماق زمین منتشر شد که به سرعت در اینترنت پخش شد و به یکی از افسانههای مدرن تبدیل گشت.
در سالهای اخیر و با بالا گرفتن دوباره تنشهای جهانی، توجه به ایستگاه «بازر» هم بیشتر شده است. برخی علاقهمندان تلاش میکنند از پیامهای آن به پیشبینی بحرانهای آینده برسند. گزارشها نشان میدهد گاهی پخش پیامهای کوتاه پس از رویدادهای مهم بینالمللی، مانند مذاکرات استانبول، افزایش یافته است. با این حال در وقایع دیگری مانند درگیری اخیر اسرائیل و ایران، پیامی از ایستگاه پخش نشد.
به طور رسمی، روسیه اطلاعاتی درباره هدف این سیگنال ارائه نکرده و پاسخ مقامات به پرسشها این بوده که اطلاعات مربوط به این فرکانس محرمانه است و هیچ مالک خصوصی ثبتشدهای هم وجود ندارد. از همین رو چیزی قطعی درباره ماهیت این ایستگاه نمیتوان گفت.
برخی کارشناسان معتقدند سامانه «پریمیتر» دیگر فعال نیست، چون سابقه خطا در سیستمهای هشدار موشکی شوروی، مثل ماجرای سال ۱۹۸۳ که تنها با اقدام بهموقع ستوان پتروف از آغاز جنگ اتمی جلوگیری شد، نشان داد این مدل پروتکلهای خودکار میتوانند خطرناک باشند. البته، چون هیچ تأیید یا تکذیب رسمی درباره وضعیت «دست مرده» وجود ندارد، دشمنان احتمالی روسیه مجبورند همیشه احتمال فعال بودن آن را در نظر بگیرند و همین به خودی خود نقش بازدارندگی دارد.
در نهایت، «بازر» و بوقهای یکنواخت و بیاحساسش همچنان ادامه دارد و، چون اطلاعات دقیقی در دست نیست، تخیل عمومی خلأ را پر میکند. در سکوت بین هر بوق، داستانهای جدیدی از پایان دنیا زاده میشوند؛ داستانهایی که با ترکیب ترس، رمز و راز و عدم شفافیت، «بازر» را به یکی از پر رمز و رازترین نشانههای جنگ سرد و تهدیدهای قرن بیستویکم تبدیل کردهاند.
منبع: آر تی