
باشگاه خبرنگاران جوان - این حادثه دلخراش عصر روز دوشنبه گذشته در جاده روستای دهشک مشهد در حالی اتفاق افتاد که مرد ۵۵ سالهای خودرو را مقابل یک باغ متوقف کرد. در این هنگام دو کودک و همسر وی با ورود به باغی دلهره انگیز که درآن باز بود، مقداری آلو چیدند، اما ناگهان برادر صاحب باغ از راه رسید و به سرزنش آنها پرداخت. او همچنین موضوع را به صاحب باغ اطلاع داد که دقایقی بعد «مصطفی –ب» (صاحب باغ) سلاح شکاری دولول را برداشت و سوار بر پژو۲۰۶ جاده خاکی را درهم کوبید تا به محل باغ آلو رسید.
او پس از مشاجره لفظی با مرد رهگذر، ناگهان سر مرد راننده را هدف گرفت و از فاصله خیلی نزدیک به گونهای شلیک کرد که نیمی از سر وی متلاشی شد و خون آلود برکف جاده روستایی افتاد. کودکان خردسال که هنوز وحشت زده بودند، اشک ریزان به طرف پیکر بی جان پدرشان دویدند و مادر آنها نیز به خاطر افتادن روی زمین مجروح شد.
طولی نکشید که با فرار مهاجم مسلح از کنار باغ آلو، خبر این جنایت وحشتناک در بی سیمهای پلیس پیچید و بدین ترتیب گروهی از عوامل انتظامی به سرپرستی سروان حسنی (فرمانده پاسگاه انتظامی فردوسی) به طرف محل وقوع جنایت حرکت کردند. آنان با حفظ صحنه قتل، بلافاصله مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند و تحقیقات مقدماتی را در حالی با دستورهای تلفنی قاضی دکتر صادق صفری آغاز کردند که همسر مقتول فیلمی کوتاه از صحنه ورود مسلحانه صاحب باغ و شروع درگیری به خاطر چیدن آلو گرفته بود.
با توجه به اهمیت این جنایت مسلحانه، همزمان با حضور قاضی شعبه ۲۵۵ دادسرای عمومی و انقلاب در صحنه جنایت، سرهنگ مهدی سلطانیان (جانشین پلیس آگاهی خراسان رضوی) و همچنین سرهنگ جواد بیگی (رئیس پلیس آگاهی مشهد) نیز عازم محل این حادثه تلخ، اما وحشتناک شدند تا از نزدیک به نظارت و هدایت کارآگاهان بپردازند؛ بنابراین بررسیهای تخصصی با راهنماییهای مقام قضایی در حالی ادامه یافت که کودکان مقتول آلوهای چیده شده را از ترس مقابل در باغ رها کرده بودند و در کنار مادرشان اشک میریختند.
از سوی دیگر و با تدابیر قضایی، گروهی از عوامل انتظامی نیز برای حفظ امنیت و جلوگیری از حوادث احتمالی دیگر به صحنه حادثه آمدند. بررسیهای بیشتر نشان داد گلوله از گوش چپ «مسعود-س» وارد شده و جمجمه وی را متلاشی کرده است که کارشناس سلاح نیز شلیک از فاصله کمتر از ۲ متری را تایید کرد.
همزمان با شناسایی هویت عامل جنایت مسلحانه، گروهی از افسران زبده دایره قتل عمد آگاهی رصدهای اطلاعاتی را برای دستگیری وی در دستورکار قراردادند و قاضی ویژه قتل عمد نیز در پاسگاه انتظامی مستقر شد تا نتایج تحقیقات پلیس مشخص شود.
از سوی دیگر با جمع آوری تصاویر دوربینهای مداربسته و فیلمی که توسط همسر مقتول ضبط شده بود، بررسیهای تخصصی درحالی وارد مرحله جدیدی شد که در آن فیلم فرزندان مقتول به شدت اشک میریختند و زن جوان هم ادعا میکرد: چند دانه آلو ارزش درگیری ندارد ولی مرد مسلح که ماجرا را به پلیس ۱۱۰ گزارش داده بود، مانع خروج خانواده مقتول از باغ میشد و ...
ساعتی بعد عوامل انتظامی در حالی موفق به بازداشت متهم به جنایت شدند که وی با تنگ شدن حلقه محاصره تصمیم گرفته بود خود را تسلیم قانون کند. به همین خاطر بازجویی از «مصطفی-ب» در اتاق رئیس پاسگاه فردوسی و در حضور قاضی صفری شروع شد.
این مرد ۴۰ ساله در اعترافات خود گفت: من از قبل با مرحوم هیچ آشنایی نداشتم و او را نمیشناختم. آنها وارد باغ من شده بودند و زمانی که من رسیدم، همسر و فرزندانش درون باغ من بودند و خودش هم بیرون باغ داخل خودرو نشسته بود. اول برادرم متوجه شد و به آنها گفت: اینها مال مردم است چرا این کار را میکنید؟! وقتی من هم به محل باغ رسیدم به آنها گفتم: اگر میوه میخواهید به خودم بگویید به شما میدهم! در باغ ما به روی همه باز است و دست خیر داریم!
عامل این جنایت تکان دهنده ادامه داد: اشتباه من بود که این اسلحه کثافت را با جواز خریدم ... چند وقت قبل هم به خاطر تیراندازی که در این محدوده شد.
وی همچنین مدعی شد: مرحوم با یک چاقوی بلند آمده بود و قصد داشت مرا بزند که من چند تیر هوایی شلیک کردم ولی او بازهم به من نزدیک شد و در فاصله بسیار کوتاهی از من قرارگرفت که در این هنگام باز هم خواستم تیر هوایی بزنم ولی متاسفانه حافظ ماشه کنار رفته بود و گلوله شلیک شد.
در ادامه اعترافات وی، قاضی صفری از متهم خواست تا صحنه جنایت را مقابل دوربینهای پلیس بازسازی کند. در همین حال کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد که اسلحه شکاری را به همراه مهمات آن کشف کرده بودند، در اختیار وی گذاشتند و او هم چگونگی شلیک را در حضور دکتر رضازاده (پزشک قانونی) کارشناس سلاح و همچنین کارآگاهان اداره جنایی تشریح کرد؛ بنابراین گزارش، در حالی که عقربههای ساعت دقایق اولیه بامداد سه شنبه را نشان میدادند، تحقیق مقدماتی به پایان رسید و متهم به قتل روانه بازداشتگاه شد.
در همین حال سرهنگ بیگی (رئیس پلیس آگاهی مشهد) گفت: مدتی قبل که عوامل انتظامی برای جمع آوری سلاح به این منطقه آمده بودند، متهم مذکور از تحویل سلاح خودداری کرد، اما اکنون اشک ریزان ابراز ندامت میکند که ای کاش آن روز سلاح خود را تحویل داده بود.
منبع: خراسان
پس باغدارهای عزیز هر وقت دیدید کسی از میوه باغتون خورد فکر کنید صدقه دارید می دهید نه اینکه با بیل یا تفنگ دنبال اون فرد کنید
پدر بزرگ من در باغ انگوری که داشت یک درخت زردآلو ی بزرگ بود که هر کس از لب جاده رد می شد از اون می خورد پدر بزرگم اعتقاد داشت این درخت برکت باغش است که مردم رهگذر می خورند تازه از همون انگور هم بخشش می کرد
اگر راست گفته شاهد قتل فحش داده
خیلی از نزاع ها برای رعایت نکردن حق وحقوق یکدیگر و البته خشم وعصبانیت است
مرد حسابی بخاطر چند دانه الو؟؟؟واقعا ننگ برتو که بوی ازانسان وشرافت تو این دنیا نبردی
زدی کشتی حالا چی شد دو خانواده رو گرفتار کردی
صاحب باغ که زندگی و آرامش یک خانواده رو دزدید.
جلو زن بچه طرف بکشی فقط درد درمان اعدام
قاتل با قاتل فرخ داره قتل ناخواسته قتل عمد قتل دفاع قتل ناموس
نه قتل به خاطر میوه باید باغش به آتش زده دیگه میوه اون باغ حرام است
نه اینکه هر کس با ابزار و زور خودش دست به اقدام مجازات زند .
قانون مداری را یاد بگیریم و به دیگران هم یاد دهیم .
جوری رفتار میکنم که نترسه
تو باغ هر چی هست بهش میدهم
به آن میگم هر وقت خواستی
بیا میوه بچین
صبح خیلی زود میره که میوه را بچیند
ولی با باغ سوخته مواجه میشه
حالا بعنوان خمس و ذکات .بهش نگاه میکردی
ولی شرکت های خدمات رسان در اماکنی مانند باغ ... ارج و قرب دارند .
منظورم رشوه نیست ولی با توجه به نیاز باغداران به این خدمات، سعی میکنند هدیه دهند و احترام بگذارند ، ممکنه این خدمات قطع شود !
اما خدا وکیلی چقدر آسیب وارد میکنن مگه
یا با همین آسیبی ک میگی مگر چقدر ضرر وارد میشه بخدا ناچیز ناچیز خدا جبران میکنه.
منم کشاورزم تا جایی ک یادمه زندگیم سخت گذشته ضرر کردم ولی لطف خدا همیشه شامل حالم من و خونواده ام بوده
کاش همه این جمله رو در زندگیشون اجرا کنن
آدم اگر دزد باشه با زنش و بچه اش نمیره دزدی، فرزند و همسرشو نمیفرسته خودش بشینه تو ماشین.
چند کیلو میخواست بدزده، یا تو دیدیشون دیگه چرا تلفن زدی برادرت خودت مدیریت میکردی تذکر میدادی راهنماییشونمیکردی چند کیلو میخواستن ببرن،
این ماشین عبوریا معمولا مسافران خیلی ببرن ی مشت دو مشت ی کیلو بیشتر نمیتونن بخورن و....
چرا اصلا سلاح گرم داشتی. از کجا تهیه کردی قرار نیست هم هر کی دزدی کرد تو با اسلحه بزنیش و...
چون در جایی باز هس
بدون اجازه باید وارد شد؟؟
بعضی گردشگران واقعا خیلی گستاخ هستن
حداقل عذرخواهی میکرد
نه اینکه پررویی
این موارد و باید از کودکی به فرزندان باید اموزش داده بشه تو مدارس و خانواده
واقعا این چ وضعشه
خونه ما تو نبش کوچه هس
بچه ها روزی فوتبال بازی میکنن
روزی وسایل پرت میکنن تو حیاط خونه مون
روزی زباله میریزن کنار دیوار خونه مون
....
آخه این چ وضعشه
صبر و تحمل هم اندازه داره
این باغدار بنده خدا هر روز باید بیاد سر باغ ش ک
خانم یا اقا گردشگر
مراعات حق کنین؟؟
بچه دلش آلو خواسته رفته چند تا چیده
بلد نیستی حرف بزنی مزخرف نگو لطفاً