باشگاه خبرنگاران جوان در گفت‌و‌گویی با «محمدحسن قدیری ابیانه» سفیر پیشین ایران در استرالیا و مکزیک به مهمترین مسائل روز پرداخت.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ فاطمه تورانلو - مسائل روز و اتفاقاتی که این روزها در عرصه‌های مختلف رخ می‌دهد ما را بر آن داشت تا به سراغ یکی از کارشناسان و فعالان سیاسی کشورمان برویم و با او درباره مسائل مختلف به گفتگو بنشینیم. 

«محمدحسن قدیری ابیانه» پیشتر سفیر ایران در استرالیا و مکزیک بود و در انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۴۰۳ نیز نامزد ریاست‌جمهوری شد. آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفتگوی یکساعته باشگاه خبرنگاران جوان با این فعال سیاسی اصولگراست.

قدیری ابیانه در این گفتگو، درباره اثرات روانی اجرای اسنپ‌بک بر اقتصاد ایران صحبت کرد و گفت که خروج از NPT را واکنش مناسبی به اقدام کشورهای اروپایی نمی‌داند. او همچنین از ارزانی سوخت در ایران گفت و تاکید کرد تا زمانی که قیمت سوخت در ایران ارزان باشد نمی‌توان جلوی قاچاق آن را گرفت.

در دفاع مقدس ۱۲ روزه غرب از اطلاعاتی که در بازرسی‌ها به دست آورده بود، استفاده کرد 

باشگاه خبرنگاران جوان: به عنوان اولین سوال، چه عاملی باعث شد که غرب تصمیم به فعال‌سازی اسنپ‌بک بگیرد؟
قدیری ابیانه: مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) از ابتدا در برجام گنجانده شده بود؛ هرچند مسئولین امضاکنندۀ برجام از طرف ایران، منکر وجود آن بودند و اساساً می‌گفتند که مکانیسم ماشه‌ای وجود ندارد. توجیهشان این بود که آمریکا قصد داشت از این مکانیسم استفاده کند، اما نتوانست. در صورتی که عدم توانایی آمریکا به این دلیل بود که از برجام خارج شده بود، اما اکنون این کشورهای اروپایی می‌توانند  این کار را انجام دهند زیرا خارج نشده‌اند. واقعاً امضای چنین سندی برای ایران یک شرمساری بزرگ است؛ چرا که حتی اگر طرف مقابل نیز تخلف کرده باشد، تحریم‌ها علیه ما بازمی‌گردد. آنها با بازرسی‌های گسترده‌ای که داشتند، نقاط مختلف کشور را شناسایی کردند. در مقطعی از آقای اوباما پرسیده شد که چرا شما برجام را امضا کردید؟ او پاسخ داد: «ما با این بازرسی‌هایی که انجام می‌شود، نقاط حساس ایران را شناسایی می‌کنیم و اگر روزی قرار بر جنگ باشد، آنها را دقیق‌تر مورد حمله قرار خواهیم داد.» در حمله‌ای که اخیرا انجام دادند نیز از اطلاعاتی که در بازرسی‌ها به دست آورده بودند، استفاده کردند. اگر حمله دیگری نیز بخواهد صورت بگیرد، باز هم از آن اطلاعات استفاده خواهند کرد.

اگر تحریم‌های شورای امنیت مجدد فعال شود، در اقتصاد ما تاثیری ندارد


من از همان ابتدا معتقد بودم که آمریکا به هیچ تعهدی پایبند نیست و برجام به ضرر ماست؛  به ضرر ما نیز بوده است. زیرا ما به صورت یک‌جانبه به تمام خواسته‌های آنها عمل کردیم و هیچ ضمانتی نیز دریافت نکرده بودیم. پیش‌بینی من از مدت‌ها قبل این بوده است که آنها حتی در لحظه آخر نیز مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد؛ که این کار را نیز انجام دادند. این موضوع برای من مانند روز روشن بود. اما تقریباً تمام اثراتی را که این اقدام می‌توانست داشته باشد، تجربه کرده‌ایم. در این دو سالی که مذاکرات در جریان بود و پیش از آن که این قطعنامه‌های سازمان ملل مطرح بود، این تحریم‌ها هیچ‌گاه لغو نشد. در این مدت اساساً لغو نشده است و آن امتیازاتی را که قرار بود بدهند، ندادند. تحریم‌های شورای امنیت عملاً برقرار بوده است. یعنی تبادلات بانکی ما محدود است، صادرات نفت ما محدود است و در تمام مواردی که وعده داده بودند، این تحریم‌ها را برنداشتند. بنابراین، اکنون اگر این تحریم‌ها بازگردد، در اقتصاد ما حادثه خاصی رخ نمی‌دهد.

 چرا؟ چون این تحریم‌ها پیش از این نیز وجود داشته‌اند. در این مدت، از زمانی که، چه قبل از امضای برجام و چه از زمان امضاء تا به امروز، هیچ تحریمی برداشته نشده است، بلکه به تحریم‌ها اضافه هم شد؛ منتها تحریم‌های آمریکا و اروپا علاوه بر سازمان ملل؛ و تحریم‌های اصلی و اثرگذار، متعلق به اروپا و به‌خصوص آمریکاست. بنابراین، اگر اکنون اینها آن را فعال بکنند، وضعیت مانند قبل از امضای برجام می‌شود. قبل از امضای برجام چه بود؟ قطعنامه‌های شورای امنیت وجود داشت و ما کار خودمان را می‌کردیم. منتها در این مدت، آنها با امتیازاتی که گرفتند، ضربات زیادی به ما زدند؛ از جمله بازرسی از نقاط حساس؛ دولت وقت، تمام تعهدات ایران را یک‌جانبه عمل کرد. مثلاً لوله‌های مرکز هسته‌ای اراک را با سیمان پر کردند و از بین بردند؛ در حالی که مقام معظم رهبری تأکید کرده بودند که به اینها نمی‌توان اطمینان کرد و در مقابل هر امتیازی که وعده می‌دهند، باید ضمانت بگیرید. هیچ ضمانتی نگرفتند، بلکه فقط ضمانت دادند.

البته در صورت اجرای مکانیسم ماشه احتمالا مقداری گرانی ایجاد می‌شود که این مربوط به جنگ روانی موجود در کشور است. مثلاً گفته می‌شود مردم ۲۰ تا ۳۰ میلیارد در خانه‌ها دلار دارند. اینکه چه کسی چه فکری می‌کند و چه تصوری دارد و آیا برای خرید دلار هجوم بیاورند یا برای فروش آن، این موضوع بر قیمت ارز اثر می‌گذارد. وگرنه تا به حال این تحریم‌ها برداشته نشده بود که اکنون با اعلام رسمی آن، اتفاق خاصی رخ دهد.

به جای خروج از «ان‌پی‌تی» باید بازرسی‌های آژانس را تعلیق کنیم

شما از جمله کسانی بودید که تأکید داشتید می‌توان از پیمان ان‌پی‌تی خارج شد. در این زمینه توضیحی می‌فرمایید؟
بله. اکنون برخی به دنبال این هستند که از ان‌پی‌تی خارج شویم؛ یعنی برخی از نمایندگان. من این اقدام را به این صورت به صلاح نمی‌دانم. پیشنهاد من این است که ما بگوییم تا زمانی که رژیم صهیونیستی به ان‌پی‌تی بپیوندد، سازمان بین‌المللی انرژی اتمی آن را بازرسی کند و در مورد وضعیت بمب‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی گزارش دهد و این بمب‌ها امحاء شوند، ما بازرسی‌های آژانس را تعلیق می‌کنیم و اجازه هیچ بازرسی‌ای را نمی‌دهیم. به این ترتیب، ما عملاً بازرسی‌ها را موکول به محال می‌کنیم؛ چون امکان ندارد رژیم صهیونیستی به این پیمان بپیوندد، امکان ندارد آژانس از آنها بازرسی کند و امکان ندارد آنها بمب‌های هسته‌ای‌شان را منهدم بکنند.

پس شما آن صحبت آقای مطهری را تأیید نمی‌کنید، درست است؟
آقای مطهری، به باور من، مرتکب خیانت شده و به دروغ یا بر اساس اشتباه، بیان کرده است که ایران از ابتدا به دنبال بمب هسته‌ای بوده است. این همان مطلبی است که آقای شیرزاد، نماینده مجلس از جریان اصلاح‌طلبان نیز پیش‌تر گفته بود که «ما در حال ساخت آن هستیم». ایشان گفت که ایران از همان ابتدا این راه را رفته و به دنبال بمب هسته‌ای بوده است. ایشان این سخن را در سال ۱۴۰۱ مطرح کرد و دونالد ترامپ نیز آن را در شبکه‌های اجتماعی خود بازنشر و منعکس کرد. این سخن به معنای توجیه جنایات آمریکا یا حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل علیه ایران است. او مرتکب خطای بزرگی شده است، زیرا اساساً در موقعیتی نبود که بداند ما در حال ساخت سلاح هسته‌ای هستیم یا خیر. ایشان صرفاً سخنی را برای مطرح شدن در سطح جامعه بیان کرده است.

تحلیل من این است که باید سلاح هسته‌ای داشته باشیم

آیا اکنون افکار عمومی به سمتی گرایش پیدا کرده است که تقاضای ساخت سلاح هسته‌ای را داشته باشد؟
 بله، خود من نیز معتقدم و تحلیلم این است که ما باید این سلاح هسته‌ای را در اختیار داشته باشیم؛ ولی تصمیم‌گیری در این مورد با من نیست. مقام معظم رهبری در این خصوص فتوای شرعی صادر کرده‌اند. در دوران جنگ نیز هنگامی که صدام از موشک‌ها یا سلاح‌های شیمیایی استفاده می‌کرد، امام اجازه استفاده متقابل از سلاح‌های شیمیایی را ندادند. دلیل این امر آن بود که ما نمی‌توانیم افراد بی‌گناه را هدف قرار دهیم. همچنین، زمانی که ایران در حال ساخت موشک بود، رهبر معظم انقلاب تأکید داشتند که موشک‌ها باید نقطه‌زن باشند و بر توسعه فناوری نقطه‌زنی تمرکز شود. هدف از این تأکید، جلوگیری از کشته شدن افراد بی‌گناه بود. این توصیه موجب شد که ما در زمینه موشک‌های نقطه‌زن پیشرفت چشمگیری داشته باشیم، به‌گونه‌ای که می‌توانیم یک نقطه مشخص را انتخاب کرده و دقیقاً همان نقطه را هدف قرار دهیم.

با توجه به شرایط سوریه، بحث خلع سلاح احتمالی حزب‌الله در لبنان و وضعیت حماس، چه چشم‌اندازی برای محور مقاومت متصور هستید؟
مقاومت دشوار است و سختی‌های خاص خود را دارد، اما دشواری آن از تسلیم شدن کمتر است. به سوریه نگاه کنید. مردم تصور می‌کردند که اگر بشار اسد برود، شرایط بهتر خواهد شد. زمانی که [جبهه النصره به رهبری] جولانی آن منطقه را تصرف کرد، بسیاری از آنان جشن گرفتند. اما همان مردمی که جشن گرفته بودند، امروز در شرایط بسیار بدی به سر می‌برند. اسرائیل به‌طور مداوم آنجا را بمباران می‌کند و خود نیرو‌های جولانی نیز مردم را به قتل می‌رسانند. در همان روز‌های نخست، ۷۰۰ تن از دختران سوری را برای «جهاد نکاح» ربودند و این آمار اکنون بسیار بیشتر شده است.

من معتقدم که مردم سوریه نیز دیر یا زود به جبهه مقاومت خواهند پیوست، همان‌گونه که حزب‌الله زمانی تشکیل شد که بیروت در اشغال صهیونیست‌ها بود. اخیراً ویدیویی از شهید دهقان منتشر شده است. ایشان در این ویدیو نقل می‌کنند: «در جلسه‌ای با رهبر معظم انقلاب، ما تحلیل خود را این‌گونه ارائه دادیم که اگر سوریه سقوط کند، دشمن به سراغ عراق و سپس ایران خواهد آمد. اما ایشان فرمودند: خیر، اگر سوریه سقوط کند، مستقیماً به سراغ ایران خواهند آمد.» و همین‌طور نیز شد.

بنابراین، حضور جبهه مقاومت متشکل از فلسطین، لبنان و سوریه در مرز‌های رژیم صهیونیستی، به نفع ماست. زمانی از آقای اوباما پرسیده بودند: «شما که ایران را منشأ تمام شرارت‌ها می‌دانید، چرا با یک حمله نظامی کار را یکسره نمی‌کنید؟» او پاسخ داده بود: «اگر ما به ایران حمله کنیم، حزب‌الله، اسرائیل را ویران خواهد کرد.» بنابراین، قدرت تهاجمی حزب‌الله علیه اسرائیل، یکی از موانع اصلی حمله نظامی به ایران بوده و هست.

آمریکا که عضو شورای مرکزی FATF است چرا حمایتهایش از منافقین را شفاف نمی‌کند؟


اکنون سوریه از این معادله تا حدی کنار رفته است. به حزب‌الله نیز ضرباتی وارد کرده‌اند، اما دولت لبنان نیز به دنبال آن است که حزب‌الله را خلع سلاح کند. اگر حزب‌الله خلع سلاح شود، لبنان به‌کلی از دست خواهد رفت؛ نه به دست ما، بلکه به دست خودشان. در آن صورت، اسرائیل به‌راحتی می‌تواند آن را اشغال کند، زیرا ارتش و دولت لبنان توانایی مقابله با چنین تهاجمی را ندارند. متأسفانه برخی از سران دولت لبنان یا متوهم هستند و تصور می‌کنند بدون حزب‌الله مشکلی نخواهند داشت، یا مأمورند؛  به نظر می‌رسد هر دو حالت در موردشان صدق می‌کند.

خوشبختانه حزب‌الله سلاح خود را تحویل نمی‌دهد و توانسته است خود را بازیابی کند، هرچند با شهادت سیدحسن نصرالله و یارانش لطمه خورد. حماس نیز با وجود تمام کشتار‌ها مقاومت کرده و خود را بازیابی نموده و اخیراً نیز ضربه سنگینی به نظامیان اشغالگر وارد کرده است. وجود حزب‌الله، حماس و سوریه در جبهه مقاومت، از موانع اصلی حمله نظامی به ایران است. دشمنان تصور می‌کردند با تضعیف این جبهه می‌توانند به ما ضربه بزنند و عملیات دوازده روزه را نیز با همین توهم آغاز کردند که به‌سرعت پیروز خواهند شد، اما شکست خوردند.

موشک‌های نقطه‌زن ما آن مناطق را هدف قرار دادند؛ مناطقی که بازسازی آنها برایشان دشوار است. با این حال، با وجود ورود آمریکا، ما هم اسرائیل و هم پایگاه آمریکا در قطر را هدف قرار دادیم. ما توانایی حمله را داریم و از سلاح‌ها و موشک‌های جدید و بسیار قوی‌تری نیز رونمایی کرده‌ایم. موشک‌هایی که در جنگ دوازده‌روزه علیه اسرائیل به کار گرفته شد، از جمله موشک‌های قدیمی ما بود. ما نسخه‌های جدیدتر آن را به تعداد زیاد در اختیار داریم. اگر آمریکایی‌ها یا اسرائیل مرتکب خطایی شوند، در آن صورت شدت ضربات ما سنگین‌تر خواهد بود.

ما از این قدرت بازدارندگی برخورداریم. هم توان نظامی لازم را داریم و هم تنگه هرمز را در کنترل خود داریم. یمنی‌ها نیز تنگه باب‌المندب را در کنترل خود دارند و ما قادریم مقاومت کنیم، زیرا خواهان جنگ نیستیم. با این حال، همان‌طور که در نهج‌البلاغه آمده و کیسینجر نیز گفته است: «اگر خواهان صلح هستید، باید برای جنگ آماده باشید.» آمادگی برای جنگ، ضامن صلح است.

خواست اصلی ترکیه و دولت آذربایجان این بود که پای ناتو را به این منطقه و دریای خزر باز کنند

در مورد مسئله قفقاز و احتمال حضور ناتو در نزدیکی مرز‌های ایران توضیح بفرمایید.
خواست اصلی ترکیه و دولت آذربایجان این بود که پای ناتو را به این منطقه و دریای خزر باز کنند. برای این هدف تلاش بسیاری کردند و ما نیز به‌طور جدی مقاومت کردیم. اما اخیراً فشار‌هایی بر دولت ارمنستان وارد شده و توافقی صورت گرفته که بر اساس آن، یک نیروی نظامی خصوصی آمریکایی اجازه اتصال این کریدور را خواهد داشت. هدف آنها این است که راه‌های ترانزیتی ایران را مسدود کنند تا ما برای ارتباط با اروپا، به آذربایجان و ترکیه وابسته باشیم؛ در حالی که اکنون امکان عبور از خاک ارمنستان را نیز داریم. هرچند این مرز تنها حدود ۳۵ کیلومتر است، اما از ارزش استراتژیک بسیار بالایی برخوردار است. این مرز مانع از آن می‌شود که ما برای تجارت جهانی، به‌ویژه با اروپا، به آذربایجان و ترکیه وابسته باشیم. ما در برابر این توطئه مقاومت می‌کنیم و در حال طراحی نقشه‌هایی برای خنثی‌سازی آن هستیم.

متأسفانه برخی در دولت تصور می‌کردند که این ۳۵ کیلومتر اهمیت چندانی ندارد. رضاشاه نیز همین تفکر را داشت که آرارات کوچک را به ترکیه واگذار کرد؛ در حالی که آن منطقه، مرز طولانی‌تری با ارمنستان داشت. جالب است بدانید که آرارات کوچک، منطقه‌ای سرسبز و پرآب به وسعت ۸۰۰ کیلومتر مربع است. یعنی رضاشاه منطقه‌ای به وسعت کشور سنگاپور را به ترکیه بخشید. او همچنین ۳۰۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشور را به افغانستان و اروندرود را به عراق واگذار کرد. در گذشته، سیستان و بلوچستان قطب تولید غلات کشور بود، اما با بخشش آن ۳۰۰۰ کیلومتر مربع به افغانستان (منطقه‌ای بیش از سه برابر وسعت سنگاپور)، مسیر رودخانه هیرمند به ایران مسدود شد و خشکسالی‌های امروز نتیجه همان تصمیمات است. قرار بود در ازای آن بخشش، نیمی از آب هیرمند به ایران تعلق گیرد که این تعهد هرگز عملی نشد. بعد‌ها هویدا، نخست‌وزیر وقت، این سهم را به ۲۵ درصد کاهش داد که آن هم پرداخت نشد. به نظر من، اگر روزی قدرت لازم را داشته باشیم، می‌توانیم به دلیل بدعهدی طرف مقابل، اصل آن بخشش ۳۰۰۰ کیلومتر مربعی را زیر سؤال ببریم و آن را منتفی بدانیم. پسر او نیز بحرین را که شامل بیش از ۲۵ جزیره است، واگذار کرد. زمانی که عده‌ای، حتی در سنای شاه، اعتراض کردند، پاسخ دادند: «دختری بود که شوهرش دادیم.» اگر حکومت پهلوی ادامه می‌یافت، بی‌شک سرزمین‌های دیگری را نیز به همین شکل واگذار می‌کردند.

یهودیت از صهیونیسم جداست، همان‌طور که اسلام از داعش جداست

در خصوص تعطیلی سفارتخانه استرالیا و برخی کشور‌های اروپایی؛ از آنجا که شما تجربه سفارت در این کشور‌ها را داشته‌اید، روابط کنونی آنها با ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من سفیر ایران در استرالیا، مکزیک و ایتالیا بوده‌ام. روابط آنها با ایران را در حال حاضر باید با توجه به ساختار سیاسی‌شان تحلیل کرد. بیش از سی سال پیش که به عنوان سفیر منصوب شدم، حکم سفارت من خطاب به «ملکه الیزابت، ملکه استرالیا» صادر شد. پادشاه آن کشور، پادشاه انگلستان است؛ این ساختار در کانادا نیز وجود دارد. البته امروزه نفوذ آمریکا در این کشور‌ها بیش از انگلستان است. به عنوان مثال، در استرالیا امکان خرید قطعی زمین برای بیش از ۹۹ سال وجود ندارد، زیرا مالکیت اراضی در اختیار پادشاه است. این کشور‌ها وابستگی شدیدی به این ساختار دارند.

اتفاقی که اخیراً رخ داد، یعنی تظاهرات بسیار گسترده و بی‌سابقه در شهر‌های مختلف استرالیا در دفاع از فلسطین، دولت آن کشور را در موقعیت دشواری قرار داده است. مردم خواستار موضع‌گیری علیه اسرائیل هستند، در حالی که دولت به آمریکا و انگلیس وابستگی دارد و این دو کشور از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی محسوب می‌شوند. درباره گزارشی که از انفجار در یک کنیسه در استرالیا منتشر شد باید بگوییم که این‌گونه حوادث در کشور‌های دیگر نیز رخ می‌دهد؛ برای مثال در مکزیک، معترضان سفارت اسرائیل را به آتش کشیدند. این موضوع ارتباطی با سیاست‌های ایران ندارد، بلکه ناشی از خشم عمومی جهانیان نسبت به کشتار وسیع رژیم صهیونیستی است. این خشم در سراسر جهان، از آمریکا و اروپا گرفته تا ژاپن و کره، در قالب تظاهرات نمایان شده است.

آنها این حوادث را بی‌جهت به ما نسبت می‌دهند، در حالی که سیاست ما هرگز چنین اقداماتی نبوده است. ما به دنبال تخریب کنیسه‌ها نیستیم؛ در ایران، جامعه یهودیان کنیسه‌های خود را دارند و در مجلس نیز نماینده دارند. این واکنش‌ها ناشی از خشم عمومی مردم دنیا علیه رژیم صهیونیستی است که به نام یهودیت، صهیونیسم را ترویج می‌کند. البته من معتقدم یهودیت از صهیونیسم جداست، همان‌طور که اسلام از داعش جداست.

این خشم عمومی باعث می‌شود برخی دست به اقداماتی بزنند که ارتباطی با ما ندارد. ما هرگز دستورالعملی برای حمله به مراکز مذهبی یا دیپلماتیک صادر نکرده و نمی‌کنیم، هرچند مراکز دیپلماتیک ما بار‌ها مورد حمله قرار گرفته‌اند. جالب است بدانید که پیش از انقلاب، زمانی که عده‌ای خواستار ترور مقامات رژیم شاه بودند، امام خمینی (ره) با آن مخالفت کردند، زیرا ما اصولاً اعتقادی به ترور نداریم. این دولت‌ها به دلیل وابستگی، چنین اتهاماتی را مطرح می‌کنند. این اقدامات، بخشی از یک جنگ روانی است. شایعاتی مبنی بر تعطیلی سفارتخانه‌های اروپایی نیز مطرح شد که صحت ندارد. حتی اگر چنین کنند، خودشان متضرر خواهند شد. ایران کشوری نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.

اگر شما سفیر بودید، واکنش‌تان چه بود؟
تأکید می‌کردم که این اتهامات صحت ندارد و ایران هیچ نقشی در این قضایا نداشته است. اما آنها حقیقت را می‌دانند و این‌گونه نیست که دولت استرالیا یا سازمان‌های امنیتی‌اش از بی‌گناهی ایران بی‌خبر باشند. سیاست آنها اقتضا می‌کند که ایران را بی‌جهت متهم کنند.

یکی از موضوعاتی که با نام شما گره خورده، داستان «ادواردو آنیلی» است. با توجه به نامه رهبری به جوانان غربی، فکر می‌کنید امروز چه تعداد «ادواردو» در غرب وجود دارند؟
امروز ما شاهد موج گسترده‌ای از گرایش به اسلام هستیم. مظلومیت توأم با اقتدار مردم فلسطین، جهانیان را تحت تأثیر قرار داده است. با وجود کشتار بی‌رحمانه زنان و کودکان، آنها محکم ایستاده‌اند. مصاحبه‌های مردان، زنان و حتی کودکان فلسطینی که به لطف اینترنت در سراسر جهان منتشر می‌شود، این پرسش را در اذهان ایجاد کرده که این مردم چه دینی دارند که این‌چنین مقاوم هستند؟ مادری که فرزندش به شهادت رسیده، او را در آغوش می‌گیرد و به خداوند تقدیم می‌کند. این مقاومت بی‌نظیر است. اگر چنین فاجعه‌ای در غرب رخ می‌داد، همه فرار می‌کردند، اما فلسطینیان در سرزمین خود مانده‌اند. این ایستادگی باعث کنجکاوی بسیاری نسبت به دین اسلام شده و ما شاهد هستیم که گروه‌هایی از جوانان و دانشجویان برای مسلمان شدن به مساجد مراجعه می‌کنند.

این یک فرصت بزرگ برای معرفی صحیح اسلام است. ما باید نامه رهبری را دوباره منتشر کنیم و به دست آنها برسانیم. پس از حمله ایران به مواضع رژیم صهیونیستی، کسانی که از جنایات آن رژیم خشمگین بودند، خوشحال شدند. امروز پرچم ایران در کنار پرچم فلسطین در دست تظاهرکنندگان دیده می‌شود. این حرکت، عزت ایران را در جهان افزایش داد و در مقابل، ماهیت واقعی حکومت‌هایی را که از آن جنایات حمایت کردند و جوانان و دانشجویان معترض خود را سرکوب نمودند، آشکار ساخت. این سرکوب‌ها شاید در کوتاه‌مدت مؤثر باشد، اما آتشی زیر خاکستر است. ما شاهد تظاهرات گسترده در خود آمریکا و حتی در درون رژیم صهیونیستی هستیم؛ جایی که بسیاری خواستار پایان کشتار و رفع محاصره غزه هستند. هرچند اغلب مهاجران به اسرائیل ماهیتی جنایتکارانه دارند، اما ابعاد این فاجعه حتی برخی از آنان را نیز تکان داده است.

لطفاً درباره پیشینه خانوادگی ادواردو و تأثیر آن بر گرایش او به اسلام توضیح دهید.
خانواده آنیلی مالک کارخانه‌هایی چون آلفارومئو، لانچیا، ایویکو، باشگاه فوتبال یوونتوس، و چندین بانک و شرکت بیمه بودند. ادواردو، به همراه خواهرش، از بدو تولد به‌عنوان جانشین پدر، هم در مالکیت و هم در مدیریت، در نظر گرفته شده بود. او برای این جایگاه تربیت شده بود تا بتواند تصمیمات بزرگی بگیرد و بزرگ‌ترین تصمیم او، پذیرش اسلام بود. او چهار سال پیش از انقلاب اسلامی، در سن بیست سالگی، به دین اسلام مشرف شد. زمانی که در دانشگاه پرینستون آمریکا تحصیل می‌کرد، به‌طور اتفاقی با قرآن آشنا شد، آن را مطالعه کرد و بدون اینکه کسی او را راهنمایی کند، مسلمان شد. هرچه خانواده‌اش برای منصرف کردن او از اسلام فشار می‌آوردند، او در ایمان خود محکم‌تر می‌شد.

در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۵۹، من در مناظره‌ای با مسئولین مطبوعاتی آمریکا و عراق در ایتالیا شرکت کردم. این مناظره شش ماه پیش از آغاز جنگ و در اوج ماجرای گروگان‌گیری در سفارت آمریکا برگزار می‌شد. در آن زمان، ناو‌های جنگی آمریکا آرایش تهاجمی گرفته بودند و رسانه‌ها هر لحظه احتمال حمله را مطرح می‌کردند. من مناظره را این‌گونه آغاز کردم: «به نام خداوند بخشنده مهربان و به نام خداوندی که از ناو‌های آمریکا قوی‌تر است.» جالب است که دو هفته بعد، عملیات طبس رخ داد و شکست خورد.

ما نگران حمله آمریکا بودیم، اما پس از آن شکست، به این نتیجه رسیدیم که چه خوب شد که حمله کردند، زیرا این اتفاق به یک افتضاح بزرگ برای آمریکا تبدیل شد و نیروهایشان در صحرای طبس زمین‌گیر شدند. امروز نیز نگران آغاز جنگ هستیم، اما چه بسا این حمله نیز همچون ماجرای طبس، به ضرر خودشان تمام شود؛ کما اینکه تاکنون نیز چنین بوده است. هرچند به ما ضربه زدند، اما ضرباتی که خودشان متحمل شدند، بسیار سنگین‌تر بود و درد آن را به‌خوبی حس کردند. با این حال، دست از دشمنی برنمی‌دارند.

از دیدگاه یهودیت، کسی یهودی است که مادرش یهودی باشد. بنابراین، ادواردو از نظر آنان یهودی محسوب می‌شد. یهودیان هیچ‌یک از معجزات حضرت مریم (س) و حضرت عیسی (ع) را قبول ندارند و معتقدند که حضرت مریم (س) دروغ گفته و حضرت عیسی (ع) فرزند گناه اوست. از سوی دیگر، مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی (ع) پسر خدا و یکی از سه اقنوم (پدر، پسر، روح‌القدس) است.

ادواردو در چنین تضادی بزرگ شد: آیا او، که مادرش یهودی و پدرش مسیحی است، فرزند خداست یا فرزند گناه؟ شاید همین تضاد بود که او را به جست‌وجوی حقیقت واداشت. اگر پدر و مادر او هر دو یهودی یا هر دو مسیحی بودند، شاید این کنجکاوی در او ایجاد نمی‌شد. جالب است که وقتی او در کتابخانه با قرآن مواجه شد و چند آیه از آن را خواند، به من گفت که همان‌جا فهمیده این کلام نمی‌تواند سخن بشر باشد، زیرا با تورات، انجیل و کلام امروزی بشر آشنا بود. او قرآن را به خانه برد، مطالعه کرد و بدون نیاز به راهنمایی یا مشورت، تصمیم گرفت مسلمان شود.

دوستی من با او پس از همان مناظره شکل گرفت. هفته بعد، او به در خانه من آمد، خود را معرفی کرد و دوستی ما آغاز شد. او خیلی زود شیعه شد و به ایران آمد و به محضر حضرت امام (ره) شرفیاب شد. امام نیز پیشانی او را بوسیدند.

برای آشنایی نسل جدید با شخصیت ادواردو، چه منابعی را معرفی می‌کنید؟
چندین کتاب درباره او نوشته و منتشر شده است. به من نیز اصرار زیادی می‌شود که کتابی در این باره بنویسم. اما فیلم مستندی با عنوان «شهید ادواردو» وجود دارد که به زبان‌های مختلف ترجمه شده و در دسترس است. دیدن این فیلم را به همه، حتی کسانی که قبلاً آن را دیده‌اند، توصیه می‌کنم. نکته جالب اینجاست که در زمان اصلاحات، وزارت خارجه و مجلس به‌شدت با انتشار این فیلم مخالف بودند. سؤال اینجاست که مسلمان شدن ادواردو چه لطمه‌ای به آنها می‌زد؟

اگر کسی در گذشته خطایی کرده و اکنون از نظام دفاع می‌کند، این عمل ارزشمند است

رهبر معظم انقلاب اخیراً بر لزوم وحدت تأکید و از دولت تشکر کردند. نظر شما در این باره چیست و چه کسانی در کشور به دنبال ضربه زدن به این وحدت هستند؟
دشمن تصور می‌کرد که در صورت حمله به ایران، کسانی که در فتنه‌های قبلی مشارکت داشتند، به خیابان‌ها می‌ریزند، اغتشاش می‌کنند و زمینه را برای یک کودتا و روی کار آمدن حکومتی دست‌نشانده فراهم می‌سازند. اما وحدت مردم نشان داد که این یک تصور واهی است. حتی کسانی که نسبت به جمهوری اسلامی نقد دارند، طرفدار ایران هستند و ما شاهد حمایت همه‌جانبه اقشار مختلف جامعه از نظام و کشور بودیم. به‌جز عده‌ای معدود، حتی گروه‌های اپوزیسیون در خارج از کشور نیز از ایران حمایت کردند. در مقابل، افرادی مانند ربع پهلوی از این جنگ حمایت کردند. حتی رضا پهلوی سفارش ساخت تاج را به ترکیه داده بود و وقتی جنگ شکست خورد، قصد داشت سفارش را لغو کند، اما به او گفته شد که سفارش ثبت شده و باید آن را تحویل بگیرد.

این وحدت ایجاد شده و باید مراقب باشیم که به آن لطمه‌ای وارد نشود. اگر کسی در گذشته خطایی کرده و اکنون از نظام دفاع می‌کند، این عمل ارزشمند است، زیرا می‌توانست سکوت کند. البته این به معنای سکوت در برابر خطا‌ها نیست، اما نوع نقد بسیار مهم است. نقدی که سازنده و برای اصلاح باشد، نه مخرب. این مملکت مانند هواپیمایی است که دولت خلبان آن و ما مسافرانش هستیم. همه ما می‌خواهیم این هواپیما سالم به مقصد برسد. بنابراین، هر نقدی که مطرح می‌کنیم، نباید در این پرواز خللی ایجاد کند. البته دولت نیز باید خطوط قرمزی را که رهبری تعیین کرده‌اند، رعایت کند؛ امری که در برخی مقاطع رعایت نشده است.

 آقای پزشکیان به مسائل کلان سیاست تسلط کافی ندارند؛ با این حال  فردی صادق و دلسوز هستند

نقاط ضعف و قوت دولت آقای پزشکیان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
آقای پزشکیان خود اذعان داشته که انتظار رئیس‌جمهور شدن نداشته است. او چه قبل و چه بعد از انتخابات، همواره تأکید کرده که به‌تنهایی نمی‌تواند کاری انجام دهد و باید به نظر کارشناسان تکیه کند. اما مسئله اینجاست که کارشناس با کارشناس تفاوت دارد. برای مثال، سخنگوی دولت ایشان درباره مرز ۳۵ کیلومتری با ارمنستان گفته بود: «چیز مهمی نیست، یک جای کوچک است.» خود رئیس‌جمهور نیز این مسئله را حاشیه‌ای دانسته بود، در حالی که این یک مسئله اصلی است.

آقای پزشکیان به مسائل کلان سیاست تسلط کافی ندارند و در سخنرانی‌های خود، چه در داخل و چه در سازمان ملل، حرف‌هایی می‌زنند که مایه تأسف است. با این حال، به نظر می‌رسد ایشان فردی صادق و دلسوز هستند که قصد خدمت دارند، اما دیدگاه‌های اشتباهی نیز دارند. برای مثال، اظهارات ایشان مبنی بر اینکه اگر اسرائیل سلاح هسته‌ای خود را کنار بگذارد، ما نیز چنین خواهیم کرد، با واقعیت‌های روابط بین‌الملل همخوانی ندارد. سازمان‌های بین‌المللی هرگز در مقابل اسرائیل یا آمریکا ایستادگی نکرده‌اند. اسلام به ما می‌آموزد که باید قوی باشیم. با وجود این اشتباهات، ایشان تأکید زیادی بر اطاعت از ولایت دارند که این نکته مثبتی است.

آمریکا به دنبال منابع نفتی ایران و ونزوئلاست

احتمال وقوع جنگ با اسرائیل در آینده نزدیک را چقدر می‌دانید؟
من معتقدم که نه اسرائیل و نه آمریکا، وجود یک ایران متحد و بزرگ را تحمل نمی‌کنند. ایران از نظر وسعت، بزرگ‌تر از مجموع کشور‌های انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیاست و از منابع و ذخایر عظیمی برخوردار است.

واقعیت این است که آمریکا در حال افول است و جهان به سمت چندقطبی شدن پیش می‌رود. دلار در حال از دست دادن انحصار خود در تجارت بین‌المللی است. آمریکا برای حفظ هژمونی خود، نیاز دارد که جهان چندقطبی نشود. آنها به نفت ایران و سایر کشور‌ها نیاز دارند، نه فقط برای سلطه، بلکه برای تملک کامل آن. اگر این اتفاق بیفتد، کشور‌هایی مانند چین و هند نمی‌توانند به قدرت خود ادامه دهند.

اینکه آمریکا نیرو‌های نظامی خود را در ونزوئلا مستقر کرده و برای ترور مادورو جایزه تعیین کرده، به بهانه مبارزه با مواد مخدر است، اما در حقیقت، هدف اصلی آنها دسترسی به بزرگ‌ترین ذخایر نفت جهان است که در ونزوئلا قرار دارد. در مورد ما نیز همین‌طور است؛ آنها نفت ما را می‌خواهند.

اردشیر زاهدی، به این نتیجه رسیده بود که اگر جمهوری اسلامی نباشد، ایران باقی نخواهد ماند

من از ابتدا معتقد بودم که مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید، زیرا ما نمی‌توانیم خواسته اصلی آنها را برآورده کنیم. آنها می‌خواهند ما بگوییم: «نفت ما مال شما.»، اما نه جمهوری اسلامی و نه هیچ حکومت دیگری در ایران نمی‌تواند چنین امتیازی بدهد. بنابراین، آنها برای رسیدن به اهداف خود، یعنی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، تجزیه ایران و تصاحب منابع نفتی، چاره‌ای جز اقدام نظامی نمی‌بینند.

آنها به این نکته نیز واقفند که تا زمانی که ما هستیم، نمی‌توانند کشور‌های عربی را تحت سلطه کامل خود درآورند. اگر خدای ناکرده ما نباشیم، این کشور‌ها به‌راحتی تسلیم خواهند شد. این حقیقتی است که برخی از سران کشور‌های عربی نمی‌فهمند یا خود را به نفهمی می‌زنند. حتی افرادی مانند اردشیر زاهدی، که داماد شاه و آخرین سفیر ایران در واشنگتن بود، به این نتیجه رسیده بود که اگر جمهوری اسلامی نباشد، ایرانی باقی نخواهد ماند و به همین دلیل از جمهوری اسلامی دفاع می‌کرد.

اگر ما آماده جنگ باشیم و قدرت ضربه زدن را حفظ کنیم، آنها جرئت حمله نخواهند کرد. اما اگر احساس کنند که می‌توانند به ما لطمه بزنند، حتماً این کار را خواهند کرد. بنابراین، ما باید قدرت بازدارندگی خود را به نمایش بگذاریم و وحدت خود را حفظ کنیم. یک صدای واحد باید از ایران بلند شود و آن هم هم‌صدایی با رهبر انقلاب است. نباید هیچ نشانه‌ای از ضعف از خود بروز دهیم.

حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار در دست مردم است که اگر به بازار عرضه شود، قیمت آن کاهش می‌یابد

از نظر شما علت گرانی دلار و کاهش ارزش پول ملی در روز‌های اخیر چیست؟
گفته می‌شود حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار در دست مردم است. اگر این دلار‌ها به بازار عرضه شود، قیمت آن کاهش می‌یابد و اگر مردم برای خرید هجوم بیاورند، گران می‌شود. این موضوع بیشتر یک جنگ روانی است. اگر این‌گونه وانمود شود که ما در آستانه حمله یا بحران قرار داریم، مردم برای خرید دلار هجوم می‌آورند و این خود باعث گرانی می‌شود. در واقع، این دلار نیست که گران می‌شود، بلکه ارزش پول ماست که کاهش می‌یابد. عوامل متعددی بر ارزش پول ملی تأثیرگذارند.

یکی از این عوامل، «ناترازی ارزی» است؛ یعنی درآمد ارزی ما کمتر از هزینه‌های ارزی‌مان است. هرگاه کسی کالای خارجی می‌خرد، حتی اگر ریال پرداخت کند، در نهایت ارز از کشور خارج شده است. بنابراین، خرید کالای خارجی به ناترازی ارزی دامن می‌زند و هزینه ارزی کشور را بالا می‌برد. تأکید رهبر معظم انقلاب بر نخریدن کالای خارجی، دقیقاً به همین دلیل است.

قاچاق سوخت نیز یکی دیگر از عوامل مهم است. ما سوخت را با قیمتی بسیار ارزان عرضه می‌کنیم که این امر زمینه را برای قاچاق فراهم می‌کند. این قاچاق باعث می‌شود ما نتوانیم سوخت را صادر کنیم یا حتی مجبور به واردات شویم. اگر جلوی قاچاق گرفته شود، مانند این است که یک پالایشگاه با ظرفیت ۳۰ میلیون لیتر در روز ساخته‌ایم.

راه حل این است که قیمت سوخت واقعی شود و مابه‌التفاوت آن به خود مردم بازگردانده شود. گفته می‌شود یارانه پنهان سوخت، ۱۰۰ میلیارد دلار است که در بودجه منعکس نمی‌شود. اگر این یارانه به مردم بازگردانده شود، به ازای هر ایرانی، ماهانه ۱۰۰ دلار به حساب مردم واریز خواهد شد. در حال حاضر، ۱۰ درصد ثروتمند جامعه، ۳۰ برابر ۱۰ درصد فقیرتر از این یارانه بهره‌مند می‌شوند. با اصلاح قیمت و بازگرداندن یارانه به مردم، این بی‌عدالتی نیز از بین خواهد رفت و قدرت خرید مردم افزایش خواهد یافت.

به نظرم یکی از تصمیمات اشتباه بعد از انقلاب، دادن یارانه بود

از ابتدای انقلاب، یکی از تصمیماتی که با نیت خیر اتخاذ شد، اما به نظر من اشتباه بود، سیاست پرداخت یارانه برای افزایش قدرت خرید مردم بود. هدف این بود که با ارزان نگه‌داشتن کالاها، از جمله سوخت، آرد و نان، قدرت خرید مردم افزایش یابد. اما وقتی کالایی با پرداخت یارانه ارزان می‌شود، اسراف در مصرف آن نیز افزایش می‌یابد. در مقابل، اگر کالایی گران باشد، مصرف‌کنندگان در مصرف آن صرفه‌جویی می‌کنند.

در بسیاری از کشورها، از جمله آمریکا، اروپا و حتی کشور‌های در حال توسعه مانند هند و پاکستان، سیاست دیگری در پیش گرفته شده است. برای مثال، در مورد سوخت، مصرف‌کننده نه تنها باید هزینه تولید، توزیع و سود شرکت‌ها را بپردازد، بلکه باید هزینه آلودگی محیط زیست، بیماری‌های ناشی از آن و استهلاک جاده‌ها را نیز جبران کند. حتی مالیات بر فروش لاستیک نیز بر اساس میزان استهلاکی که به جاده‌ها وارد می‌کند، تعیین می‌شود.

اما ما در ایران، یارانه بسیار سنگینی پرداخت می‌کنیم. این بدان معناست که هر کس بیشتر مصرف کند، یارانه بیشتری دریافت می‌کند؛ در حالی که در سایر کشورها، هر کس بیشتر مصرف کند، مالیات بیشتری می‌پردازد. این منطقی نیست.

سود قاچاق سوخت در ایران بیشتر از مواد مخدر است چون ما سوخت را مفت عرضه می‌کنیم

چرا سرانه مصرف انرژی (برق و بنزین) در ایران بیشتر از سایر کشورهاست؟
ببینید وقتی کالایی مانند سوخت ارزان باشد، اسراف در مصرف آن نیز افزایش می‌یابد. به یاد دارم ۳۰ سال پیش که از استرالیا بازگشتم، قصد خرید پراید داشتم. پراید انژکتوری ۷۰۰ هزار تومان گران‌تر از مدل عادی بود، اما در بازار آزاد قیمت یکسانی داشتند، زیرا برای مردم تفاوتی نمی‌کرد که خودروی‌شان بیشتر بنزین مصرف کند. ما آن‌قدر سوخت ارزان عرضه می‌کنیم که حتی خودرو‌های وارداتی ما نیز از نوع پرمصرف هستند.

قیمت جهانی بنزین، نفت سفید و گازوئیل بالاتر از قیمت تمام‌شده نفت خام است. اگر قیمت هر بشکه نفت خام ۸۰ دلار باشد، قیمت هر لیتر آن بیش از نیم دلار خواهد بود. اما ما نفت سفید را به قیمتی می‌فروشیم که هر بشکه آن معادل یک‌چهارم دلار است و گازوئیل یارانه‌ای را به قیمتی عرضه می‌کنیم که هر بشکه آن کمتر از نیم دلار تمام می‌شود. حتی گازوئیل آزاد نیز به قیمتی فروخته می‌شود که هر بشکه آن کمتر از یک دلار است.

این تفاوت قیمت، زمینه را برای قاچاق فراهم می‌کند. هر کس سوخت را قاچاق کند، سود بسیار کلانی به دست می‌آورد. به همین دلیل، تعداد زیادی از افراد به قاچاق سوخت روی آورده‌اند و جلوی آن را نیز نمی‌توان گرفت، زیرا سود آن بسیار زیاد است. حتی در مورد مواد مخدر که همه با آن مخالفیم و ۴۰۰۰ شهید در راه مبارزه با آن داده‌ایم، باز هم نتوانسته‌ایم جلوی آن را بگیریم، زیرا سود آن زیاد است. سود قاچاق سوخت، از سود قاچاق مواد مخدر نیز بیشتر است. برای کامیون‌ها سهمیه سوخت تعیین کرده‌اند، اما هزاران کامیون فقط سهمیه خود را می‌گیرند و به قاچاقچیان می‌فروشند، زیرا برایشان به‌صرفه‌تر است که بار حمل نکنند.

ببینید اگر یک قاشق نمک روی میز بریزد، آن را تمیز می‌کنیم و دور می‌ریزیم. اما اگر یک قاشق چای‌خوری زعفران بریزد، آن را جمع می‌کنیم. چه عاملی باعث این تفاوت رفتار می‌شود؟ قیمت. قیمت، تعیین‌کننده‌ی رفتار است.

راه حل این است که سوخت با قیمت واقعی عرضه شود. هرچند با این کار، قیمت همه چیز گران می‌شود و هزینه‌های دولت نیز افزایش می‌یابد. اما در مقابل، می‌توان یارانه پنهان سوخت را که حدود ۱۰۰ میلیارد دلار در سال تخمین زده می‌شود، به خود مردم بازگرداند. این مبلغ معادل ۱۰۰ دلار برای هر ایرانی در هر ماه است. در حال حاضر، از جیب همه مردم، از جمله کپرنشینان و روستاییان، برای پرداخت یارانه به ثروتمندان برداشت می‌شود. با اصلاح قیمت و بازگرداندن یارانه به مردم، این بی‌عدالتی از بین می‌رود و قدرت خرید مردم نیز افزایش می‌یابد.

اگر فردی، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، عاقل باشد، در مصرف زعفران صرفه‌جویی می‌کند. مگر اینکه دیوانه یا کودک باشد. ما در فرهنگ خود، کالا‌ها را ارزان کرده‌ایم و همین امر باعث اسراف شده است. هر کالایی باید قیمت واقعی خود را داشته باشد.

البته، درآمد حاصل از این قیمت‌گذاری باید به خزانه دولت واریز و به نفع مردم هزینه شود. اینکه این امر چگونه محقق شود، به قوانین مجلس و برنامه‌های دولت بستگی دارد که هر دو توسط مردم انتخاب می‌شوند. ما باید به کسانی رأی دهیم که به این مسائل توجه دارند و این موضوع را برای مردم روشن کنیم که اگر قیمت‌ها واقعی شود، درآمد حاصل از آن به خودشان بازخواهد گشت.

در آلمان، قیمت برق ۲۵۰ برابر ایران است و به همین خاطر در مصرف آن صرفه‌جویی می‌کنند

در زمان آقای احمدی‌نژاد که قیمت سوخت کمی افزایش یافت، مردم برای جلوگیری از هدررفت انرژی، در و پنجره‌های خود را عایق‌بندی کردند. در آلمان، قیمت برق ۲۵۰ برابر ایران است و به همین دلیل، مردم در مصرف آن بسیار صرفه‌جویی می‌کنند. در ایران، ما پرده‌ها را می‌کشیم و چراغ‌ها را روشن می‌کنیم، زیرا هزینه آن برای ما ناچیز است. یکی از دلایل ناترازی در زمینه برق نیز همین اسراف است.

جلوی اسراف را نمی‌توان گرفت، مگر اینکه قیمت‌ها واقعی شود. ما الان نفت سفید را به قیمتی می‌فروشیم که یک‌چهارم دلار برای هر بشکه است و گازوئیل را به قیمتی عرضه می‌کنیم که نیم دلار برای هر بشکه تمام می‌شود. با این قیمت‌گذاری، چگونه می‌توان جلوی قاچاق را گرفت؟

طرح هدفمندی یارانه‌ها در زمان آقای احمدی‌نژاد با چالش‌هایی مواجه بود. دهک‌بندی‌ها دقیق نبود و به همین دلیل، ایشان تصمیم گرفتند به همه یارانه بدهند. اما در آن زمان، بحث بازگرداندن تمام درآمد حاصل از افزایش قیمت‌ها به مردم مطرح نبود. اگر من تصمیم‌گیرنده بودم، یارانه را به همه، به طور مساوی پرداخت می‌کردم، زیرا انفال متعلق به همه مردم است. ما باید به کسانی رأی دهیم که حقوق مردم را رعایت کنند. آقای پزشکیان در تبلیغات خود بر واقعی کردن قیمت سوخت تأکید داشتند، اما باید دید در عمل چگونه رفتار خواهند کرد.

دولت آقای پزشکیان در تبلیغات خود بر ضرورت واقعی کردن قیمت سوخت تأکید داشتند. ایشان پس از دیدار با رهبر معظم انقلاب نیز اعلام کردند که باید قیمت سوخت واقعی شود و پول آن به مردم بازگردانده شود. من احتمال می‌دهم که این نظر، توصیه رهبر معظم انقلاب بوده است. اگر این کار انجام شود، به نفع مردم خواهد بود. از کجا معلوم؟ از آنجا که ما رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس را انتخاب می‌کنیم و آنها نیز وزرا و برنامه‌های دولت را تعیین می‌کنند. به نظر من، راهی جز این نداریم. در حال حاضر، ما سالانه ۸ میلیارد دلار واردات سوخت داریم و بیش از ۸ میلیارد دلار نیز قاچاق می‌شود.

مردم ضرر می‌کنند و متوجه نیستند. ما نیز در زمینه تبلیغات نتوانسته‌ایم این موضوع را برای مردم روشن کنیم. من بیش از ۳۰ سال است که در این زمینه می‌نویسم و صحبت می‌کنم. زمانی این حرف‌ها کفر محسوب می‌شد، اما اکنون حداقل عده‌ای آن را قبول دارند.

در تعیین قیمت سوخت، برخی معتقدند که نباید قیمت نفت خام را در نظر گرفت، زیرا نفت خام از انفال است و دولت برای ایجاد آن هزینه‌ای نکرده است. بله، انفال است؛ همان‌طور که معادن طلا و مس و جنگل‌های شمال نیز از انفال هستند. اما انفال متعلق به همه مردم است و همه در آن سهم مساوی دارند.

وقتی شما می‌گویید قیمت نفت خام نباید در قیمت تمام‌شده بنزین حساب شود، یعنی هر کس بیشتر بنزین مصرف کند، از این انفال بیشتر برداشت کرده است. آیا می‌پذیریم، چون جنگل‌ها از انفال هستند، هر کس هر چقدر دلش خواست درخت ببرد؟ یا، چون معادن طلا از انفال هستند، هر کس هر چقدر توانست برداشت کند؟ خیر. دولت به نمایندگی از مردم، باید این منابع را مدیریت کند و درآمد حاصل از آن را بین همه تقسیم کند.

سوخت ما به دلیل ارزانی حتی به کشورهای نفت‌خیز هم قاچاق می‌شود

امام علی (ع) فرمودند که اگر حکومت به دست من باشد، حق هر کس را به او می‌دهم و حتی اگر از بیت‌المال به ناحق در کابین زن کسی رفته باشد، آن را بازمی‌گردانم. من می‌گویم، آنچه تا به حال به ناحق مصرف شده، پیشکش؛ از حالا به بعد، حق مردم را به خودشان بدهیم. چرا باید کسی که در صف اتوبوس ایستاده، پول بنزین کسی را که با تاکسی یا خودروی شخصی تردد می‌کند، بپردازد؟

ما به تاکسی‌ها سهمیه بنزین یارانه‌ای می‌دهیم، در حالی که بسیاری از مردم توانایی استفاده از تاکسی را ندارند. ما باید عدالت را رعایت کنیم و این جراحی عظیم اقتصادی را بپذیریم. اما برای اینکه این جراحی به مردم آسیب نزند، باید درآمد حاصل از آن را به خود مردم بازگردانیم. این به نفع اقتصاد کشور است. برای اجرای چنین طرحی، اعتماد مردم ضروری است. یکی از راه‌ها، همان روشی است که آقای احمدی‌نژاد به کار گرفت. من آن زمان به ایشان پیشنهاد کردم که این کار را انجام دهند.

چرا ما این ثروت را هدر می‌دهیم؟ می‌گوییم نداریم، نمی‌توانیم. یکی از دلایلی که هدررفت آب در لوله‌کشی‌ها زیاد است، این است که لوله‌ها مستهلک شده‌اند و پول برای تعویض آنها وجود ندارد. چرا پول نداریم؟ چون آب و برق ما نیز یارانه‌ای است. هرچه یارانه‌ای باشد، دولت به جای اینکه درآمد داشته باشد، باید هزینه کند. ما نفت را می‌فروشیم، پولش را می‌گیریم و در مصرف هزینه می‌کنیم. در دنیا این‌گونه نیست. برخی این سیاست را نئولیبرالیسم می‌نامند.

در اروپا، زوج‌های جوان در خانه‌های اجاره‌ای و با وسایل دست دوم زندگی خود را آغاز می‌کنند

در اروپا، ازدواج‌ها بسیار ساده برگزار می‌شود و هزینه‌های گزافی ندارد. زوج‌های جوان در خانه‌های اجاره‌ای و با وسایل دست دوم زندگی خود را آغاز می‌کنند و هر دو نفر برای تأمین مخارج زندگی کار می‌کنند. در اروپا، زن خانه‌دار بودن، نشانه ثروت است. اما در ایران، مرد مجبور است دوشیفت کار کند تا همسرش خانه‌دار بماند.

در گذشته، با وجود امکانات کمتر، زنان هم به امور خانه رسیدگی می‌کردند و هم در اقتصاد خانواده مشارکت داشتند. اما اکنون با وجود وسایل مدرن، بسیاری از زنان خانه‌دار هستند. من معتقدم زنان می‌توانند در کنار مسئولیت‌های خانوادگی، در جامعه نیز مشارکت داشته باشند.

ما دچار این توهم هستیم که کشور ثروتمندی داریم

برخی می‌پرسند چرا با وجود این همه منابع طبیعی نفت و گاز و معادن مختلف، باید دچار ناترازی باشیم؟
ما دچار این توهم هستیم که کشور ثروتمندی داریم و پس از ۴۶ سال از انقلاب، باید وضعیت بهتری داشته باشیم اما حقوق و یارانه‌ای که ما می‌دهیم، قابل مقایسه با کشور‌های نفت‌خیز دیگر نیست. چرا؟ مردم توقع دارند با درآمد‌های نفتی باید مشکل مسکن، معیشت، اشتغال، درمان و رفاه مردم حل می‌شد. اما واقعیت چیست؟ بر اساس محاسبات، سهم هر ایرانی از صادرات نفت، ماهانه نیم بشکه است. با کسر سهم شرکت نفت، استان‌های محروم و صندوق توسعه ملی، به هر نفر ماهانه یک‌چهارم بشکه می‌رسد. این در حالی است که درآمد‌های نفتی نیز با نرخ ترجیحی برای واردات کالا‌های اساسی تخصیص می‌یابد.

آقای همتی، رئیس‌کل اسبق بانک مرکزی، می‌گفت ما برای تأمین ارز ۴۲۰۰ تومانی، مجبور بودیم از بازار آزاد ارز بخریم و با این نرخ بفروشیم. اینکه ما این همه نفت داریم، یک توهم است. در مقایسه با کشور‌های عربی، به دلیل جمعیت بیشتر، سهم سرانه ما از نفت بسیار کمتر است. یک سال صادرات نفت به ازای هر تبعه کویت، معادل ۹۵ سال صادرات نفت به ازای هر ایرانی است.

در مورد معادن طلا نیز همین تصورات اغراق‌آمیز وجود دارد. معدن زرشوران تکاب، یکی از غنی‌ترین معادن طلای ماست. اما باید توجه داشت که از هر تن سنگ معدن، تنها ۵ گرم طلا استخراج می‌شود. کل طلای این معدن پس از ۱۰۰ سال استخراج، ۲۱۰ تن خواهد بود که سهم هر ایرانی از آن، ۲.۵ گرم طلاست.

در مورد اختلاس نیز همین‌طور. اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی، به ازای هر ایرانی، ۳۷ هزار تومان است. خاوری ۳ میلیارد دلار برنداشته بود، بلکه ۳ میلیون دلار رشوه گرفته بود. عامل اصلی این اختلاس، دستگیر، محاکمه و اعدام شد و ۵ هزار میلیارد تومان از اموال او نیز مصادره شد.

باز هم تاکید می‌کنم که راه حل، اصلاح قیمت سوخت و بازگرداندن یارانه آن به مردم است. با این کار، هم از اسراف جلوگیری می‌شود، هم قاچاق از بین می‌رود و هم عدالت در توزیع ثروت رعایت می‌شود. بهترین راه این نیست که یارانه نقدی بدهیم، بلکه باید بهترین راه را پیدا کنیم.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۷۹
در انتظار بررسی: ۳
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۱۷ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
این همه استاد دانشگاه داریم این بی سواد اصلا ارزش مصاحبه نداره من عکسش رو دیدم یه خط هم نخوندم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۱۳ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
بی سواد مشکل ناترازی، مسئولین بی سوادی مثل تو بودن که هیچ ساختمانی، شرکتی مهندسی ساخته نشده،الانه شرکت‌های سیمان و فولاد مواد اولیه مفت، سوخت مفت آلودگی راحت کسی کارشون نداره سال به سال فربه تر ،مشکل امثال مثل شماست
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۱۰ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
میگه در اروپا، زوج‌های جوان در خانه‌های اجاره‌ای و با وسایل دست دوم زندگی خود را آغاز می‌کنند
از اروپا فقط همین فهمیدین کارهای دیگه ای که واسه مردمانش انجام میده هم ببینید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۰۶ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
برگرد به ابیانه تورو چه به سیاست
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۰۵ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
عملکرد این فرد تو این 46 سال در بیارید؟ دارایی این فرد استعلام بگیرید؟حقوق دریافتی اش استعلام بگیرید.شاید اصلا بنزین نمیزنه همش با خودرو دولت رفته، تو مفت خوردی،
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۰۱ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
پول برق تو آلمان ۲۵۰برابر ایرانه در عوض قیمت اجناس تو ایران ۴۰۰برابر آلمانه.ضمنا حقوق یافت بگیر تو ایران خیلی زیاده.تو هر اداره وارگانی که میری تو اطاق ۵یا۶نفر کارمند نشستن که با همدیگه جک میگن یا حکایت تعریف میکنن در حالیکه به اندازه یه کار مند هم کار نمیکنن.
Iran (Islamic Republic of)
دارا
۱۳:۵۴ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
چرا اینقدر حرف زده ؟
من فقط یه تیکه شو خواندم که گفته یارانه نباید بدیم .پاسخ همین جمله رو میدم شاید بعداً که حرف نزد یه کم فکر کنه
دوست عزیز یارانه نده تورم هم درست نکن چرا گوشت کیلویی دو میلیون تومانه زمان قدیم یه قاطر هزار تومان بود الان پول دویست قاطر باید بدیم یه شونه تخم مرغ تو یارانه می دی؟؟؟؟؟؟؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۵۲ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
لطفاً همه چی را واقعی کنید
اردیبهشت سال ۱۴۰۳ خودرو اطلس G ثبت نام کردیم، موعد تحویل آن اسفند ۱۴۰۳ بود، امروز مهرماه ۱۴۰۴ است، بعد از چند افزایش قیمت ، پول خودرو را کامل پرداخت کرده ایم، ۷ ماه از موعد تحویل خودرو گذشته است و خودرویی تحویل نگرفته ایم، امروز بعد از تماس با شرکت سایپا ، اپراتور گفت که خط تولید اطلس متوقف شده است و اگر میخواهید کوییک تحویل بگیرید، ما خرید قطعی انجام داده بودیم، چرا کوییک تحویل بگیریم، چرا خودروی بهتر پیشنهاد نمی دهند. لطفاً مسئولان پیگیری کنند.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۴۶ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
یه کلمه از مادر عروس
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۳۷ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
بازی غرب ..فشار مداوم و حداکثری...همراه با ایجاد امید کاذب مذاکره است..تا ما نتوانیم تصمیم قاطع بگیریم..ایران باید ارتباط خود را کاملاً قطع و شرط آنرا رفع عملی تحریم ها بگذارد اینهمه.فزیب خوردن کافی نیست؟!!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۲۶ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
رفته بودم داروخانه یه زنه جلوم بود ناقص العقل دو تا بچه داشت . بی عقل زیاد داریم باید گرون کنیم تا به حیات ادامه ندن اینا هم خودشونو بدبخت میکنن هم سربار جامعه ان
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۵۲ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
بی عقل تویی که دیگران را میخواهی بخاطر رفاه خودت نابود کنی
Iran (Islamic Republic of)
مردم
۱۳:۱۷ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
یعنی واقعا این موجود رو نشوندین باهاش این همه حرف زدین بعدش این مصاحبه رو در قالب خبر به این طویلی کار کردید!! یعنی انقدر حرفایی که زده مهم و درست بوده ؟!
Iran (Islamic Republic of)
ایرانی
۱۳:۵۴ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
دمت گرم گل گفتی...
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۱۱ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
شما حقوقاتون بشه یک چهارم، مملکت ثروتمندم میشه
Iran (Islamic Republic of)
علیرضا د
۱۳:۱۰ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
ایشون اظهار کردن که تحریمها و فعال شدن اسنپ بک در اقتصاد ما تاثیری ندارد..

سوال: چرا وقتی بی تاثیر و پیش پا افتاده هست رییس جمهور در مجمع سازمان ملل به فعالسازی این مورد پیش پا افتاده هشدار داده؟
چرا جناب عراقچی حتی حاضر شدن با اژانس توافق جدیدی در قاهره انجام بدن ولی این مورد فعال نشه؟
چرا حتی به کاهش غنی سازی به 3% هم راضی شدید تا اسنپ بک فعال نشه؟
کاملا مشخصه، مردم هم فهمیدن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۰۹ ۰۷ مهر ۱۴۰۴
کشور برای شما و خانواده هاتون که خوب ثروتمنده به مردم که میرسه این حرفا رو میزنید
آخرین اخبار