
باشگاه خبرنگاران جوان - مهدی جمشیدی نوشت: پیش از این نوشتهام که بسیاری از مواجهات انتقادی با رسانۀ ملی، برخاسته از سوگیریهای سیاسیکارانه است و ماهیت منطقی و معرفتی ندارد. تردیدی در میان نیست که رسانه، اکنون با دشواریها و گرههایی روبهرو است؛ اما مگر در گذشته چنین نبوده است؟! آنچه که من میبینم، تکوین ارادهای انقلابی برای تحول و چرخش است که برخی بارقههای آن نیز نمایان شده است. نیروهای تازهنفس به میدان آمدهاند و میخواهند آفات رسوخیافته در دهههای گذشته را بزدایند و فضای روایتی جدیدی خلق کنند که منطبق با عالم انقلاب اسلامی باشد. این اراده، ستودنی است و ریشۀ چالشگریهای سوگیرانه از طرف نیروهای تجددمآب نیز همین امر است.
این تحول و چرخش بنیادین، هرگز معطوف به حذف مردم و برچیدن جمهور نبوده است. آنچهکه در آنتن میگذرد، نشانگر تنوع و تکثری که در متن جامعه میگذرد؛ البته با حفظ خطوط قرمز و حداقلهای هویتی. از رسانۀ ملی نیز چنین انتظاری میرود. رسانۀ ملی، نه باید نخبهسالار و اندکگزین باشد، نه باید عوامزده و تودهای باشد. معیار، عقل و فهم و منطق میانگین و حدوسط است. برنامههای در جریان نیز حاکی از استقرار همین سیاست است. رسانه، به حزباللهیهای به معنای خاص و محدودش، تقلیل نیافته و در انحصار قرار نگرفته است.
من بیشوکم، تولیدات و محصولات را مشاهده میکنم، اما هرگز چنین برداشتی از رسانه ندارم که دچار انسداد و تکصدایی شده است. این روایت، روایت معوج و نابجاست. هر کسی متناسب با سلایق و علایق خویش، میتواند در سبد رسانۀ ملی، برنامهای بیابد. برخلاف روایتهای مجعول، باور من این است که رسانۀ ملی، همچنان بیشتر مایل به لایۀ میانی و بینابینی جامعه است و با آن همسخنی میکند. منطقی نیست که از چند برنامۀ خاص، نتایج عام و کلی گرفت و رسانۀ ملی را به تقلیلگرایی و مواجهات گزینشی متهم ساخت.
این برداشتها، همگی پیشساخته و مبتنی بر نیات سیاسی هستند و مهندسی ذهنیت اجتماعی را نشانه گرفتهاند. از این گذشته، مگر معرکهای که در زیر تابوت شهید سلیمانی دیدیم، حاکی از نوعی کثرت در وحدت نبود؟! آنان که آمدند، معرف ذات جامعۀ ایران بودند، اما در عین حال، لایههای و مراتب و درجات مختلف داشتند. پس سخنگفتن از مشایعتکنندگان شهید سلیمانی، اشارۀ واقعی به مردم و خواست و اراده و هویت آنهاست، نه تقلیلگرایی و اندکگزینی.