ورزش در گام دوم انقلاب اسلامی که مرحله‌ بلوغ تاریخی ملت ایران است، فراتر از رقابت و مدال، عرصه‌ای برای «خودسازی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی» است.

باشگاه خبرنگاران جوان  -به نقل از  آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها، ورزش در منطق تمدن‌سازی، تنها حرکت جسمی یا رقابت در میدان نیست؛ بستر تربیت انسان متوازن و جامعه‌ی معنا‌محور است. در بیانیه‌ی گام دوم انقلاب اسلامی، رهبر معظم انقلاب بر سه محور بنیادین تأکید دارند: خودسازی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی. و روشن است که خودسازی بدون سلامت و تربیت جسم، اراده و روحیه‌ی مقاومت ممکن نیست. تربیت بدنی و ورزش، مدرسه‌ی تربیت انسان مؤمن، مقاوم و امیدآفرین است؛ زمینه‌ای که ملت را از زیستِ فردی به حیاتِ جمعی در مسیر آرمان الهی سوق می‌دهد. در حقیقت، بدنِ سالم وتربیت‌شده، نشانه‌ی عقل سالم و اراده‌ی تهذیب‌شده است. در منطق توحیدی، تربیت جسم و تربیت روح دو روی یک حقیقت‌اند: انسانِ تمدن‌پرداز، کسی است که قدرت بدنی را در خدمت ایمان و اراده‌ی الهی می‌گذارد. این نگاه، ورزش را از سطح صرفاً تفریحی و سلامتی، به سطح عاملیت فعال در فرایند فرهنگ سازی و تمدن‌سازی ارتقا می‌دهد. هر میدان ورزشی، محکی برای سنجش میزان انضباط، اخلاق‌پذیری و توانایی تحمل سختی‌هاست؛ عناصری که زیربنای هر بنای فرهنگ و تمدنی استوار محسوب می‌شوند.

از همین روی، ورزش در چارچوب تمدن نوین اسلامی، حوزه‌ای تربیتی_فرهنگی است که فراتر از سلامت جسمانی عمل می‌کند. تمدن اسلامی جامعه‌ای متوازن و پرتحرک می‌خواهد، و تربیت بدنی در این نگاه، زمینه‌ی پرورش نظم، قانون‌مداری و همکاری اجتماعی است. کسی که عدالت و اخلاق را در میدان ورزش تمرین می‌کند، در میدان جامعه نیز اهل انصاف و خدمت خواهد بود؛ پس ورزش، تمرین ارزش‌های تمدنی است. نظم حاکم بر مسابقات، کارتیمی و گروهی، احترام به داور و پایبندی به قوانین، تمرین عملی حکومت اسلامی در مقیاس کوچک است.

ورزش بنیادِ نشاط و امید ملی و حرکت عمومی

حضرت امام خمینی(ره) بارها بر اهمیت نشاط، خدمت و نیروآوری در جوانان تأکید کرده‌اند و این نشاط را نه یک امر حاشیه‌ای، بلکه یک ضرورت برای تحقق اهداف اسلامی می‌دانستند: «اسلام دینِ نشاط و حرکت است؛ جوانان باید با ورزش و کار، جسم و جان خود را برای خدمت در میدان‌های علم و عمل آماده سازند.» (صحیفه امام، ج۱۵، ص۴۳). این کلام نشان می‌دهد که ابزار قدرت فیزیکی باید صرفاً در خدمت اهداف متعالی انقلاب و ساختن آینده باشد. بدن نیرومند، بدن خادمی است که از خودگذشتگی برای آرمان‌های بزرگ را آموخته است.

از سوی دیگر، رهبر معظم انقلاب ورزش را مقدمه‌ی امید و عزت ملی دانسته و در دیدار با قهرمانان ورزشی فرموده‌اند: «شما با روحیه‌ی پهلوانی، با رفتار اخلاقی خود، امید را در دل مردم زنده می‌کنید؛ ورزش فقط برد و باخت نیست، بلکه نمایش ایمان و همّت ملت ایران است.» (بیانات در دیدار ورزشکاران، ۱۳۹۶). این نگاه سبب شده است که ورزش در منظومه فکری رهبری معظم انقلاب، از یک فعالیت اجتماعی به عرصه‌ای تمدنی ارتقا پیدا کند؛ جایی که هر حرکت ورزشکار، حامل پیام ایمان، عزت، و امید به جامعه است. به همین دلیل، رهبر انقلاب در دیدار و پیام اخیر خود به تیم‌های کشتی آزاد و فرنگی نیز تأکید کردند که قهرمانان ایرانی «با روح پهلوانی و رفتار مؤمنانه، عزت ملی را تقویت می‌کنند؛ قهرمانی، فقط فتح یک میدان نیست، بلکه بازآفرینی اعتمادبه‌نفس ملت ایران است.» (بیانات در دیدار قهرمانان کشتی، مرداد ۱۴۰۳). این سطح از توجه، نشان‌دهنده‌ی نقش تمدنی ورزش است؛ زیرا در عصر گام دوم انقلاب، تولید امید، عزت و اعتماد اجتماعی از ستون‌های اصلی تمدن اسلامی است. ورزشکاران قهرمان، نمایندگان فرهنگی و اخلاقی ملت در میدان جهانی‌اند؛ کسانی که با رفتارشان الگویی از اخلاق، ایمان و مسئولیت اجتماعی ارائه می‌کنند. این امر به ویژه در عرصه رقابت‌های بین‌المللی که تقابل هویتی و تمدنی وجود دارد، اهمیت مضاعفی می‌یابد.

تجلی ارزش‌های اخلاقی در سکوهای قهرمانی

از منظر فرهنگی، رفتار ورزشکاران پس از قهرمانی‌ها، خود بخشی از نمادهای تمدنی جدید به شمار می‌رود. این نمادها، فراتر از عملکرد فنی ورزشکار، بازتاب‌دهنده ارزش‌های بنیادین نظام اسلامی هستند:

وفاداری ملی و دینی: احترام نظامی ورزشکاران به هنگام نواختن سرود ملی و اهتزاز پرچم جمهوری اسلامی ایران، تجلی وفاداری به هویت و وطن است؛ رفتاری که احساس ملی و دینی را در میدان جهانی بازتولید می‌کند. این عمل، نشان می‌دهد که افتخارآفرینی در عرصه جهانی، همزمان با پایبندی به هویت ملی تعریف می‌شود.

پیوند با معنویت و ایثار: همچنین، اهدای مدال‌های قهرمانی به شهدای شاخص، مانند شهید حاج‌قاسم سلیمانی، یا تقدیم مدال به آستان قدس رضوی (ع)، آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س)، و خانواده‌های شهدا، نشانه‌ی پیوند ارزش‌های معنوی با افتخارات ملی است. این رفتارها تصادفی یا احساسی نیستند؛ بلکه در منطق تمدن اسلامی، همین الگوهای اخلاقی هستند که قدرت نرم ملت را می‌سازند و هویت فرهنگی گام دوم انقلاب را عینیت می‌بخشند.

وقتی ورزشکاران پس از پیروزی، مدال‌شان را به رهبر انقلاب یا خانواده شهدا اهدا می‌کنند، پیام واضحی به جهان ارسال می‌شود؛ قهرمانی در ایران فقط نتیجه‌ی تمرین بدنی نیست، بلکه ثمره‌ی ایمان، اراده، و اندیشه‌ی در راه خدا و توجه به آرمان های اسلامی و انقلابی است. این پیوند میان قهرمانی و اخلاص، همان «منش پهلوانی» است که در اصل «ورزش و تربیت اسلامی» نهفته است.

سلامت و قدرت برای خدمت و عبادت

این فلسفه، ریشه در آموزه‌های دینی دارد؛ جایی که قدرت جسمانی ابزاری برای بندگی و خدمت تلقی می‌شود. این حقیقت را امیرالمؤمنین(ع) در دعای کمیل چنین بیان می‌فرمایند: «اللَّهُمَّ قَوِّ عَلَى خِدْمَتِكَ جَوَارِحِي، وَ اشْدُدْ عَلَى عَزِيمَتِي جَوَانِحِي، وَ هَبْ لِيَ الْجِدَّ فِي خَشْيَتِكَ، وَ الدَّوَامَ فِي الِاتِّصَالِ بِخِدْمَتِكَ»؛ «خدایا، اعضای بدنم را برای خدمتت نیرومند ساز و اراده‌ام را بر انجام فرمانت استوار گردان، و به من کوشش در پرهیز از نافرمانیت عطا کن، و پیوستگی در خدمت به درگاهت را ارزانی دار.» این فراز، الگوی کاملی از تربیت توحیدی است؛ پیوند قدرت جسم (جوارح)، اراده معنوی (عزیمه)، و پیوستگی در عمل اجتماعی (خدمت) را به‌صورت یک منظومه‌ی الهی بیان می‌کند. دقیقاً همان الگوی مطلوب در تربیت بدنیِ تمدن‌سازِ اسلامی را به زیبایی معرفی می کند. این فراز پرمعنا، رویکرد عمیق تمدنی تربیت بدنی اسلامی را نشان می‌دهد؛ که نیرو جسمانی بایستی در خدمت اراده‌ی الهی قرار بگیرد و بدن برای کار و عبادت و خدمت است، نه برای تفاخر و تظاهر. ورزش، هنگامی تمدنی می‌شود که در مسیر خدمت و جهاد قرار گیرد، نه در مسیر شهرت و رقابت مصرفی. به همین دلیل، ورزش در فرهنگ امت‌ساز ایران اسلامی، جلوه‌ای از «جهاد فرهنگی» است؛ پرورش اراده برای خدمت، نظم برای همکاری، و نشاط برای امید و امید آفرینی.

جایگاه ورزش بانوان در تمدن اسلامی

در این چارچوب، ورزش بانوان نیز یکی از وجوه تمدنی نوین است؛ زن ورزشکار ایرانی با حفظ عفاف و وقار، دو ارزش بنیادین تمدن اسلامی را در کنار هم عرضه می‌کند: حضور فعال و ایمان پایدار. او نشان می‌دهد که زن مسلمان می‌تواند در بالاترین سطح اجتماعی ظاهر شود و در عین حال پاسدار ارزش‌های اخلاقی و خانوادگی باشد. این حضورآگاهانه، الگویی برای جوامع اسلامی در سراسر جهان است که به دنبال تلفیق پیشرفت و حفظ کرامت زن هستند. ورزش، عرصه اثبات تعالی و توانمندی زن در چارچوب ارزش‌های اسلامی است.

ورزش همگانی به مثابه انسجام اجتماعی

ورزش همگانی نیز امتداد همین منطق تمدنی در سطح جامعه است. ورزش شهروندان، عامل انسجام اجتماعی و نشاط ملی است؛ فعالیتی که ارتباط قلبی میان مردم و سیاست‌های کلان امیدآفرین انقلاب اسلامی را تقویت می‌کند. مشارکت عمومی در فعالیت‌های جسمانی، بازتاب‌دهنده این درک است که سلامت فردی، پیش‌شرط سلامت جمعی است. چنین مردمی، سالم‌تر، قانون‌پذیرتر و مسئول‌تر خواهند بود؛ و این پایه‌ی تمدن نوین اسلامی است: بدن‌های سالم در خدمت عقل‌های روشن. آمار مشارکت در ورزش‌های همگانی باید به عنوان یک شاخص کلیدی در سنجش موفقیت جامعه‌سازی لحاظ شود.

مسئولیت تاریخی جامعه ورزشی در گام دوم انقلاب

در این میان، «جامعه ورزشی کشور» از مدیران کلان تا مربیان، پیشکسوتان و قهرمانان، و از رسانه‌های ورزشی تا نهادهای فرهنگی هم‌عرض ـ مسئولیتی فراتر از حفظ سلامت جسمی جامعه دارند.

 آنان باید خود را «پیشاهنگ بسط گفتمان تمدنی ورزش در گام دوم انقلاب اسلامی» بدانند؛ گفتمانی که ورزش را از سطح رقابت و اخذ مدال، به عرصه‌ی تربیت انسانِ مؤمن، امیدآفرینی اجتماعی، و نمایش قدرت نرم ملت ایران ارتقا می‌دهد. وظیفه‌ی ورزشکاران، در چنین منظومه‌ای، صرفاً تمرین ورزشی و قهرمانی نیست، بلکه «تجلی زیست مؤمنانه و پهلوانی در میدان عمل» است. و مسئولان ورزش وظیفه دارند این معنا را در سیاست‌گذاری و برنامه‌سازی فرهنگی و رسانه‌ای نهادینه کنند.

دانشگاه‌های تربیت‌بدنی، فدراسیون‌ها و نهادهای فرهنگی باید این نگاه راهبردی را مبنای آموزش و الگوسازی قرار دهند تا ورزش ایران نه فقط «صاحب قهرمان»، بلکه «مولّد فرهنگی و تمدنی» باشد. چنین ظرفیت و نقشی، اگر درست فهم و اجرا شود، می‌تواند ورزش را به یکی از «ستون‌های قدرتمند تمدن نوین اسلامی» تبدیل سازد که نشاط، ایمان، امید و همبستگی را در سطوح اجتماعی و بین‌المللی به حرکت درمی‌آورد.

در جمع بندی گفتنی است؛ ورزش در گام دوم انقلاب اسلامی که مرحله‌ی بلوغ تاریخی ملت ایران است، فراتر از رقابت و مدال، عرصه‌ای برای «خودسازی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی» است.

همان‌گونه که امام خمینی(ره) فرمودند «اسلام دینِ نشاط و حرکت است»، و رهبر انقلاب ورزشکاران را «منادی امید و عزت ملی» دانستند، این حوزه باید کانون تربیت انسانِ مؤمن، مقاوم و امیدآفرین باشد. امروز مسئولان، مربیان و قهرمانان وظیفه دارند گفتمان تمدن‌ساز ورزش را بسط دهند؛ گفتمانی که جسم ورزشی را در خدمت ایمان و هویت ملی قرار می‌دهد. هر رفتار پهلوانانه‌ی ورزشکار، اعم از احترام به پرچم، یا اهدای مدال به شهدا، نماد فرهنگ تمدنی ایران اسلامی است. از این زوایه، ورزشکاران پیشاهنگان حرکت تمدن نوین اسلامی‌اند؛ حاملان پیام ایمان، امید و عزت در میدان‌های جهانی. ورزش، جهاد جوانانِ تمدن‌ساز است؛ تجلی ایمان در حرکت، قدرت در خدمت، و عزت در اخلاق. این رویکرد، ورزش را از سطح مسابقه جسمی به سطح مسئولیت فرهنگی ارتقا می‌دهد و آن را به یک عامل اصلی در تحقق اهداف بیانیه گام دوم تبدیل می‌سازد.

محمدباقر مشکاتی

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.