تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که دانشجویان پیرو خط امام با تسخیر سفارت آمریکا انقلاب دوم را رقم زدند و شر آمریکا را از سر نظام سیاسی جدید برداشتند.

باشگاه خبرنگاران جوان - چهل‌وشش سال پیش و تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که دانشجویان پیرو خط امام با تسخیر سفارت آمریکا انقلاب دوم را رقم زدند و شر آمریکا را از سر نظام سیاسی جدید برداشتند. سینمای ایران هرچند آهسته و کج‌دار و مریز نسبت به حرکت مردمی ما در سال‌های پس از قیام ۱۵ خرداد واکنش نشان داده، اما در مواجهه با ۱۳ آبان سکوت کرده و حرفی نزده است. می‌توان در قالب یک سوال با درنظر نگرفتن پیش‌زمینه‌ها از سینمای ایران پرسید که چرا فیلمسازان ایرانی نسبت به مهم‌ترین اتفاقات دور و برشان بی‌تفاوت بوده و به‌سادگی از کنار آن گذر کرده‌اند، اما این تنها از سر باز کردن و به‌نوعی ندیدن صورت مسئله است.

در این چهل‌وشش سال، حتی در میان تعدادی از مسئولان نظام صدا‌های مخالفی در نسبت با تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ شنیده می‌شود. از آنطرف بی‌بی‌سی، صدای آمریکا، اینترنشنال و باقی رسانه‌های بیگانه و معاند در پی جا انداختن گزاره‌ای هستند که به‌واسطه آن اصل عمل انقلابی را زیر سوال ببرند و از اساس واقعیتِ تاریخی و منطق پُشت آن در بروز چنین فعلی را نادیده بگیرند.

به عبارت دیگر، در میزانسنی که عدم قطعیت نقش فعال را در آن بازی می‌کند و فهم افراد به دیترمینیسم تاریخی قد نمی‌دهد، خیلی دور از ذهن نیست که سینماگر ما -که در شرایط عادی هم در پای‌بند به نظم مسلط موجود در جشن‌ها و جشنواره‌های غربی است- نسبت به واقعه ۱۳ آبان و هرچه که به تاریخ خویش مربوط می‌شود بی‌اعتناء باشد. منطق پوسیده و رنگ‌باخته بسیاری از سیاسیون، اما در آنسوی مرز‌ها هیچ طرفداری ندارد و در خاک دشمن ما، یعنی آمریکا هر فیلمسازی از منتهای چپ تا ردنک‌های قسم‌خورده، خود را حافظ منافع استعماری کشور قلمداد می‌کند. بی‌توجهی به روایت‌های اساسی تاریخی در مورد نقش مخرب آمریکا در ایران از طرف بعضی باعث شده تا کارگردانان، فیلمنامه‌نویسان و بازیگران ما ساخت فیلم در مورد سفارت ایالات متحده را وظیفه دستِ چندم خویش هم قلمداد نکنند. انتقال این ذهنیت به مردم و سینماگران ایرانی که اگر ما «مرگ بر آمریکا» نمی‌گفتیم و سفارت آنها را تصرف نمی‌کردیم، آمریکای دموکرات کارتر کاری به کار انقلابِ اسلامی و مردم ایران نمی‌داشتند و هیچ‌وقت سیل تحریم‌ها را علیه ما راه نمی‌انداختند، نادرست در توان n و بسیار گمراه‌کننده است.

در دوره‌ای که نظم دوقطبی در دنیا حاکم بود و هیچ‌کس نمی‌توانست به آمریکا و شوروی چپ نگاه کند واقعه‌ای در ایران رقم خورد که پشت پا به رسم بی‌بنیاد دنیای ابرقدرت‌ها زد و تاریخ را زیر و رو کرد. حال اگر جنگ تحمیلی دوازده روزه، تسخیر لانه جاسوسی، دفاع مقدس و... فهم نمی‌شود مسئولیتش برعهده فیلمساز ایرانی -از طیف بچه‌مسلمانش گرفته تا اولترا غربگرای آنها که شوق جایزه‌های کن، برلین و... روحشان را تسخیر کرده- نیست، بلکه علت‌العلل را باید در جای دیگر و در میان اظهارنظر‌های غیرمسئولانه مسئولان جست‌و‌جو کرد. در این بین نمی‌توان آثاری نظیر فیلم ِ سینمایی «طوفان شن» -که واقعه سفارت را در پس‌زمینه روایت خود لحاظ کرده بود- و مجموعه تلویزیونی «روز‌های ابدی» را سوای بحث‌های مربوط به کیفیت آنها نادیده گرفت و حُسن ِ نیت سازنده مشترک این دو کار در روایتِ واقعیت‌های موجود را در فقدان تولیداتِ قابل دفاع‌تر از نظر دور داشت، اما جنگ ترکیبی و همه‌جانبه ما با غرب جُز لایه سخت آن، قشر نرم‌تری هم دارد که نباید به‌سادگی از کنار آن عبور کرد.

منبع: فرهیختگان

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار