باشگاه خبرنگاران جوان؛ حامد شهبازی - با نهایت تأثر و اندوهی جانکاه، جامعه ورزش و میلیونها قلب عاشق والیبال، در بهت هولناکترین خبر سال، زانو زدهاند. نام صابر کاظمی، ستاره بیبدیل والیبال ایران، اکنون با واژه دردناک "درگذشت" گره خورده است؛ فاجعهای که عمق فاجعه مرگ مغزی چند روز پیش را چندین برابر کرد.
این ضایعهی عظیم، برای ورزش ما فراتر از یک اتفاق تلخ است؛ گویی بخشی از روح جوان و پر انرژی والیبال ایران، ناگهان پرواز کرده است. صابر عزیز، تو تنها ۲۶ سال داشتی؛ در نقطهای از زندگی که قلههای افتخار، یکی پس از دیگری در انتظار فتح تو بودند.
تجسم فقدان یک ستاره
چه سرنوشت غریبی! از آن صبح شوم در دوحه، تا روزهای پرالتهاب کما و انتقال با تلاشهای شبانهروزی به میهن، و سپس تأیید اندوهبار مرگ مغزی توسط پزشکان ایرانی... تمام این مسیر، چیزی جز زنجیرهای از ناباوری نبود. حتی در لحظاتی که علم پزشکی امید را سلب کرده بود، دلهای ما همچنان به معجزهای ایمان داشت که بتواند قامت بلند و اسپکهای کوبنده تو را به میدانها بازگرداند. اما افسوس که اراده آسمان، بر پرواز ابدی تو تعلق گرفت.
صابر، فرزند برومند و شایسته آق قلا و گنبد، به حق، تجسم ناب یک استعداد ورزشی بود. درخشش کوتاهمدت، اما پرفروغ تو، از لیگهای داخلی تا حضور غرورآفرین در المپیک توکیو و کسب عنوان ارزشمندترین بازیکن آسیا، گواهی است بر توانایی بیحد و مرزت. تو با نیرویی خارقالعاده، بر توپ میکوبیدی و با تواضعی مثالزدنی، دل هواداران را به دست میآوردی.
ادای احترام و تسلیت ابدی
در مقابل این تقدیر محتوم و باورنکردنی، رسانه ما با فروتنی تمام سر تعظیم فرود میآورد و عمیقترین مراتب احترام و تسلیت خود را به ساحت مقدس خانواده معزز کاظمی، تمامی همتیمیهای وفادار، کادر فنی، جامعه والیبال و مردم قدرشناس ایران ابراز میدارد.
یقیناً، جایگاه صابر کاظمی به عنوان قهرمانی ملی که در اوج جوانی و در اوج توانایی، دار فانی را وداع گفت، تا ابد در تالار افتخارات ورزش ایران، جاودانه و دستنیافتنی خواهد ماند.
با تمام وجود، برای قلبهای داغدار و دردمند، صبر و آرامش مسئلت داریم. روح پاک آن عزیز سفرکرده، قرین رحمت واسعه الهی باد.
خداوند صبر به خانواده آت بدهد
جا دارد شهرداری محترم یک مجسمه با مثما با این تصویر اسپک شگفت انگیز بسازد و در میدان اصلی شهر و المپیک قرار بدهد تا باشد از مجسمه این بزرگ قهرمان لذت ببریم.
خدا برا کسی نیاره
درکجا کردی سفر همراه و همرازت نبود
زود بود ن بار سفر بندی عزیز مهربان
چند روز بودو نبودی میل همسازت نبود
ای مسافر با سفر آتش زدی بر جانها
فکر جنت بودی درب قفس بازت نبود
باز شد درب قفس پروازکردی بی امان
جان وجسم بگذاشتی اینجا که ممتازت نبود
روحش شاد خیلی تلخ وغم انگیز خداوند به بازماندگان صبر جمیل عطا فرماید