باشگاه خبرنگاران جوان- این پرونده اواسط سال ۱۴۰۲ با اعلام خبر قتل زنی میانسال در خانهاش تشکیل شد. از آنجا که مقتول با همسرش اختلاف داشت، مأموران شوهر وی را بازداشت کردند که خیلی زود به اجیر کردن ۲ نفر برای قتل همسرش اعتراف کرد.
پس از آن دو متهم افغانستانی نیز دستگیر شدند. با اعترافات متهمان پرونده برای رسیدگی به شعبه ۴ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اولین جلسه دادگاه
در ابتدای جلسه ۳ فرزند مقتول برای قاتلان مادرشان درخواست قصاص کردند. پس از آن دو مرد افغانستانی یک به یک به جایگاه رفتند و اظهار کردند شوهر مقتول ۵۰ میلیون تومان به آنها داده بود تا همسرش را بکشند و جای طلاها را نیز گفته بود تا سرقت کنند.
اما همسر مقتول اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت و مدعی شد نقشی در ماجرا نداشته است. در پایان جلسه دادگاه دو مرد افغانستانی به قصاص و همسر مقتول به ۲ سال حبس محکوم شدند.
با صدور این احکام پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان احکام قصاص را تأیید کردند، اما حکم حبس همسر مقتول را با این نظر که او طراح جنایت بوده و باید مجازات سنگینتری متحمل شود، نقض کردند و پرونده را برای رسیدگی به شعبه ۵ همعرض فرستادند.
دومین جلسه دادگاه
در ابتدای این جلسه فرزندان مقتول اعلام کردند از پدرشان هیچ شکایتی ندارند. پس از آن دو قاتل اجارهای بار دیگر گفتند که همسر مقتول آنها را اجیر کرده و ۵۰ میلیون تومان هم به آنها پرداخت کرده بود.
اما شوهر مقتول با بیان اینکه آنها دروغ میگویند، گفت: «من کارمند بانک بودم و به خاطر مشکلات اقتصادی دستفروشی هم میکردم. از مدتی قبل با همسرم اختلاف پیدا کرده بودم و تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. با این دو نفر تماس گرفتم و از آنها خواستم تا همسرم را بکشند، اما چند روز بعد پشیمان شدم و گفتم موضوع منتفی است، اما آنها بدون هماهنگی وارد خانهام شده و همسرم را به قتل رساندند. در ضمن طلاها متعلق به خودم بود و فقط اجازه داده بودم تا همسرم از آنها استفاده کند.»
پسر مقتول به قضات گفت: «دو متهم دروغ میگویند. آنها اول از مادرم سرقت کردند، بعد او را کشتند و برای اینکه خودشان را تبرئه کنند، درباره پدرم واقعیت را نمیگویند.»
قاضی گفت: «طبق اظهارات فرزندان مقتول در تحقیقات اولیه طلاها متعلق به قربانی بوده و اختلاف میان مقتول و همسرش هم مباحث مالی بوده است.»
وکیل متهم گفت: «بچهها در آن زمان آگاهی لازم را نداشتند، الان بپرسید واقعیت را میگویند.»
فرزندان مقتول، اما با تأیید اظهارات وکیل گفتند: «بله طلاها متعلق به پدرمان بود.»
قاضی گفت: «اسناد و مدارک نشان میدهد طلاها متعلق به قربانی بوده است.» با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
منبع: روزنامه ایران
این روزگار سیاه شون از نفرین و اه مراجعه کنندگان و مشتریا هس
مشتری مانند من
ک نزدیک به دهه ۵ زندگی م موفق نشدم یک بار وام هرچندکم بگیرم !!
ب برکت وجودی شهید رییسی
فقط وام کرونایی ۱ میلیونی گرفتم
روح شهید رییسی شاد
خدا پدر و مادر ش و بیامرزد
مادرشون میدونم تو قید حیات هس خدا سلامت نگه دار
با بالا رفتن قیمت طلا
معلومه با پدر تبانی کردن
اول گفتن طلا مال مادرم بوده
تا پدر تو زندانی باشه طلا و بالا بکشن
حالا هم میگن طلا مال پدرم بوده!!
معلومه چ ذات کثیفی دارند!
لعنت بر همچین ذات کثیف
مطالعه کتاب نیروی حال
را فراگیر کنیم
این مال خوردن نداره ک ب خون مادر اغشته شده
حتی مادر فرد مال پرست باشه
فرزند نباید اینطور خون مادر را حلال کنه
پدر خودش نقشه کشیده و موجب اطلاع دو فرد بالقوه قاتل از طلا مادر ، شده
در اصل پدر مقصر اصلی هس هرچند قاتل نیس
واقعا چه فرزندان بی کفایت ونالایقی هستند که علیرغم قتل مادرشان عکس العمل جالبی در برابر قاتل و طراح قتل نشان دادند
بهتره همان مادر بمیره که روی فرزندان نانجیبش را نبینه
خوبه که مادر بی عفتی نکرده وبا مردان دیگر معاشرت نکرده تا خدای نکرده مایه ننگ وبی آبرویی شود
دادگاه وقاتل میگه مشکل مالی بوده ودادگاه براساس مستندات میگه طلا مال خانم بوده آنوقت فرزندان ناخلف میگند مال پدر
عجب روزگارناجوانمردانه ای
حرص و طمع و خریت میشه این جور زندگی نکبتی.
هر خورده کاری داشته باشی برات انجام میدن / کم توقع هم هستن
حالا اگه افغانی ها نبودن / این بنده خدا چطوری میتونست زنش را بکشه
اینجا چیکار میکنی
/ اسمم را هم چاپ نمیکنم
ولی باور کنید پول بانک برکت نداره / بالاخره در زندگی هر کسی یجور خودش را نشون میده
نمیدونید بدهکار بد بخت به بانک با اون نزول سنگین و این اقتصاد اشفته مملکت چطوری اقساطش را میپردازه