باشگاه خبرنگاران جوان؛ سید علی موسوی - در روزهایی که باید همه توانمان را صرف پاسداری از زبان فارسی کنیم، دقیقاً همان زبان را در خیابانها، بیلبوردها و پیجهای اینستاگرام برندها و نهادهای فرهنگی داریم قربانی میکنیم؛ آن هم به نام «ادبیات نسل زد». انگار برای اینکه «جوانپسند» به نظر بیاییم، مجبوریم فارسی را با کلمات انگلیسی آمیخته کنیم تا «کول» به نظر برسد. نتیجه؟ یک فارسی ناقصالخلقه که نه فارسیِ درست است، نه انگلیسیِ درست؛ فقط یک ترکیب بیریشه که نه هویت دارد، نه زیبایی.انگار واژه پارسی دیگر برای نسل جدید «ترند» نیست.
این پدیده دیگر فقط یک انتخاب زبانی نیست؛ یک پروژه تحقیر زبان مادری است. برندها و نهادهای عمومی که بودجههای کلان تبلیغاتی دارند، به جای استخدام نویسنده و ویراستار فارسیدوست، به سراغ «کانتنت کریتر»هایی میروند که فکر میکنند هرچه کلمهی انگلیسی بیشتر به کار ببرند، محتوایشان «مدرنتر» و «جذابتر» میشود. نتیجه این میشود که نسل جدید فارسی را نه به عنوان زبانِ غنی و توانمند، بلکه به عنوان یک زبان «قدیمی» و «غیروَبدار» میشناسد که برای «کول» بودن حتماً باید به انگلیسی آلوده شود.
مسئله فقط زیباییشناسی نیست؛ مسئله هویت است. وقتی یک برند ایرانی به جای «تخفیف ویژه» مینویسد Special Offer، در واقع دارد به جوانان میگوید: زبان شما برای بیان مفاهیم مدرن کافی نیست. باید از زبان دیگری قرض بگیرید تا «بهروز» به نظر برسید. این دقیقاً همان چیزی است که استعمار فرهنگی میخواهد: اینکه خودمان زبانمان را پست و ناکارآمد جلوه دهیم.
عجیبتر اینکه همین نهادها و برندها در روز «بزرگداشت زبان فارسی» و روز «فردوسی» بیانیه میدهند که «باید از زبان فارسی پاسداری کنیم». این دوگانگی دردناک است: یک روز شعر فردوسی میخوانند، روز بعد بیلبورد میزنند «Let’s Make Tehran Clean». این ریاکاری زبانی است.
نسل زد مقصر نیست. آنها در محیطی بزرگ شدهاند که از کودکی با این پیام بمباران شدهاند که «فارسی خالص = عقبماندگی». تقصیر کسانی است که قدرت و بودجه دارند: مدیران تبلیغات برندها، مسئولان روابط عمومی شهرداریها، تهیهکنندگان شبکههای اجتماعی دولتی و خصوصی. اینها هستند که به جای سرمایهگذاری روی خلاقیت در زبان فارسی، تنبلی میکنند و سادهترین راه را انتخاب میکنند: کپیبرداری از الگوهای غربی با چاشنی فارسیِ شکسته.
پاسداری از زبان فارسی، شعار نیست؛ عمل است. عمل یعنی اینکه برندها نویسندههای خوب فارسی استخدام کنند، عمل یعنی شهرداری به جای «Green City» بنویسد «شهر سبز» و توضیح دهد چرا «سبز» واژهای زیباتر و ریشهدارتر از Green است. عمل یعنی اینکه ما به نسل جوان نشان دهیم فارسی نه تنها کافی، بلکه برتر است؛ چون هزاران واژه و تعبیر دارد که انگلیسی هرگز نخواهد داشت.
تا وقتی بیلبوردها و پیجهای رسمی پر از «ویبِر» و «چیل» و «Feel» باشد، هرچه هم در مدارس درس فارسی بدهیم، هرچه هم روز زبان فارسی جشن بگیریم، فقط داریم خودمان را گول میزنیم. زبان فارسی زنده است، اما اگر همین روند ادامه پیدا کند، به زودی در خیابانهای خودش غریب خواهد شد؛ و این، بزرگترین خیانت به نسل زد نیست؛ بزرگترین خیانت به خودِ زبان پارسی است.
*پژوهشگر رسانه و ارتباطات