حسین پژمان بختیاری یکی از ستون‌های پایدار ادب معاصر است؛ شاعری که با تلفیق باور دینی، شور وطن‌پرستی و ساختار‌های نوین زبانی، میراثی چندوجهی و اثرگذار برای فرهنگ ایران به‌جا گذاشت.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ عرفانه نعمتیان - محمدامین فردوسی شاعر و سرپرست انجمن شعر و موسیقی مانوش، سوم آذر ماه ۱۴۰۴ همزمان با فرا رسیدن سالروز درگذشت شاعر فقید و نامدار حسین پژمان بختیاری، در سفر به چهارمحال و بختیاری، اظهار داشت: پژمان بختیاری را باید یکی از ستون‌های پایدار ادب سده اخیر دانست چرا که آثارش همچون آیینه‌ای صیقل‌خورده، چهره فرهنگ، ایمان و وطن را درخشان می‌سازد.

وی افزود: بسیاری پژمان بختیاری را صرفاً در چارچوب شاعری محدود می‌کنند، حال آن که او یک راهبردنگار زبانی برجسته بود و دغدغه اصلی‌اش، تبیین دامنه نفوذ زبان فارسی و خلق ساختار‌هایی بود که اصالت واژگان کهن را با آهنگ‌های روز موسیقی تلفیق می‌کرد؛ او خالق پلی محکم میان شعر فاخر و عامه بود.

فردوسی سپس به محور‌های اعتقادی و هویتی پژمان پرداخت و اضافه کرد: نکته کلیدی که نباید از نظر دور بماند، ریشه‌دار بودن اعتقادات اوست. پژمان، شیفتگی و ارادتی عمیق به ساحت مقدس ائمه معصومین «علیهم السلام اجمعین» داشت. این گرایش مذهبی صرفاً یک رنگ‌آمیزی ظاهری در شعرش نبود، بلکه یکی از ستون‌های اصلی تفکر او به شمار می‌رفت؛ اصلی که نشان می‌دهد چگونه می‌توان باور‌های عمیق شخصی را با گفتمان‌های والای اجتماعی، اعم از میهن‌پرستی، همسو ساخت.

وی به نماد‌های عینی این تفکر اشاره کرد و ادامه داد: تجلی این روحیه در شاهکارهایی، چون ترانه‌ی «اگر ایران به جز ویران‌سرا نیست/من این ویران سرا را دوست دارم» به اوج می‌رسد. این اثر، که از عمق جان پژمان تراوش کرده، در لحظات تاریخی حساس، به عنوان سرود ایستادگی مطرح شد و اگرچه این غزل در جریان یورش دشمن به خاک وطن در شهریور ١٣٢٠ سروده شده است، اما در جریان جنگ ۱۲ روزه نیز با صدای جاودان نصرالله معین نجف‌آبادی پخش شد که این تجربه، قدرت کلام او را در تبدیل شدن به یک مرجع فرهنگی به اثبات می‌رساند.

فردوسی به گستره تأثیرگذاری عشق در شعر پژمان پرداخت و گفت: اشعار عاشقانه او به دلیل دقت در واژه‌گزینی و تعلیق‌های احساسی، همواره مایه اصلی موسیقی‌های ماندگار بوده است و ترانه مشهور «در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد/کس جای در این خانه ویرانه ندارد» گواه روشنی بر این مدعاست و هر خواننده‌ای که آن را بازخوانی کرده، تنها توانسته است پژواک اصالت کلام او را منعکس سازد، نه این که آن را از نو خلق کند؛ این تکرار، اثبات‌کننده درک نظری او از فرم جاودانه است.

وی در وصف شور درونی شاعر ادامه داد: نگاه پژمان به شور درونی، هرگز سطحی نبود. او همواره از یک انرژی پایدار سخن می‌گفت؛ انگار در سینه‌اش «آتشی جاودانی» شعله‌ور است و اثر معروف «آتشی در سینه دارم جاودانی/عمر من، مرگی است، نامش زندگانی» که مورد توجه و اجرای بسیاری از خوانندگان بوده، نمادی از این شور ماندگار است؛ این آتش می‌تواند شعله عشق باشد یا گرمای وطن‌دوستی و این تلفیق دوگانه است که سبب پایداری جاودانه شعر او در اذهان عمومی شده است.

فردوسی بر اهمیت چندوجهی بودن میراث پژمان تأکید کرد و ادامه داد: بررسی این ابعاد گوناگون آثار حسین پژمان بختیاری شامل تعهد عقیدتی (ارادت به معصومین)، حس جوشان وطن‌دوستی و توانایی ساخت ترانه‌های ماندگار، نشان می‌دهد که او فراتر از یک شاعر حرکت کرده است. این ترکیب منحصر‌به‌فرد، سنگ بنای هویتی است که نسل امروز ایران تشنه آن است و این درک عمیق از پیوند کلام، فرهنگ و باور، همان عاملی است که پژمان را به یکی از راهبران فرهنگی مؤثر قرن ما تبدیل می‌کند و ضرورت بازشناسی کامل او را برای هویت ادبیات معاصر دوچندان می‌سازد.

گفتنی است؛ حسین پژمان بختیاری، محقق، مترجم و شاعر (۱۳۵۳-۱۲۷۹) چهارمحال و بختیاری بود.

زادگاه و سرزمین اصلی پدری وی در دشتک استان چهارمحال و بختیاری است.

پدرش علیمردان‌خان از سرداران دوران مشروطه بود و مادرش عالم‌تاج قائم مقامی متخلص به ژاله از شاعران آن زمان بود و نسبش به خاندان میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی می‌رسد.

وی با شاعران و ادیبان بزرگ معاصر همچون ملک‌الشعرای بهار، ایرج میرزا، جلال‌الدین همایی، نیمایوشیج، رهی معیری و استاد شهریار دوستی و مراوده نزدیک داشت.

پژمان به زبان فرانسه و عربی تسلط کامل داشت و آثار بسیاری را به فارسی ترجمه کرده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.