باشگاه خبرنگاران جوان - سیده نسترن حسن آبادی؛ در مه لطیف ظهر پاییز، صدایی آرام از دل آجرها برمیخیزد؛ گویی مناره، نفس تاریخیاش را به شهر یادآوری میکند. گاهی یک صدا میتواند اندازهی یک تاریخ عمر داشته باشد؛ صدایی که از بالای منارهای هزارساله، قرنهاست مردم را به آرامش دعوت میکند. اگر از میان کوچههای قدیمی سمنان قدم برداری، پیش از آنکه قامت مناره را ببینی، نوای آن را میشنوی؛ همان آوایی که هزار سال است با شهر بزرگ شده و در جان مردم ریشه دوانده است.
صدایی که امروز در شهر میپیچد، همان نوایی است که پدربزرگها و مادربزرگها با آن بزرگ شدهاند؛ آوایی که سمنان را از گذشته تا امروز به هم وصل کرده و مرز میان نسلها را از میان برداشته است. این صدا از جایی برمیآید که هزار سال است نهتنها دعوت به نماز، که دعوت به تأمل در تاریخ، هویت و استمرار زندگی است. مناره مسجد جامع سمنان، این نگهبان زمان، اکنون در آستانه هزاره دوم ایستاده؛ نه فقط بهعنوان نمادی مذهبی، بلکه بهعنوان کانون گفتوگویی ملی درباره میراث، معماری و آینده.

هنگام اذان ظهر، نوای مؤذن در هوای مهآلود پاییزی میپیچد. در میان مردمی که آرامآرام به سمت مسجد سلطانیه حرکت میکنند، یارعلی، پیرمرد هفتاد و چهار ساله، با گامهایی آهسته از کنار مناره عبور میکند، اما رد نمیشود؛ میایستد. دستهایش را پشت کمر گره میزند و نگاهش را به سوی بلندایی میدوزد که هزار بار اذانش را شنیده است. او با یاد پدر و نیاکانش میگوید: پدرم هر وقت صدای اذان میآمد، اول سرش را بالا میبرد و مناره را نگاه میکرد، بعد به سمت مسجد راه میافتاد. این مناره برای ما فقط یک بنا نیست؛ همسایهای است که با صدایش، ساعت زندگیمان را کوک میکند.
در آن سوی میدان، سارا، دختربچهای که دست مادرش را رها کرده، به سوی آسمان نگاه میکند:. مامان، صدای اذان از کجای این مناره میاد؟ از همون بالایی که به آسمون میرسه؟ مادرش با لبخندی که ریشه در غرور دارد؛ پاسخ میدهد: بله عزیزم. از همون جایی که تاریخ ما شروع میشه. صدایی که هزار ساله ست.
این دو تصویر، دو سر یک طیف هستند: خاطره و آینده، حافظه و خیال و در میانه این دو، مناره مسجد جامع سمنان ایستاده است؛ پلی بین نسلها، پیوندی میان دیروز و فردا. این گزارش، روایتی است از این ایستادگی هزارساله، شکوهی که در آجرها نفس میکشد و انسانی که در سایهاش تاریخ را مرور میکند.
مناره مسجد جامع سمنان، پلی است میان نماز و هویت، بین عبادت و تاریخ، بین دیروز و امروز. رویداد هزاره شکوه تنها یک جشن تولد نیست؛ تجدید میثاق شهری است با حافظهای که در قامت آجر و صوت اذان تجسم یافته است.
معماری یک ایستادگی؛ شاهکار سلجوقی که نفس میکشد
اما پشت این صدایی که نسلها را به هم پیوند میدهد، سازهای نهفته است که خود روایت دیگری دارد؛ روایتی از مهندسی، هنر و اندیشهای که هزار سال پیش در آجرها جان گرفت. در گوشه شمال شرقی مسجد جامع، منارهای به ارتفاع ۳۱ متر، قدیمیترین و بلندترین منار جنبان ایران، با وقاری هزارساله ایستاده است. راز حرکتش در محور چوبی مرکزی نهفته است. اما راز ماندگاریش فراتر از آن است: در ترکیب مهندسی دقیق، هنر هوشمندانه و معنویت عمیق.
اینهمه ماندگاری، تصادفی نیست. پشت این استقامت طولانی، زبان علم و تجربهای نهفته که پژوهشگران امروز آن را رمزگشایی میکنند. پروفسور علی خیرالدین، استاد برجسته مهندسی عمران و مرمت، در تحلیل این بنا میگوید: این سازه یک شاهکار محاسباتی است. کاهش تدریجی قطر از ۳.۶ متر در پایه به بالاتر، نوع مصالح و حتی خمیدگی مختصر آن همه پاسخ هوشمندانه به نیروهای طبیعی بوده تا در منطقهای لرزهخیز هزار سال بایستد. امروز تحلیلهای غیرخطی ما همان حقایقی را تأیید میکند که معماران سلجوقی به تجربه میدانستند.

علی خیرالدین پژوهشگر سازه و مرمت بناهای تاریخی ایران هم در این آیین با هشدار نسبت به آسیبپذیری این بنای ارزشمند در برابر زلزله، از چهار روش تخصصی برای مقاومسازی آن ارائه داد و تخصیص فوری اعتبار برای نجات قدیمیترین نماد تاریخی شهر سمنان را خواستار شد.
در پاسداشت هزاره مناره، بر اهمیت نگاه همزمان به گذشته و آینده تأکید شد این نگاه کارشناسی، تنها معطوف به دیروز نیست، بلکه چراغ راه فرداست. مریم سلطانی، پژوهشگر بناهای تاریخی، معتقد است: هزاره شدن باید هم هشدار باشد و هم فرصت؛ هشداری برای مراقبت فزاینده و فرصتی برای بهرهگیری از فناوریهای نوین در حفاظت، مطالعه و معرفی.
پژوهشی نیز توسط امیر و سونیا امجدیان تأکید میکند که آجر به عنوان مصالح بومی، بار هویتی دارد و بازخوانی الگوهای دوره سلجوقی میتواند راهگشای خلق سیمای شهری اصیل و مقابله با تهاجم طرحهای بیریشه باشد
در کنار اهمیت حفاظت و بهرهگیری از فناوریهای نوین، خود مناره و جزئیاتش، همچون کتیبههای کوفی، روایتگر تجربه و هنر هزارسالهاند؛ کتیبههای کوفی مناره نیز روایتگر دورهای پربارند: یکی آیات قرآن را حک کرده و دیگری نام بانی آن، امیر اجل ابوحرب بختیار را. بهنظر میرسد کتیبهها بدون طرح اولیه اجرا شدهاند، زیرا دو کلمه از پایان آیه جا نشده است؛ نقصی که خود سندی از عملگرایی و زندهبودن هنر گذشتگان است.

آتوسا مؤمنی، مدیر مرکز میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، با اشاره به همین ظرافتها گفت: این مناره فقط آجر روی آجر نیست؛ سندی زنده از نبوغ ایرانی است که زیباییشناسی را با محاسبات دقیق سازهای تلفیق کرده. سازگاری آن با لرزشها، درسهایی برای مهندسی معاصر دارد.
مؤمنی همچنین تأکید کرد: مهندسان سازه با محاسبات ریاضی بنا را هزار سال سرپا نگه داشتهاند و این مناره شمع بلند در افق شهر سمنان است.
وی یادآور شد: ثبت این اثر در یونسکو نیازمند ضوابط خاصی است که مدیران شهری باید توجه به آن را در اولویت قرار دهند.
هنر آجرکاری این مناره با نقوش هندسی و گرهچینیهای پیچیده نمونهی اعلای دوران سلجوقی است. پژوهشی که توسط امیر و سونیا امجدیان انجام شده، بر همین نکته تأکید میکند: آجر بهعنوان مصالح بومی دارای بار هویتی است و بازخوانی الگوهای آجرکاری دورههایی مانند سلجوقی میتواند راهگشای خلق سیمای شهری اصیل و مقابله با تهاجم طرحهای بیریشه باشد که مناره سمنان عینیت این نظریه است.
هزارهای که طنین انداخت؛ از حافظه مردم تا مطالبه ثبت جهانی
اما مناره فقط یک مسئله مهندسی یا معماری نیست؛ زندگی مردم در آن جریان دارد و هویت شهری در سایهاش شکل گرفته است پاسداشت هزاره، این بنای خاموش را به کانون یک گفتمان زنده تبدیل کرد؛ این رویداد نشان داد این سازه فقط متعلق به مورخان نیست؛ بلکه در تار و پود این بنا، زندگی مردم تنیده است و روح زندگی مردم در آن جریان دارد.
زهرا قنبری، معلم بازنشسته، که نوهاش به همراه اش است، میگوید: مادربزرگم همیشه میگفت اگر دستت را روی آجرهای سرد مناره بگذاری، نبض تاریخ را حس میکنی؛ حالا من همین را به نوهام میگویم. این مناره، رشته وصل نسلهاست.
علی طاهری، کاسب قدیمی بازار، با اشاره به جایگاه مناره در زندگی روزمره مردم گفت: مناره تنها یک بنای تاریخی نیست؛ این سازه مثل فانوس شهر است. وقتی صدای اذان بلند میشود، همه میدانیم کجا هستیم و چه ساعتی از روز است.
طاهری افزود: که مناره نه فقط یادآور زمان، بلکه نمادی از هویت و تعلق مردم است: اگر این مناره خاموش شود، گم میشویم؛ مثل این است که بخشی از خاطره جمعی و مسیر زندگی ما از دست رفته باشد.
تاجیک، مدیر کل میراث فرهنگی استان سمنان، با تأکید بر اهمیت مناره گفت: وجود این مناره و ارگ سمنان ظرفیتی بینظیر برای معرفی ایران به گردشگران خارجی است و این گنجینهها میتوانند هستههای گردشگری و محرکی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی باشند.
وی افزود: برگزاری این آیین احترام به گذشته و سرمایهگذاری برای آینده است.
تاجیک همچنین مناره را «شاهکار مهندسی ایرانی» معرفی کرد و گفت: این مناره یادگار پیشینیان و نیاکان ما است و خود راوی هزار سال فرهنگ و هنر مردم این مرز و بوم میباشد.
این حس تعلق امروز به یک مطالبه منطقی و ملی تبدیل شده است؛ ثبت جهانی. مهدی صمیمیان، فرماندار سمنان، بر این هدف تأکید میکند: ثبت جهانی این مناره نقطه شروعی برای جذب سرمایهگذاری، توسعه پژوهشهای میانرشتهای و معرفی سمنان به عنوان مقصدی برای گردشگری فرهنگی است. این مناره میتواند برند هویتی استان شود.

فرماندار سمنان، نیز با نگاهی راهبردی میگوید: هزاره شدن فرصتی است تا اهمیت این گنجینه از سطح محلی به ملی و بینالمللی ارتقا یابد و ما در سمنان تنها مناره را نداریم؛ کاروانسراهای شاهعباسی، بازار تاریخی، نظام تقسیم آب سنتی و بافت قدیم را داریم که با محوریت این مناره میتوانند یک منظومه کامل گردشگری-فرهنگی ایجاد کنند. هدف ما تنها حفظ گذشته نیست؛ ساختن آیندهای اقتصادی بر پایه این میراث است.
وی با بیان اینکه ۸۵ درصد بناهای تاریخی کشور مربوط به دوره صفوی، زندیه و قاجار است، گفت: مناره مسجد جامع سمنان قدمت یکهزار و ۲۸ ساله دارد.
از سکوت آجر تا رنگ بوم؛ روایت هنری یک ایستادگی
در کنار برنامههای پاسداشت هزاره، هنر زبان دیگری برای روایت هزار سال ایستادگی مناره شد؛ زبانی که احساس را به تصویر و تاریخ را به قاب میآورد. نمایشگاه عکس، نقاشی و دستبافتههای هنرمندان سمنانی تاریخ دیداری مناره و شهر را از گذشته تا امروز روایت کرد و نشان داد این مناره تنها یک بنای تاریخی نیست، بلکه منبع الهام هنری و مایه افتخار فرهنگی مردم سمنان است.
حنانه، دانشجوی تاریخ دانشگاه تهران، دیدگاه نسل جوان را بیان میکند: چنین سازهای باید سالهاست در فهرست یونسکو ثبت شده باشد. ما بهجای رونمایی از نمای رومی، باید اینجا را به دانشکده زنده آجرکاری تبدیل کنیم.
یک راهنمای گردشگری سمنان با اشاره به تاریخچه مناره مسجد جامع سمنان گفت: این مناره در طول هزار سال، نه تنها شاهد تحولات تاریخی و اجتماعی، بلکه مرکز فعالیتهای مذهبی و فرهنگی مردم سمنان نیز بوده است.
وی افزود: ارتفاع قابلتوجه این مناره برای کاروانها همان نقشی را ایفا میکرد که یک فانوس صحرایی دارد؛ نشانی روشن و مطمئن در دل بیابان. کاروانیان هرگاه از دور قامت مناره را میدیدند، درمییافتند که به منطقهای دارای مأمن، امکانات و نشانههای حیات شهری نزدیک شدهاند.
این رهنمای گردشگری با بیان اینکه این مناره از معدود منارههای کشور است که دو کتیبه سالم دارد، اظهار داشت: امروز، صدای اذان از این مناره پخش میشود و حضور آن هنوز بخشی از زندگی مردم سمنان است.

زمانی که میگذرد؛ منارهای که میماند
غروب فرامیرسد و کتیبه کوفی زیر پرتو آخرین نور خورشید، چون نگینی میدرخشد و صدای اذان مغرب طنینانداز میشود. مردم میآیند و میروند، اما مناره میماند. این سازه دیگر تنها یادگار گذشته نیست؛ راهنمای آینده است؛ آیندهای که در آن هویت تاریخی میتواند پایه توسعه پایدار باشد.
یارعلی همان پیرمرد ۷۰ ساله گفت: این مناره چراغ است. چراغ تاریخ، چراغ هویت. بعضی فقط نورش را میبینند، اما ما که سالهاست همسایهاش هستیم، گرمایش را هم حس میکنیم.
مناره مسجد جامع سمنان پس از هزار سال امروز بیش از هر زمان دیگری زنده است. نه فقط به دلیل آجر و ملاتش، بلکه، چون در دل و حافظه مردم جاری شده است؛ و این شمع بیدار تاریخ همچنان روشن خواهد ماند؛ برای نسلهایی که هنوز نیامدهاند و روزی از میان همین کوچهها بالا میآیند تا در برابر قامت هزارسالهاش بپرسند: چگونه اینهمه سال ایستادهای؟

پاسداشت هزاره تلنگر بیداری بود؛ بیداری برای دیدن، برای حفظ کردن و برای ساختن؛ ساختن آیندهای که در آن فانوس هزارساله سمنان نه تنها خاموش نشود بلکه پرنورتر از همیشه بدرخشد و روایتگر شکوه تمدنی باشد که زمان تنها بر صلابتش افزوده است.
گزارش از " سیده نسترن حسن آبادی"