ماشته‌بافی به‌عنوان یکی از کهن‌ترین و اصیل‌ترین هنر‌های دستی استان لرستان، جلوه‌ای روشن از پیوند عمیق فرهنگ، طبیعت و زیست‌بوم این سرزمین است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ رضوان پاک منش - هنر بومی ماشته بافی که ریشه در زندگی روزمره مردم لر دارد، با بهره‌گیری از رنگ‌های طبیعی و نقوش الهام‌گرفته از محیط پیرامون، روایتگر هویت تاریخی و اجتماعی مردمانی است که قرن‌ها با دست‌های خود فرهنگ را بافته‌اند.

در ماشته‌بافی، هر نقش و رنگ معنایی مشخص دارد؛ رنگ‌ها بازتابی از طبیعت زاگرس، کوه‌ها، دشت‌ها و فصول سال‌اند و نقوش، برگرفته از باورها، آیین‌ها و سبک زندگی عشایری و روستایی منطقه هستند. این ترکیب‌بندی هنرمندانه، نه‌تنها جنبه‌ای زیبایی‌شناسانه دارد، بلکه حامل پیام‌ها و روایت‌هایی است که نسل به نسل منتقل شده‌اند.

تار و پود ماشته‌ها حاصل صبر، مهارت و خلاقیت بافندگانی است که اغلب زنان هنرمند لرستانی‌اند؛ زنانی که با دستان خود تاریخ را زنده نگه داشته و هنر را به زبان بی‌کلام رنگ‌ها روایت می‌کنند. هر قطعه ماشته، سندی زنده از تداوم سنت‌ها و مقاومت فرهنگی در برابر فراموشی است.

ماشته‌بافی لرستان؛ روایت نخ و هویت

در دل کوهستان‌های زاگرس، جایی میان روستا‌های پراکندهٔ لرستان، هنری کهن هنوز نفس می‌کشد؛ هنری که نه‌تنها پوشاک، بلکه هویت، معیشت و حافظهٔ جمعی مردم این دیار را در خود تنیده ماشته‌بافی است.

ماشته، پارچه‌ای ضخیم و دست‌باف از پشم گوسفند است که از گذشته‌های دور برای دوخت لباس‌های محلی مردان لُر، به‌ویژه چوخا،  شال و کپنک استفاده می‌شده است. این پارچه به‌دلیل استحکام بالا، عایق بودن در برابر سرما و دوام زیاد، کاملاً با زندگی عشایری و نیمه‌عشایری مردم لرستان سازگار بوده است.

از پشم تا پارچه

فرآیند ماشته‌بافی با چیدن پشم گوسفندان در فصل بهار آغاز می‌شود. پشم‌ها پس از شست‌وشو، حلاجی و ریسندگی، به نخ تبدیل شده و سپس با دستگاه‌های بافندگی سنتی، که اغلب چوبی و دست‌سازند، بافته می‌شوند. رنگ طبیعی پشم، یعنی سفید، کرم، خاکستری و قهوه‌ای، هویت اصلی ماشته را شکل می‌دهد و کمتر از رنگ‌های شیمیایی در آن استفاده می‌شود.

گفت‌و‌گو با یک بافندهٔ محلی

برای آشنایی نزدیک‌تر با این هنر، به سراغ خاتون گل احمدی، ۶۲ ساله، از اهالی یکی از روستا‌های اطراف خرم‌آباد رفتیم؛ زنی که بیش از چهار دهه از عمر خود را پای دار ماشته‌بافی گذرانده است.

 ماشته‌بافی را از چه زمانی شروع کردید؟

تقریباً از دوازده‌سالگی. مادرم بافنده بود و من کنار دستش بزرگ شدم. آن زمان دختر اگر ماشته‌بافی بلد نبود، می‌گفتند هنری ندارد.

ماشته چه جایگاهی در زندگی مردم داشت؟

همه‌چیز بود؛ لباس مردها، روانداز، حتی گاهی به‌جای پتو استفاده می‌شد. ماشته لباس کار و زندگی بود، نه فقط برای مراسم.

 امروز وضعیت این هنر را چطور می‌بینید؟

کم‌رنگ شده. جوان‌ها کمتر سراغش می‌آیند. هم کارش سخت است، هم فروشش مثل قدیم نیست. ولی اگر حمایت باشد، هنوز هم می‌شود زنده نگهش داشت.

چالش‌ها و امید‌ها

ورود پارچه‌های صنعتی، کاهش دامداری سنتی و نبود بازار فروش پایدار، از مهم‌ترین تهدید‌های ماشته‌بافی در سال‌های اخیر بوده است. با این حال، تلاش‌هایی از سوی برخی هنرمندان، تعاونی‌های محلی و ادارهٔ میراث فرهنگی برای آموزش نسل جدید و معرفی ماشته به‌عنوان محصولی بومی و اصیل در حال انجام است.

برخی طراحان لباس نیز کوشیده‌اند با تلفیق ماشته در پوشاک امروزی، کاربردی تازه به این پارچهٔ سنتی ببخشند؛ اقدامی که می‌تواند پلی میان گذشته و امروز باشد.

ماشته‌بافی لرستان تنها یک هنر دستی نیست؛ روایت زندگی مردمانی است که طبیعت، کار و فرهنگ را در تار و پود پارچه‌ای ساده، اما عمیق بافته‌اند. اگر این هنر حمایت شود، می‌تواند همچنان داستان خود را برای نسل‌های آینده بازگو کند؛ داستانی از صبر، اصالت و پیوند انسان با سرزمینش.

امروزه ماشته‌بافی، علاوه بر کارکرد سنتی، جایگاهی ویژه در معرفی میراث فرهنگی لرستان یافته و می‌تواند به‌عنوان ظرفیتی مهم در حوزه صنایع‌دستی، گردشگری فرهنگی و اقتصاد بومی ایفای نقش کند. توجه به حفظ، احیا و معرفی این هنر ارزشمند، گامی مؤثر در پاسداشت هویت فرهنگی و حمایت از هنرمندان محلی به شمار می‌رود.

برچسب ها: صنایع دستی ، لرستان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.