يادداشت//تئاتر، طنز تلخي فراموش شده

روح بيمار تئاتر، اين روزها، با شرايطي كه در آن حاكم است حتي ديگر طنز تلخي هم نيست.

باشگاه خبرنگاران- تئاتر در اين روزها وضعيت عجيب و غريبي پيدا كرده كه در سنوات گذشته شاهد چنين شرايطي نبوديم.

در اواخر دهه 70 و اوايل دهه 80 هميشه يكي از فصول رونق تئاتر، تابستان بود.

يكي از اصلي ترين دلايل اين استقبال طولاني تر بودن روزها، امكان بيشتر ديده شدن نمايش ها در ساعات پس از غروب و 2 سانسه شدن اغلب آثار است.

اين اتفاق اكنون نيز رخ مي دهد، اما شور و هيجاني كه در آن سال ها از سوي هنرمندان و مخاطبان مي‌ديديم به يك تب سرد تبديل شده كه به نوعي از صدها طرف آب مي خورد.

بسياري از هنرمندان تئاتر از اين طريق امرار معاش مي‌كنند و ناچارند كه با هر شرايطي بسازند اما مسئله اين جاست كه بهاي اين صبوري در انتها چيست؟

وضعيت نابسامان گروه هاي نمايشي كه معطل يك نوبت اجراي عمومي اند و كارگرداناني كه در آمد و شد راهروهاي اداري، متن به دست و نااميدند ديگر به هيچ عنوان قابل تحمل نيست.

اين كه اگر يك كارگردان پشتوانه مالي داشته باشد و بتواند به كمك اين امكان به يك اجراي عمومي آن هم بدون وقفه دست پيدا كند و كارگرداني ديگر تنهاو  تنها به دليل نداشتن كمك هزينه و بودجه ساخت دكور و آماده سازي اجرا، در انتظار بماند نهايت بي انصافي است.

تئاتر هميشه مظلوم بوده است و اين شايد جمله اي كليشه اي باشد و آن را صدها بار شنيده باشيم اما مهم اين است كه با واقعيتي تلخ روبروئيم كه حتي هيچ طنز تلخي هم در آن جاي ندارد./ي2
يادداشت از شيوا حميد خاني.
برچسب ها: تئاتر ، طنز ، تلخ ، فراموشی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار