با پایان رسیدن تاریخ مصرف گروهک تروريستي منافقين حیات ننگين آن‌ها نيز به پایان می رسد.

به گزارش خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران، حميد سجادي مدير عامل انجمن مبارزه با تروريسم در يادداشتي در خصوص فراخوان سازمان ملل براي پناهندگي به اعضاي گروهک تروريستي منافقين نوشت که متن آن در ذيل آمده است:

مسئله ضرورت پناهندگی دادن به اعضای گروهک تروريستي منافقین دو وجه دارد:

 اصرار مردم عراق و تاکید دولت آن به اخراج منافقین از این کشور از دلايل مهم اخراج اين گروهک تروريستي از خاک اين کشور است،  در واقع دولت عراق بیش از 8 سال است که اعلام کرده گروهک تروریستی منافقین باید کشور عراق را ترک کند و بارها اعلام کرده که نمی‌خواهد این گروهک تروریستی با تشکیلات نظامی و فرقه‌ای که بطور آشکار در امور داخلی عراق دخالت و از درون اردوگاه اشرف تظاهرات، شورش و اقدامات تروریستی را رهبری می‌کند و در کانال تلوريوني‌اش علیه این کشور تبلیغ می‌کند در این کشور حضور داشته باشد، خواسته ای که در قانون اساسی عراق نمود بارزی یافته است و آراء جمعی مردم عراق را پشتوانه خود دارد.

با توجه به اسناد و مدارك بسياري كه بر نقش اين گروهک تروريستي در جنايت عليه مردم عراق حکایت دارد، بسياري از خسارت ديدگان خواهان احقاق حقوق خود هستند.

در سال‌هاي اخير اعتراض مردم عراق به حضور گروهک تروريستي منافقين در عراق نمود بارزي يافته است، به رغم تلاش‌هاي گسترده اين گروهک تروريستي در طول سال‌هاي اخير كه با هدف ماندن در عراق و حفظ پادگان اشرف و هويت فرقه‌اي‌اش صورت گرفته و همچنين به رغم حمايت‌ كشورهاي غربي از اين گروهك تروريستي، افكار عمومي مردم عراق همچنان مصرانه بر اخراج اين گروهک تروريستي و محاكمه سركردگانش تاكيد مي‌كند.

در واقع حافظه تاريخي مردم عراق درباره گروهك منافقين يادآور انواع جنايت‌های این گروهک تروريستي در عراق و کشتار وسيع شيعيان و كردها است. ( از جمله سركوب وحشيانه مردم استان‌هاي مياني و جنوبي در انتفاضه شعبانيه و کشتار افراد در قیام سال 1991).

بنابراين مردم عراق كاملا حق دارند تا اخراج فوري و محاكمه سركردگان اين گروهک تروريستي را خواستار باشند، اين خواسته عمومي در قانون اساسي عراق كه بر محكوميت هر گونه حمايت از تروريسم تاكيد کرده  يا در حكم برخي از دادگاه‌هاي عراق مبني بر محكوميت منافقين و مجرم شناختن آنها و حكم به اخراج اين گروهك تروريستي از عراق و محكوميت سرکردگان آنها نمود بارزي يافته است.

  تلاش کمیساریای عالي پناهندگی در یافتن جایگاهی برای اسکان اعضای این گروهک تروريستي

فراخوان‌های سازمان ملل متحد به کشورهای عضو نیز در این قالب قابل فهم است، حال در کنار این دو وجه، دو مشکل و معضل به این مسئله دامن می زند:

 معضل اول کارشکنی‌های این گروهک تروريستي و درخواست‌های نامعقول آن‌ها بوده که برآمده از خواست سرکردگان این گروهک بر حفظ ساختار تشکيلاتي است.

تلاش برای حفظ ساختار تشکيلاتي با درخواست پناهندگی تناقض داشته و اين مسئله امری محال بوده که در قالب تلاش و درخواست های مکرر سرکردگان این گروهک تروريستي برای تبدیل کمپ لیبرتی به کمپ دائم پناهندگی و یا درخواست برای اسکان جمعی در نزدیکی مرز اردون نمود بارزی داشته است.

مشکل دوم ویژگی‌های ضدانسانی، ماهیت فرقه ای و سابقه ترور، مزدوری، ستیزه جویی و خیانتی است که این گروهک در پرونده سياه خود  ثبت کرده و این گروهک تروريستي را به مثابه تهدیدی بالقوه برای هر کشوری تعریف می‌کند.

 امری که موجب شده کشورهای عضو سازمان ملل متحد به رغم داشتن استانداردهای دوگانه در برخورد با تروریسم از حضور این گروهک تروريستي در کشور خود احساس تهدید کنند و بر این اساس تا کنون از اعطای پناهندگی به اعضای این گروهک آموزش دیده طفره رفته اند.

در حالیکه کشورهای اروپایی سال‌هاست گروهک تروريستي منافقين را از لیست گروه‌های تروریستی خود خارج کرده‌اند و در مجامع خود از آن بر علیه ایران بهره گرفته و اجازه جولان به آن‌ها داده اند، اما در عمل با عدم اعطای پناهندگی به این گروهک تروريستي نشان دادند که خود بر تهدیدات این جرثومه‌هاي فساد  برای جامعه بشری واقفند از این رو حضور اعضای منافقین با آموزش‌های فرقه ای، نظامی که با ایدئولوژی دگم و ستیزه جویانه و سابقه رفتاری تروریستی پیوند خورده را در کشور خود نمی پذیرند.

پروژه آینده سوزی رجوی چیست؟
 
درخواست مکرر و پربغض خانواده‌ها در پشت دیوارهای توهمی که سرکردگان منافقين، اعضای خود را از دنیای بیرون جدا کرده بودند منجر به جدایی و رهایی بیش از ۷۰۰نفر از اعضای این گروهک تروريستي شد.

 در تقابل، سرکردگان این گروهک تروريستي برای حفظ اعضا در چنبره فرقه عملیاتی تحت عنوان «فاز آینده سوزی» را پیش گرفتند.

 پروژه آینده سوزی، برنامه سرکردگان گروهک تروريستي منافقين به سرکردگي رجوی برای حفظ دیوارهای اشرف و لیبرتی است.

پروژه آینده سوزی، برنامه سرکردگان گروهک تروريستي منافقين برای حفظ فرقه و جلوگیری از فروپاشی آن است.

پروژه آینده سوزی، برنامه سرکردگان گروهک تروريستي منافقين برای کشتن احساسات انسانی اعضای در بند است.

پروژه آینده سوزی، نهایت شقاوت و ددمنشی است که با آن اعضای گروهک تروريستي منافقين را ملزم به توهین به خانواده هایشان در تلویزیون می کند.

پروژه آینده سوزی، تلاشی برای نا امید کردن خانواده های متحصن پشت درب اشرف  و اقدامی برای بی اثر ساختن تنها دستاویز رسیدن به فرزندشان است.

پروژه آینده سوزی، برآمده از نگاه سرد و عاری از عاطفه سرکردگان گروهک تروريستي منافقين به انسان و خانواده است، در واقع این پروژه امری غریب نیست بلکه تداوم همان رویکرد منافقین به خانواده است، همان رویکردی که اعضا بر اساس آن ملزم به طلاق اجباری شدند، همان نگاهی که بر مبنای آن هر گونه عشقی به جز عشق به سرکردگي گروهک  محکوم و مذموم شناخته می شود، همان رویکردی که خانواده را به عنوان تهدیدی برای ساختار تسکيلاتي و تروريستي تعریف می کند و کودکان را از خانواده ها جدا کرده و هر گونه ارتباط عاطفی و انسانی میان اعضا را به مثابه خسرانی به رابطه اعضای گروهک با سرکرده گروهک تروريستي منافقین تعبیر و تفسیر می کند.

به رغم این بلندای دیوار توهم که بر اعضای این گروهک تروريستي تصویر می شود رویارویی با واقعیت‌های و حضور نیمه جانی از احساس و خاطره اعضاء موجب شده تا ما کماکان شاهد فرار و جدایی عناصر گروهک تروريستي منافقين باشیم.


با نگاهی کلی به فرایند رو به اضمحلال این گروهک تروريستي پاسخ به این سوال در قالب دو برهه زمانی طرح می کنیم:

در نگاه کوتاه مدت:

سرنوشت گروهک تروريستي منافقین بر اساس هویت ابزاریشان تعریف و تعیین می شود؛  تا زمانی که بتوانند نقش فریبکارانه خویش را  ایفاء کنند و به کار سرویس‌های امنیتی و دشمنان این مرز و بوم بیایند به مثابه یک ابزار بکار گرفته می شوند.

 امری که سرکردگان اين گروهک تروريستي نیز به خوبی به آن واقف هستند و بر مبنای آن حیات خویش را در ذیل چتر رژیم‌های دیکتاتوری همچون رژیم بعث عراق قرار داده اند و امروزه نیز در فضای وجود استانداردهای دوگانه غرب در خصوص تروریسم و حقوق بشر فعالیت می‌کنند، در این برهه نقش تخریبی فعالی از خود به نمایش می گذارند و از حمایت دشمنان ملت ایران نیز برخوردار می گردند.

نگاه بلند مدت:

در نگاه بلند مدت تداوم و بقایی هر چیزی ناشی از دو علت است یکی حقانیت امر است و دیگری داشتن پایگاه مردمی، بنابر به این مهم گروهک تروريستي منافقین چون از لحاظ عینی پایگاه مردمی ندارند و از نظر ذهنی ایدئولوژی دگم و منحطی را سرلوحه زندگی شان قرار داده اند اضمحلال و فروپاشی پایان محتوم این گروهک تروريستي است.

گروهک تروريستي منافقين پس از سرنگونی رژیم بعث عراق و با از دست دادن يکي از حاميان خود، برای تداوم ساختار تروريستي خود، دستاویزهای دیگری را جستجو کرده است؛ از جمله قرار گرفتن در پناه آمريکا و رژيم صهيونيستي.

از همین رو تمام تلاش خویش را برای تداوم حضور نیروهای اشغالگر در عراق معطوف کردند و  پس از ناامید شدن از ماندن نیروهای آمریکایی و برداشته شدن چتر حمایتی نیروهای اشغالگر از گروهک تروریستی منافقین در عراق نیز ترفندی دیگري را جستجو کرده است اما نهایتا باید گفت با پایان رسیدن تاریخ مصرف این گروهک تروريستي بدنام حیات ننگين آن‌ها به پایان می رسد.

انتهاي پيام/
برچسب ها: منافقین ، تروریستی ، گروهک
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار