باشگاه خبرنگاران گزارش مي‌دهد؛
پشت پرده ناآرامي‌هاي عراق چيست؟
انگیزه معترضان عراقی از شورش‌های خیابانی، آن هم به بهانه دستگیری رافع العیساوی چیست؟ کشورهای عربی با برجسته کردن این رخداد و دادن رنگ و بوی تفرقه، چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟ با توجه به رویدادهای یکسال اخیر عراق و منطقه، آیا این رخداد یک مسئله کاملا داخلی است یا اینکه آمریکا نیز در این ماجرا منافعی را برای خود تعریف کرده است؟
به گزارش سرويس سياسي باشگاه خبرنگاران؛ هزاران تن از افراد اهل سنت در استان‌های موصل، الانبار و صلاح الدین عراق علیه نوری مالکی دست به تظاهرات زدند. آنان خود را تحت فشار حکومت شیعی این کشور دانسته و طی هفته اخیر، آزادراه مهمی را که به اردن و سوریه منتهی می‌شود مسدود نموده‌اند. اعتراض این گروه از سنیان بیشتر معطوف برخورد مالکی با رافع العیساوی، وزیر دارایی اهل سنت و دستگیری وی به جرم ارتباط با گروهک‌های تروریستی بود اما بیم آن می‌رود که این جرقه، سبب شعله‌ور شدن آتش جدیدی میان شیعه و سنی در عراق گردد.
رافع العیساوی کیست؟
رافع العیساوی، عضو اسبق حزب سیاسی العراقیه، در جدیدترین اخبار، سند منتشره در شماره 15732 روزنامه «الریاض» مبنی بر دریافت رشوه هنگفت از گروهک‌های تندروی سعودی، در زمانی که هنوز سمتی در کابینه نوری مالکی نداشت، را در کارنامه خود دارد.
وی همچنین اخیراً نیز مورد حمایت علنی سایت رسمی گروهک تروریستی منافقین قرار گرفته و این سازمان، به نقل از طارق الهاشمی و با تأکید بر ادامه اعتراضات، خواستار آزادی العیساوی و ادامه شورش‌های خیابانی علیه دولت نوری مالکی شد.
مطالبات معترضان و واکنش‌های دولت عراق
شورشیان عراقی خواهان رفع بازداشت العیساوی شده و ضمن اعتراض خشونت آمیز به تقسیم قدرت در دولت، دولت منطقه‌ای خودمختار برای استان الانبار مطالبه كردند.
نوری مالکی رئیس جمهور دولت عراق، در یک مصاحبه تلویزیونی مسدود نمودن خیابانها را غیرقابل پذیرش عنوان کرده و معترضان را به گفتگو فراخواند. وی پیش از این نیز آمادگی خود را نسبت به دریافت و رسیدگی به مطالبات قانونی معترضان اعلام داشته بود اما شورشیان، با حضور در خیابانها، تاکنون از مذاکره در این باب و حل مسالمت‌آمیز اختلافات، خودداری نموده‌اند. از سوی دیگر این ماجرا زمانی رخ می‌دهد که جلال طالبانی، که به عنوان یک عنصر تقویت‌کننده همبستگی دو حزب جمهوری عراق و اتحاد احزاب سیاسی این کشور محسوب می‌شود، همچنان جهت معالجه در برلین آلمان به سر می‌برد. پیاده‌سازی طرح فوق در غیاب وی، هشداری برای بروز جنگ شیعی سنی در منطقه است.
رویکرد و عملکرد ایالات متحده آمریکا نسبت به عراق
به عقیده محققین سیاست خارجی اروپا، در جهان عرب تمام حوادث و رخدادها با هم پیوند دارند و هیچ حادثه‌ای، مجزا از دیگری نیست. به طور کلی بعد از سقوط دیکتاتورها در منطقه، آمریکا برای برقراری چیدمان مورد نظر خود در کشورها، هر زمانی که نگران اخلال در روند اصلاحات مورد نظر خود توسط شهروندان این کشورها باشد، با مستمسک قرار دادن حواشی و تحریک حساسیت‌های فرقه‌ای، توجهات و سرمایه گذاری‌ها، به تنش‌ها، چالش‌ها و درگیری‌های مذهبی معطوف می‌گردد. کمااینکه به نقل از خبرگزاری پرسه آلمان، سخنگوی شورای ملی عبور از بحران در لیبی، پس از شورش‌ها اظهار داشت: «نابودی قذافی ساده ترین مرحله بود.»
همسایگی عراق با سوریه و ایران، دو کشور مهم منطقه برای آمریکا، و مروری بر اقدامات سیاست خارجی آمریکا نشان می‌دهد که طی یک سال گذشته پس از پایان اشغالگری در عراق، آمریکا برای در امان ماندن از تبعات منفی عدم دستیابی به منابع نفتی خاورمیانه و پس از نقش آفرینی مستقیم و غیرمستقیم در بمب گذاری‌ها و ناامنی در عراق، اکنون با نظر به لزوم انحراف در حرکت بیداری اسلامی، تلاش می‌کند اهداف اصیل این حرکت را به درگیری‌های بی نتیجه قومی، حمایت از عملیات تروریستی مخالفین دولت سوریه حتی اقدامات افراط‌‌گرایانه سلفی‌ها و بالاخره به راه انداختن جنگ شیعه و سنی سوق دهد.
نقش‌های پیدا و پنهان در این رخداد
ارتباط
رافع العیساوی با عناصر تروریستی و شعارهای ضدشیعی این تظاهرات از یک طرف و پوشش
گسترده و هماهنگ این اخبار از سوی رسانه‌های عربستان و قطر آن هم با رنگ و بوی
تفرقه و اختلافات مذهبی، شائبه طرح جدید آمریکایی در عراق را در اذهان ایجاد می‌کند. از سوی دیگر عملکرد عربستان، قطر و ترکیه مبنی بر دخالت در مسائل سوریه و
دامن زدن به اختلافات داخلی این کشور طی یکسال گذشته، این گمانه زنی را
تقویت می‌نماید. همچنین نباید نادیده گرفت که مرور ماجرای طارق الهاشمی معاون سابق
رییس جمهور عراق مبنی بر همدستی با تروریست‌های عراق و دست داشتن در انفجارهای
این کشور، حمایت برخی از کشورهای عربی منطقه و ترکیه از وی، و همچنین ابراز
امیدواری اخیر وی از گسترش ناآرامی‌ها، از دیگر قرائن غیر قابل چشم‌پوشی برای وجود
چنین طرحی است که امروز خاورمیانه با آن روبروست.
رویدادهای یک سال اخیر در خاورمیانه حاکی از وجود یک طرح امریکایی – عربی برای ایجاد اختلافات شیعه و سنی در منطقه است. از این حیث، به راه انداختن جنگهای فرقه‌ای، بهانه خوبی برای افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه و توجیه دخالت‌های سلطه‌جویانه وی در خاورمیانه است. اما ریشه و نوع ارتباط العیساوی با گروهک‌های تروریستی و این پرسش که وی تا چه اندازه مهره موثری برای متحدان آمریکایی در عراق خواهد بود، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.
اهداف
آتی و بلندمدت طرح اختلاف انگیزی فرقه‌ای در کشورهای منطقه چيست؟
با توجه به تحولات اخیر در عراق، گفتنی است مسلماً وجود امنیت و ثبات در لبنان، وابسته به تحولات سوریه است و حزب الله شیعی لبنان نیز حمایت آشکار خود از حكومت بشار اسد را عنوان نموده است، در حالی که نیروهای سنی مستقر در لبنان، مدافع شورشیان این کشور هستند. لذا در صورت وقوع جنگهای فرقه‌ای در سوریه، دامنه آن به لبنان نیز کشیده خواهد شد. شهروندان این دو کشور با گرایشات شیعی یا سنی، احتمالا گزینه‌های بعدی (گزینه‌های روی میز آمریکا) برای راه‌اندازی درگیری‌های مذهبی هستند.
به گزارش خبرگزاری اتریش، ایالات متحده باید تکلیف خود را در منطقه روشن و نیروهای ارتش خود را منظم کند، چرا که در درون خود دچار تناقضات بنیادی است: آمریکا، از یک سو شریک عراق است، در حالیکه بغداد، متحد جمهوری اسلامی ایران، یعنی دشمن قدیمی آمریکاست. تهران، با سوریه ارتباط تنگاتنگ دارد، واشنگتن با عربستان سعودی، قطر، مصر و ترکیه هم‌پیمان است.
نباید از نظر دور داشت که اینگونه رخدادها، اغلب به تضعیف موقعیت دولت مستقر می‌انجامد که به نوبه خود می‌تواند مورد علاقه ایالات متحده امریکا باشد؛ چراکه تضعیف دولت شیعه نوری مالکی، در نهایت ضربه زدن به دولتی است که دارای روابط حسنه با جمهوری اسلامی ایران است.
