نگاهي به دروغ پردازی‌های دولت آمریکا/ از حادثه 11 سپتامبر تا بمب گذاری بوستون

به دنبال هر حادثه تکان دهنده‌ای در آمریکا، دولت این کشور بدون جمع‌آوری مدارک و شواهد لازم، شروع به دروغ پردازی در مورد آن حادثه می‌کند و جناح‌های مختلف نیز برای پیشبرد برنامه‌های خود، به این دروغ پردازی‌ها دامن می‌زنند.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در مقاله ای به قلم  دکتر «پل کریگ روبرتز» در تحلیل دروغ پراکنی‌های دولت آمریکا در مورد حوادثی که در این کشور به وقوع می‌پیوندد، می‌نویسد: آیا تا به حال از اینکه دورغ پراکنی‌های دولت آمریکا تا این اندازه مورد اقبال عموم قرار می‌گیرند، شگفت‌زده نشده‌اید؟ به اعتقاد «روبرتز»، هر زمان که حادثه‌ای تکان دهنده‌، مانند حوادث 11 سپتامبر و یا بمب‌گذاری ماراتن بوستون، در آمریکا رخ می‌دهد، همه افراد، چه از جناح راست و چه در جناح چپ، با تفاسیر دولت در مورد آن حادثه، همراه می‌شوند تا بدین وسیله برنامه‌های خود را به داستان پردازی‌های دولت، ضمیمه کنند. 


*** مردم آمریکا دروغ پردازی‌های دولت را باور می‌کنند
جناح چپ، به داستان‌ پردازی‌های مقامات در مورد مسلمانان علاقه زیادی دارد زیرا در این صورت، تئوری عقب نشینی آن‌ها اثبات شده و نشان می دهد که محرومیت و فشار می‌تواند با امپریالیسم وارد جنگ شود. میهن پرستان جناح راست نیز داستان پردازی‌های مقامات را دوست دارند چرا که این داستان‌ها ثابت می‌کند آمریکا تنها به خاطر خوب بودن مورد حمله قرار می‌گیرد و یا به این دلیل که تروریست‌ها با مهاجرت قانونی واردآمریکا شدند؛ یا اینکه دولت آمریکا که قادر به انجام درست هیچ کاری نیست، هشدارهای فراوان را نادیده گرفته است.

‌فرقی نمی‌کند که اظهارات دولت آمریکا تا چه اندازه گیج کننده و حیرت آور باشد؛ در هر صورت، داستان پردازی‌های مقامات آمریکا از سوی مردم مورد قبول قرار خواهند گرفت. در چنین کشوری، حقیقت و راستی هیچ اهمیتی ندارد و آنچه که مهم است، فقط و فقط برنامه‌ است.

به اعتقاد نویسنده، این مسئله را می‌توان در هر جایی از آمریکا مشاهده کرد و چندین کتاب نوشت که چگونه با وجودی که هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات داستان‌ پردازی‌های دولت وجود ندارد، اما از آنجایی که می‌توان در حمایت از برنامه جناح‌های مختلف، از این دروغ پردازی‌ها استفاده کرد، نویسندگان از داستان‌های غیرمحتمل دولت آمریکا حمایت می‌کنند.


*** محافظه کاران آمریکایی از دروغ پردازی‌های دولت اوباما در مورد بمب گذاری ماراتن بوستون استقبال کردند
برای نمونه، یکی از نویسندگان محافظه کار، در شماره ژوئن نشریه «کرونیکال»، از داستان پردازی دولت در مورد متهمان بمب‌گذاری ماراتن بوستون، به نام‌های «جوهر» و «تامرلن سارنایف»، استفاده کرد تا علیه مهاجرت و بخشودگی مهاجران غیرقانونی و اعطای پناهندگی سیاسی به مسلمانان، اظهار نظر کند. او نوشت:‌«حتی سیستم‌های امنیتی با فن‌آوری بالا نیز در برابر سیلی از مهاجران اغلب خطرناک و متخاصم، با شکست مواجه خواهد شد.»

این نویسنده از تمامی اظهارات دولت به عنوان مدرکی بر گناهکار بودن این دو برادر استفاده کرد. یکی از مظنونین زخمی که حتی قادر نبود به صاحب قایق، در زمانی که او را پیدا می‌کرد، عکس العمل نشان دهد، و بایستی تحت مراقبت پزشکی قرار می‌گرفت، چگونه می‌توانست موفق به نوشتن اعتراف نامه در بدنه قایق شده باشد؟ 

به محض آنکه مقامات، این مظنون [یکی از برادران] را در بیمارستان و تحت مراقبت‌های پزشکی زیر نظر گرفتند، مقامات و مسئولانی که نامشان فاش نشده است، در رسانه‌ها، داستانی در مورد اینکه این مظنون در نامه‌ای به جرم خود اعتراف کرده است، از خود ساختند. هیچ کس تا به حال این اعترافات را به چشم ندیده است اما چون دولت می‌گوید، مردم هم باید باور کنند.


*** هیچ هیئت منصفه‌ای جرات تبرئه مظنونین بمب گذاری را ندارد
این نویسنده محافظه کار می‌داند که تنها گناه «جوهر» این است که او یک مسلمان چچنی تبار است. برای همین هم از برنامه‌ منابع ناشناس که مشغول مجرم جلوه دادن این دو برادر هستند، تعجب نمی‌کند. بدین ترتیب، می‌توان مطمئن بود که هیچ هیئت منصفه‌ای در دادگاه نیز، جرات تبرئه کردن این دو برادر را نخواهد داشت چرا که باید برای دوستان و خانواده‌اش در این مورد توضیح دهد. در آمریکا، این جمله که «تا زمانی که جرم ثابت نشده، فرد بی‌گناه است»، به راحتی زیر پا گذاشته می‌شود. 

با وجودی که برادران «تسارنایف»، مانند شهروندان معمولی، در آمریکا بزرگ شده‌اند، اما این نویسنده، صرف اینکه آنها چچنی تبار هستند را گواهی بر مجرم بودنشان می‌داند؛ زیرا چچنی‌ها درگیر مبارزات ضد روسی هستند. اما این دلیل نمی‌شود که چچن با آمریکا خصومت داشته باشد. طبق شواهد، واشنگتن از چچن، در درگیری‌هایش با روسیه، پشتیبانی می‌کند. واشنگتن با حمایت از تروریسم چچن، تمام قوانینی را که خود بی‌رحمانه در مورد کمک مردم آمریکا به موسسات خیریه فلسطینی، اجرا می‌کند و به اعتقاد واشنگتن از سوی حماس، که از نظر واشنگتن سازمانی تروریستی است، اداره می‌شوند را نقض می‌کند.


*** حکومت نظامی و رژه تانک‌ها در بوستون، تنها برای یافتن مظنونی 19 ساله
جالب اینجاست که به فکر این نویسنده محافظه کار اصلا خطور نکرد که وقتی در یکی از کلان شهرهای مهم آمریکا حکومت نظامی ‌برپا می‌شود و 10000 نظامی مسلح با تانک‌ها در داخل شهر حرکت می‌کنند و به شهروندان دستور می‌دهند که در حالیکه دست‌هایشان را روی سرشان گذاشته‌اند، به بیرون از خانه‌هایشان بیایند و همه این کارها به خاطر پیدا کردن یک مظنون زخمی 19 ساله است، مسلما یک جای کار ایراد دارد. در عوض نویسنده به جای این کار، به «شرایط نظارت» بر «عواقب اجتناب ناپذیر لیبرالیسم مخرب» خرده می‌گیرد که «قدیمی‌ ترین جرم در جهان، یعنی «سرکشی از حکومت» را شامل می‌شود. او از اینکه از دروغ پردازی‌های دولت به عنوان روشی برای ضربه زدن به لیبرالیسم استفاده کرده است، بسیار خوشنود است.
دکتر «پل کریگ روبرتز»، اذعان دارد که به راحتی توانسته است از یک نویسنده محافظه کار برای نشان دادن این نکته که توضیحات غیرمحتمل اگر با تمایلات سازگار باشند، مورد قبول قرار می‌گیرند و می‌توان آن‌ها را برای حمایت از برنامه‌ای خاص، مورد استفاده قرار داد، استفاده کند. اگر به دقت در مورد این موضوع بیاندیشید، در‌می‌یابید که تحقیقاتی که در مورد وقایعی مانند 11 سپتامبر یا بمب‌گذاری ماراتن بوستون صورت گرفته‌اند، همگی خصوصی و محرمانه هستند.


*** هیچ تحقیق رسمی در مورد حادثه 11 سپتامبر صورت نگرفته است
هیچ تحقیقی در مورد حادثه 11 سپتامبر وجود ندارد. در واقع، کاخ سفید به رغم درخواست‌های مکرر خانواده‌های قربانیان حادثه 11 سپتامبر، به مدت یک سال، از انجام هر گونه تحقیقی و به هر طریقی، خودداری کرد. موسسه ملی استاندارد و تکنولوژی آمریکا نیز هیچ تحقیقی انجام نداده است و فقط مدلی کامپیوتری از این حادثه را که با داستان‌پردازی دولت آمریکا مطابقت داشت، ساخته است. تنها کاری که کمیسیون 11 سپتامبر انجام داد نیز، نشستن و گوش دادن به توضیحات دولت و یادداشت‌برداری از آن‌ها بود. در واقع هیچ تحقیقاتی در مورد این حادثه وجود ندارد.

تنها تحقیقات صورت گرفته، از سوی فیزیک دانی بود که ثابت کرد فرو ریختن ساختمان شماره 7 تجارت جهانی ، نمی‌تواند به خاطر برخورد هواپیما به آن باشد بلکه حاصل تخریب کنترل شده آن به وسیله مواد منفجره است؛ گروهی از دانشمندان که گرد و غبار حاصل از انهدام برج‌های مرکز تجارت جهانی را مورد آزمایش قرار دادند؛ معماران و مهندسان سازه‌های بلند با ده‌ها سال تجربه، و نخستین آتش‌نشانانی که در برج‌ها حضور پیدا کردند و شاهد انفجار در داخل برج‌ها و حتی در زیرزمین‌ها بودند، نیز به این موضوع اذعان داشتند.

به اعتقاد نویسنده این مقاله، مردم آمریکا به نقطه‌ای رسيده‌اند که دیگر نیازی به دلیل و مدرک ندارند و اظهارات دولت آمریکا برای اثبات یک موضوع، بسنده می‌کند.


*** بسیاری از شهروندان آمریکایی بدون طی مراحل قانونی و برای مدت نامعلومی بازداشت و یا حتی ترور می‌شوند!
در آمریکا، اظهارات دولت از قدرت ونفوذ منحصر به فردی برخوردار است. این اقتدار و نفوذ از وجهه خوبی نشات می‌گیرد که آمریکا در جنگ جهانی دوم و به طبع آن جنگ سرد، از آن برخوردار شد. در آن زمان، اهریمن جلوه دادن آلمان نازی، کمونیسم شوروی و مائوئیست چین کار آسانی بود. به گفته نویسنده این مقاله، حتی در حال حاضر نیز وقتی نشریات روسی با وی در مورد وضعیت خطرناک آزادی مدنی در آمریکا و حملات غیرقانونی و بی‌پایان واشنگتن به دیگر کشورها مصاحبه می‌کنند، برخی از روس ها فکر می‌کنند کسی که با آن مصاحبه می‌کنند، «پل کریگ روبرتز» واقعی نیست بلکه یک شیاد و کلاه بردار است. 

متاسفانه برخی از مخالفان چینی، مانند «چن گانگ چنگ»، گمان می‌کنند که آمریکا مدافع حقوق بشر است در حالیکه چین آن را نقض می‌کند. آنها نمی‌دانند که بسیاری از شهروندان آمریکایی بدون طی مراحل قانونی و برای مدت نامعلومی بازداشت و یا حتی ترور می‌شوند!

جالب اینجاست که دولت چین به «چن گانگ چنگ» این اجازه را داد تا به طور قانونی چین را ترک کرده و در آمریکا زندگی کند در حالیکه «جولیان آسانژ»، بنیان گذار ویکی لیکس، پس از آنکه از اکوادر پناهندگی سیاسی دریافت کرد، هنوز هم در سفارت اکوادر در لندن به سر می‌برد زیرا واشنگتن به کشور دست نشانده خود [انگلیس] این اجازه را نمی‌دهد که بگذارند وی لندن را به مقصد اکوادر ترک کند.


*** اعترافات یکی از سربازان آمریکایی زندان گوانتانامو
شاید «گانگ چنگ» و دیگر مخالفان دولت چین و روسیه که شدیدا شیفته آمریکا هستند، بتوانند با خواندن کتاب سرباز آمریکایی، «تری هولد بروکس» در مورد رفتار آمریکایی‌ها با زندانیان گوانتانامو، به دید لازم دست پیدا کنند. «هولد بروکس» در آنجا و در جربان شکنجه‌ها و بازجویی‌ها حضور داشته و در مصاحبه با شبکه خبری «راشا تودی» گفته: «روش‌هایی که برای شکنجه و استخراج اطلاعات از زندانیان به کار برده می‌شد، شک و تردید بسیار زیادی در ذهنم در مورد اینکه  آیا این واقعا کشور من است، به وجود می‌آورد. اما وقتی در مورد کاری که با زندانیان گوانتانامو انجام می‌دادیم، فکر می‌کردم، ذهنیتم در مورد کشورم، شبیه آمریکایی که من برای دفاع از آن وارد ارتش شده بودم، نبود و خود همین مسئله، به شدت ناامیدکننده و دلسرد کننده بود.»

«پگی نونان» در شماره 17 می نشریه «وال استریت ژورنال»، در مقاله‌ای نوشت که اوباما مناعت طبع خود را از دست داده است. علت این موضوع چه می‌تواند باشد؟ آیا این به این خاطر نیست که وی در دفترش نشسته و فهرست اسامی شهروندان آمریکایی را که قرار است بدون انجام مراحل قانونی ترور شوند، تایید می‌کند و یا آنها را بدون حکم توقیف در بازداشت نگه می‌دارد؛ یا باز نگه داشتن شکنجه گاه گوانتانامو و ادامه جنگی که نومحافظه کاران آغازگر آن بودند، و وعده‌های دروغینی که در مورد پایان دادن آن داده بود، و یا آغاز جنگ‌های جدید نیست؟


*** جاسوسی دولت آمریکا از شهروندانش
یا شاید هم بتوان گفت که این به این خاطر است که او با هواپیماهای بدون سرنشین به مردم بی‌دفاع در خانه‌هایشان، مراکز درمانی و در محل کارشان حمله می‌کند؛ در حالیکه با این کشورها در جنگ نیست. یا شاید هم به این خاطر باشد که دولت فاسد وی، بدون اطلاع و بی‌هیچ دلیلی، از شهروندان آمریکایی جاسوسی می‌کند.

نه. هیچ کدام از این دلایل، از نظر «نانون»، علت از بین رفتن مناعت طبع اوباما نیست. به عقیده «نانون»، این‌ها خطاهایی نیستند که به خاطرشان، اوباما و حتی افراد دموکراتیک، مناعت طبع خود را از دست بدهد. اوباما دیگر قابل اطمینان نیست، تنها به این خاطر که «آی آر اس»، اداره کل مالیات‌های درون مرزی آمریکا  برای برخی از فعالان سیاسی محافظه کار، دردسر ساز شده است.


*** اوباما از «آی آر اس»، اداره کل مالیات‌های درون مرزی آمریکا ، علیه مخالفان جمهوریخواهش استفاده کرده است
«نانون» یک محافظه کار است و به اعتقاد وی، اشتباه اوباما، سوءاستفاده از «آی آر اس» علیه برخی از جمهوریخواهان است. از قرار معلوم، اگر اوباما ــیا هر رئیس‌جمهور دیگری ــ بتواند از «آی آر اس» علیه مخالفانش استفاده کند، می‌تواند از وزارت امنیت داخلی و پلیس نیز علیه آنها استفاده کند. او این قدرت را دارد که آنها را به مدت نامعلومی بازداشت کرده و یا از هواپیماهای بدون سرنشین علیه آنها استفاده کند.

تمامی این‌ها اقدامات شدیدی هستند. پس چرا «پگی نانون» ابراز نگرانی نمی‌کند؟

شاید به این خاطر است که او فکر می‌کند دولت فقط در مورد تروریست‌ها دست به این اقدامات می‌زند؛ درست به همان اندازه که گمان می‌رفت «آی آر اس»، تنها برای کسانی که از پرداخت مالیات شانه خالی می‌کنند، استفاده می‌شود. 

وقتی که عموم مردم و مفسرانی که آن‌ها را آگاه می‌سازند، فروپاشی اقتدار قانون اساسی و مرگ آزادی‌های مدنی را تایید می‌کنند، شکایت در مورد «آی آر اس»، کاری بیهوده‌ای است.

انتهای پیام/




اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار