اشعار آیینی؛

مرثیه/ هنوزم سیل خون از آسمان جاریست

عشق به أباعبدالله (ع) کوچک و بزرگ نمی‌شناسد. هر کس با هر روش و منشی پای در میدان ارادت می‌نهد تا بزم عاشقان هرچه پر شور و شعور‌تر برپا گردد. در این میدان اما، شاعران نقشی بی‌بدیل داشته و دارند.

دل شیعه دل از غصه سرشاریست
فضای سینه جای داغ بسیاریست

به هر کنجی از این دل بنگری ، بینی
نشان داغ یاران گهرباریست

بنال ای دل ، رسیده موسم ناله
صفر همچون محرّم ، ماه غمباریست

نشسته گرد غم بر چهره عالم
هوای دل ، هوای گریه و زاریست

به گوش آید صدای پای غم هر دم
به هر محفل به پا بزم عزاداریست

ورای آسمان دیدگان ابریست
هنوزم سیل خون از آسمان جاریست

به هجران  محمد ،  مفخر آدم
سیه پوشیده در فقدان دلداریست

هم آواز نوای زینب و زهرا
فغان ازدل برآید، وقت غمخواریست

عجب حزنی در این ماتم بود پیدا
عزای مصطفی آن ماه بیداریست

مقارن با وفات حضرت خاتم
شهادت منصب سردار بی یاریست

عزای مصطفی با مجتبی یک روز
خدا داند در این معنا چه اسراریست

حسن در خانه از غربت سپارد جان
قتیل همسر زرخواه مکّاریست

حسن گویان کنار قاسم و زینب
ابالفضل یار دیرین و وفاداریست

رسد این مه به اندوهی گران پایان
خراسان شاهد غمهای سرداریست

فغان از دل به هجران رضا آید
رضا مسموم نیرنگ و جفاکاریست

خراسان از شمیم عطر نام او
معطّر همچو بوی ناب گلزاریست

هنوزم دل درون سینه می لرزد
از این ماتم که بر آل علی جاریست

حریم بارگاه عسکرین ویران
به دست فرقه گمراه بدکاریست

خدایا کن تو کوته دست ظالم را
هرآن که ایده هایش شیعه آزاریست

دعای سروری از درگه ایزد
شفای عاجل هر فرد بیماریست

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار