چگونه به یک اعتراض غیـرمنطقی پاسخ دهیم؟

در شرکت ما رسم بر ‌این بود که ناهار پرسنل هر روز طبق برنامه‌ای خاص از آشپزخانه‌ای در بیرون از شرکت که با او قرارداد داشتیم تامین می‌شد و راس ساعت مشخصی بین پرسنل توزیع و به آنها 30 دقیقه برای صرف ناهار، وقت داده می‌شد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، تجربه‌ای که می‌خواهم برایتان بازگو کنم مربوط به سه سال پیش است، آن زمان من مدیر میانی یک شرکت تقریبا بزرگ بودم که مسئولیت یکی از بخش‌های خدمات به عهده من بود. حدود دو سالی می‌شد که در آن پست بودم و هر وقت با مشکلی مواجه می‌شدم بسادگی می‌توانستم آن را حل کنم چراکه علاقه خاصی به مطالعه مباحث منابع انسانی داشتم و از آنجا که بخش تحت کنترل من دارای 85 نفر پرسنل بود، آشنایی با این موارد براحتی می‌توانست مرا در حل مشکلات احتمالی یاری کند.

در شرکت ما رسم بر ‌این بود که ناهار پرسنل هر روز طبق برنامه‌ای خاص از آشپزخانه‌ای در بیرون از شرکت که با او قرارداد داشتیم تامین می‌شد و راس ساعت مشخصی بین پرسنل توزیع و به آنها 30 دقیقه برای صرف ناهار، وقت داده می‌شد. هرازگاهی هم اگر مشکلی در غذا بود پرسنل گزارش می‌دادند و ما هم بسته به نوع مشکل یا آشپزخانه طرف قرارداد را عوض می‌کردیم یا به همان پیمانکار قبلی تذکرات لازم را می‌دادیم و مشکل برطرف می‌شد.

آن موقع هم مثل الان در خیلی از شرکت‌ها رسم بر‌این بود که پرسنل خودشان ناهارشان را همراه می‌آوردند و شرکت فقط یک اجاق گاز یا ماکروویو در اختیار آنان قرار می‌داد تا غذای خود را گرم کرده و سپس میل کنند و شرکت‌های بسیار کمی ‌بودند که زیر بار هزینه ناهار برای پرسنل خود می‌رفتند و ‌این هزینه را از حقوق آنان کسر نمی‌کردند.

با توجه به برنامه منظم غذا و سیستم دریافت اعتراضات مربوط به غذا و این‌که کیفیت غذا دائما کنترل می‌شد انتظار نمی‌رفت که هیچ یک از پرسنل از کیفیت یا تنوع غذا ناراضی باشد بنابراین هیچ وقت انتظار ‌این رخداد را نداشتم. یکی از روزها زمانی که در دفترم نشسته بودم از پنجره اتاقم که رو به سالن کار پرسنل بود مشغول نظاره‌کردن کار کارمندانم بودم که دیدم پرسنل مخصوص ناهار مشغول توزیع ناهار شدند و در کمتر از 5 دقیقه روی میز هر کارمند، یک ظرف غذا همراه با قاشق و چنگال قرار دادند. چند لحظه‌ای نگذشته بود که دیدم یکی از پرسنل در ظرف غذایش را باز کرد و پس از دیدن غذا، آن را بست و به نشانه اعتراض آن را روی زمین در وسط سالن گذاشت. چند دقیقه‌ای نگذشت که دیدم ‌این حرکت او به عده‌ای دیگر هم سرایت کرد و دیگران هم به تقلید از او همین کار را انجام دادند و کم‌کم همهمه‌ای برپا و کار تعطیل شد.

خیلی سریع به سالن کار رفتم و دلیل ‌این اعتراض را از پرسنل جویا شدم. یکی می‌گفت چون دیگران نخوردند من هم نخوردم، دیگری گفت فکر می‌کنم کیفیت پایینی دارد و هر کس به دلیلی کارش را توجیه کرد، به نفر اول که رسیدم گفت ‌این غذا تکراری شده است و ما در هفته دو بار ‌این غذا را می‌خوریم. برنامه غذایی ما باید عوض شود و غذاهای سطح بالاتری داشته باشیم!

 وقتی به او گفتم ما سیستم پیشنهادات داریم و چرا از ‌این روش استفاده کردی جوابی نداشت و فقط به ذکر ‌این موضوع بسنده کرد که تاثیر ‌این عمل بیشتر بود و خودتان هم می‌بینید که به چه سرعتی مدیر وارد این قضیه شد! به او گفتم‌ آیا تا به حال کیفیت غذا هم بد بوده یا فقط مشکل شما تنوع غذایی است؟ در پاسخ گفت: نه، کیفیت به هیچ عنوان مشکل ندارد و فقط ما می‌خواهیم برنامه غذایی تغییر کند. به او گفتم‌ آیا قبلا ‌این پیشنهاد را به مسئول مربوطه داده‌ای؟ پاسخی که شنیدم فقط خیر بود.

همان جا در حالی که حدود 40 دقیقه از ساعت کاری هدر رفته بود با صدای بلند میان کارمندان اعلام کردم: ‌ایشان از همین لحظه به دلیل اخلال در نظم شرکت و به هم ریختن جو عمومی‌ اخراج هستند و پس از تسویه حساب کامل، دیگر حق کار کردن در ‌این شرکت را ندارند. از نگاه‌ کارمندان به تعجب و ترس توام آنها پی بردم. با صدایی محکم‌تر گفتم: شخص دیگری هم هست که اعتراض داشته باشد؟ هیچ‌کس صدایش در نیامد و حتی عده‌ای مخفیانه ظرف غذای خود را از روی زمین برداشته و روی میز گذاشتند.

دوباره با همان صدای محکم و بلند اعلام کردم ‌این شرکت دارای نظم و سلسله مراتب است و به هیچ‌وجه بی‌نظمی ‌و آشوب را نمی‌پذیرد. هر کس با غذا مشکل دارد می‌تواند از منزل غذا بیاورد و غذای ‌اینجا را نخورد. ما برای خوردن غذای اینجا، برای کسی کارت دعوت نفرستاده‌ایم. از‌ این به بعد هم اگر کسی از موضوعی ناراحت است یا پیشنهادی دارد از طریق سیستم پیشنهادات اقدام کند. سوالی هست؟

سکوت سنگین کارمندان حکایت از جذبه برخورد من داشت به طوری که طی سه سالی که از‌ این موضوع می‌گذرد هیچ مورد مشابهی رخ نداد و شاید مهم‌ترین فایده آن ‌این بود که پرسنل با نظام پیشنهادات آشنا شده و بیشتر از آن استفاده می‌کنند. یادم می‌آید استادی داشتیم که همیشه می‌گفت: آتش را باید در نطفه خاموش کنی در غیر ‌این صورت بعدا هرگز حریف آن نخواهی شد، چرا که انسان‌ها خیلی زود به روش‌ها عادت می‌کنند./چمدان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار