مرگ و زندگی جیمی جامپ در دستان ژنرال
جیمی جامپ معروف فوتبال ایران، "روز دوری از فوتبال" را، روز مرگ خود می‌داند.
به گزارش خبرنگار حوزه فوتبال و فوتسال گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان مصطفی آبسالان متولد دوم اردیبهشت 1371 اهل روستای گندیزار شهرستان پاتاوه یاسوج همان جیمی جامپ معروف فوتبال ایران است که در یک سال اخیر بارها هنگام برگزاری مسابقات لیگ برتر با پریدن به زمین مسابقه توجه رسانه‌ها و وفوتبال دوستان را به خود جلب کرده است.
وی از هفت سالگی با حضور در کوچه پس کوچه‌های محل، علاقه خود را به فوتبال نشان داده است در 17 سالگی برای حضور در امیدهای ذوب‌آهن به اصفهان رفت تیمی که بازیکنانی چون پیام صادقیان،علی گودرزی و بهمن مالکی را در اختیار داشت عباس سیمکانی سرمربی وقت امیدهای ذوب آهن بدون گرفتن تست فنی مصطفی را از حضور در تمرینات منع کرد. آبسالان می‌گوید، به دلیل این که رابطه و پولی در اصفهان نداشتم از ذوب آهن خط خوردم.
پس از این اتفاق در 20 سالگی به شهرداری یاسوج رفت ولی به قول خودش در آن جا هم به همان دلایل ذکر شده خط خورد.
در 22 سالگی به اصفهان برگشت.
وی در این خصوص گفت: پس از بازگشت به اصفهان از آذری مدیر عامل ذوب آهن خواستم من را عضوی از توپ جمع کن‌های باشگاه قرار دهد وی این کار را انجام داد ولی علاوه بر این که هیچ پولی به من نداد، از دادن جای خواب هم دریغ کرد.
آبسالان افزود: البته نمی‌خواستم برای پول توپ جمع کن ذوب آهن شوم هدف من این بود که در یکی از بازی‌های پخش زنده ذوب آهن به وسط زمین پریده و خودم را نشان دهم. دقیقه 30 بازی رفت ذوب آهن و استقلال در ورزشگاه فولاد شهر از کنار زمین به داخل زمین مسابقه آمدم و با نشان دادن عبارت "گناه من چیست که در این فوتبال جایی ندارم؟" روی پیراهن سفیدم در مقابل دوربین توجه رسانه‌ها را تا حدودی جلب کردم پس از این اتفاق یک روز را در بازداشتگاه شاهین شهر اصفهان سپری کردم و با اخراج از ذوب آهن به یاسوج برگشتم.
مصطفی با حضور در ورزشگاه تختی یاسوج و زمانی که تیم شهرداری مشغول تمرین بوده است با حرکت منحصر به فرد خود سبب ایجاد جنجالی بزرگ می‌شود.
وی ادامه داد: به زمین تمرین شهرداری یاسوج رفتم با داد و فریاد خواستار توجه مسئولان شهر و باشگاه برای احقاق حقم شدم به ناگاه مسئول تدارک تیم همراه فرزندانش و حسن هوری دروازه‌بان شهرداری بر سر من ریخته و به شدت کتکم زدند بازیکنان امید تیم از جمله فضیل آشتیانی، جعفر و جواد رضایی به فریادم رسیده و من را از زیر مشت و لگد‌های بیرون کشیدند.
پس از دستگیری توسط حراست ورزشگاه با حکم قاضی 23 روز زندانی شدم با گذشت 10 روز جریمه و 700 هزار تومان پرداخت کرده و آزاد شدم.
این بار نوبت به برنامه ریزی برای بازی برگشت استقلال و ذوب آهن فرا رسید، جیمی جامپ قصد داشت برنامه ریزی نقشه پریدن به وسط زمین را دوباره تکرار کند.
آبسالان افزود: بعد از سه روز فکر کردن به ذهنم رسید که جمله معروف "من همانم جوابم چه شد؟" را روی تی شرت زردم حک کنم.
منظور من این بود که در بازی رفت هیچ کس جوابم را نداده و حال منتظر پاسخگویی مسئولان هر دو باشگاه بودم، این بار از صندلی‌های جایگاه 22 استادیوم آزادی به داخل زمین پریدم و هر چه انتظامات تلاش کرد و نتوانست به گرد پای من هم برسد ولی میلاد در 17 سالگی برای حضور در امیدهای ذوب آهن به اصفهان رفت تیمی که بازیکنانی چون پیام صادقیان، علی گودرزی، بهمن مالکی و... را در اختیار داشت عباس سیمکانی سرمربی وقت امید های ذوب آهن بدون گرفتن تست فنی مصطفی را از حضور در تمرینات منع کردو آبسالان می گوید به دلیل این که رابطه و پولی در اصفهان نداشتم از ذوب آهن خط خوردم.
پس از این اتفاق در 20 سالگی به شهرداری یاسوج رفت ولی به قول خودش در آن جا هم به همان دلایل ذکر شده فخرالدینی با کنترل من را تحویل انتظامات داد.
با این اتفاق جیمی جامپ به یاسوج برگشت و خود را برای دیدار استقلال و پدیده مشهد آماده کرد.
برای بازی استقلال و پدیده به تهران آمدم این بار "روی پیراهنم جمله خدایا حرف دلم را به کی بزنم درکم کند" را نوشتم، در مسافت بین صندلی های ورزشگاه آزادی و رودی رختکن نیروهای انتظامی دستگیرم کردند. خیلی کتک خوردم و چهار روز در زندان رجایی شهر کرج حبس شدم. پس از آزادی سر تمرین استقلال حاضر شده و نزد امیر قلعه نویی رفتم، به او گفتم؛ ژنرال شما که مردی و خوبی دستم را بگیر، وی پس از دیدن تائیدیه از همه اهالی محل‌مان من را به عنوان عضوی از تدارکات استقلال معرفی کرد. با خروج قلعه نویی از استقلال درهای خروج باشگاه به روی مصطفی هم باز شد.
با آمدن پرویز مظلومی وی به همراه برخی لیدرها و مدد جباری مسئول تدارکات تیم فوتبال استقلال و چند تن از خبرنگاران که از قلعه نویی دل چرکین بودند من را از استقلال بیرون کرده و گفتند تو آدم امیرخان هستی و بهتر است به جایی بروی که وی سمت دارد.
بعد از این اتفاق 50 شب در پارک ارم تهران روی سکوها خوابیدم و پس از آن یک هفته به یاسوج برگشتم. ناامید نشدم و دعا کردم قلعه نویی در لیگ برتر تیم بگیرد، پس از شنیدن خبر سرمربیگری قلعه نویی در ملوان خیلی خوشحال شدم و به تهران برگشتم زیرا که در این فوتبال یک نفر مثل امیر قلعه نویی پیدا نمی‌شود که سراغی از من بگیرد.
مصطفی آبسالان در خصوص هدف خود از این حرکات بیان کرد: هدف من صرفاٌ این نیست که به عنوان بازیکن در تیمی حاضر شوم فقط می خواهم در هر شغل و سمتی که می شود به فوتبال کشورم خدمت کنم فقط می خواهم همراه تیم های فوتبال باشم و اصلاٌ به پول فکر نمی کنم.
اگر کسی دستم را نگیرد باز هم به وسط زمین می آیم یا من را تا ابد زندانی کنید یا وارد خانواده فوتبال کنید.
مصطفی از عزم جدی خودش برای حضور در فوتبال می گوید: خانواده ما کاملا فقیر است 2 خواهر و 2 برادر دارم که برای بهبود اوضاع زندگیمان صبح تا شب کار می کنند می خواهم با حضور در فوتبال به خانواده بی‌بضاعتم کمک کنم.
وی افزود: از حسن خاوری مسئول کمپ استقلال هم تشکر ویژه ای دارم که در زمان حضور قلعه‌نویی از من حمایت کرد.
جیمی جامپ درخواست ویژه ای از امیر قلعه نویی دارد، وی می گوید: از امیرخان می‌خواهم که مردانگی کند و نگذارد من را از فوتبال دور کنند. اگر دور شوم خودکشی می کنم. یا مرگ یا فوتبال!، عاشقانه قلعه نویی را دوست دارم از وی و تمام مسئولان فوتبال ایران عاجزانه تقاضای کمک دارم اگر قلعه نویی بخواهد حاضرم در ملوان به وی خدمت کرده و جانم را فدای وی کنم. حاضرم برای فوتبال و کشور ایران جان دهم .
جیمی جاپ اظهار کرد: این 50 روز به من خیلی سخت گذشت در این مدت به خاطر کارتن خوابی از لحاظ جسمی ضعیف شده ام اما با الگو گرفتن از علی رضا بیرانوند دروازه بان تیم ملی فوتبال کشورمان تمام سختی‌ها را به جان می خرم تا فردی پیدا شود و دست من را بگیرد.
مصطفی می گوید، البته از لحاظ فنی هم دست کمی از فوتبالیست های لیگ برتری ندارم، پس از این که در امیدهای ذوب آهن راه به جایی نبردم، به همراه تیم شهرداری پاتاوه قهرمان لیگ دسته اول استان کهکیلویه و بویراحمد شدم تیمی با مدیریت محمد آبدار و سرمربیگری عبداله سلیمانی و حضور نفراتی چون حسن هجرتیان، رضا علی دلشاد، رسول اکرمیانی فر، کاظم نصرت زاده و آقای داشته.
انتهای پیام/
