گفت وگو با فرزندان شهید عباس بابایی در سومین شب شیدایی؛
خواهری که برای برادرانش مادری کرد
سومین شب «شیدایی» با حضور فرزندان شهید عباس بابایی، جمعه شب به روی آنتن شبکه دو سیما رفت.
به گزارش حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روابط عمومی برنامه «شیدایی»؛ سومین شب ویژه برنامه دهه کرامت، جمعه شب همزمان با سالروز شهادت عباس بابایی، با حضور حسین و سلما بابایی فرزندان این شهید بزرگوار به روی آنتن شبکه دو سیما رفت.
حسین و سلما که سه سال فاصله سنی با هم دارند، از خاطرات دوران کودکی خود گفتند. از مادرشان که اسوه و اسطوره صبر و استقامت بود.
سلمی بابایی در این زمینه گفت: مادرم فعالیت‌های اجتماعی داشت. مدیر مدرسه بود، در شورای شهر قزوین عضویت داشت و تحصیلات عالیه را هم ادامه داد. خلاصه می‌توانم بگویم بعد از شهادت پدرم، مادر هیچ وقت تن به خستگی نداد و همچنان در خدمت اجتماع بود.
وی افزود: مادرم فطرتاً چنین انسانی بود. اینکه همسر شخصی مانند شهید بابایی هم بود، مسئولیتش را چند برابر کرده بود. سعی داشت در هر قدمی که بر می‌دارد، یاد و خاطره همسر قهرمانش را زنده نگاه دارد.
حسین بابایی هم در این زمینه خاطرنشان کرد: شهید بابایی به یقین نمی‌توانست به تنهایی به این حد از تکامل برسد و قطعا همسرش، در هر گام او را همراهی کرده و یاری رسانده است.
وی ادامه داد: رابطه من با خواهرم بسیار خوب است و حتی در زمان حیات مادرم نیز به سلما می‌گفتم «تو مادر دوم من هستی».
بابایی خاطرنشان کرد: داشتن خواهر، نعمت بزرگی برای هر کسی است. بعد از مادر تنها کسی که غم آدم را می‌خورد، خواهر است. هنوز هم خواهرم با من تماس می‌گیرد و احوالم را می‌پرسد.
خواهر حسین هم گفت: چون فرزند بزرگ‌تر خانواده بودم همیشه دغدغه برادرانم را داشته‌ام. همیشه با هم خوب بودیم و هیچ وقت نمی‌گذاشتم آنها کمبودی داشته باشند.
وی با اشاره به خاطراتی از مادرش بیان کرد: مادرمان هر شب گریه می‌کرد و می‌گفت من همیشه به یاد پدرتان هستم. احساس می‌کنم مسئولیت بزرگی بر گردن ما فرزندان شهداست و باید ادامه‌دهنده راه آنها باشیم.
بابایی افزود: پدرم را یک اسطوره می‌دانم. شخصی که در 37 سالگی به اوج رسید و کمال انسانی را جلوه‌گر شد. غلبه بر نفس یکی از مهمترین ویژگی‌های او بود و هنوز هم خودم را در حدی نمی‌بینم که فرزند شهید بابایی باشم.
حسین بابایی در پاسخ به سوال مجری برنامه عنوان کرد: در مسیرهای مختلف، تحت تاثیر نام پدرمان بودیم ولی نمی‌توانم انکار کنم که ترجیح می‌دادیم سایه پدر بر سرمان باشد.
انتهای پیام/
حسین و سلما که سه سال فاصله سنی با هم دارند، از خاطرات دوران کودکی خود گفتند. از مادرشان که اسوه و اسطوره صبر و استقامت بود.
سلمی بابایی در این زمینه گفت: مادرم فعالیت‌های اجتماعی داشت. مدیر مدرسه بود، در شورای شهر قزوین عضویت داشت و تحصیلات عالیه را هم ادامه داد. خلاصه می‌توانم بگویم بعد از شهادت پدرم، مادر هیچ وقت تن به خستگی نداد و همچنان در خدمت اجتماع بود.
وی افزود: مادرم فطرتاً چنین انسانی بود. اینکه همسر شخصی مانند شهید بابایی هم بود، مسئولیتش را چند برابر کرده بود. سعی داشت در هر قدمی که بر می‌دارد، یاد و خاطره همسر قهرمانش را زنده نگاه دارد.
حسین بابایی هم در این زمینه خاطرنشان کرد: شهید بابایی به یقین نمی‌توانست به تنهایی به این حد از تکامل برسد و قطعا همسرش، در هر گام او را همراهی کرده و یاری رسانده است.
وی ادامه داد: رابطه من با خواهرم بسیار خوب است و حتی در زمان حیات مادرم نیز به سلما می‌گفتم «تو مادر دوم من هستی».
بابایی خاطرنشان کرد: داشتن خواهر، نعمت بزرگی برای هر کسی است. بعد از مادر تنها کسی که غم آدم را می‌خورد، خواهر است. هنوز هم خواهرم با من تماس می‌گیرد و احوالم را می‌پرسد.
خواهر حسین هم گفت: چون فرزند بزرگ‌تر خانواده بودم همیشه دغدغه برادرانم را داشته‌ام. همیشه با هم خوب بودیم و هیچ وقت نمی‌گذاشتم آنها کمبودی داشته باشند.
وی با اشاره به خاطراتی از مادرش بیان کرد: مادرمان هر شب گریه می‌کرد و می‌گفت من همیشه به یاد پدرتان هستم. احساس می‌کنم مسئولیت بزرگی بر گردن ما فرزندان شهداست و باید ادامه‌دهنده راه آنها باشیم.
بابایی افزود: پدرم را یک اسطوره می‌دانم. شخصی که در 37 سالگی به اوج رسید و کمال انسانی را جلوه‌گر شد. غلبه بر نفس یکی از مهمترین ویژگی‌های او بود و هنوز هم خودم را در حدی نمی‌بینم که فرزند شهید بابایی باشم.
حسین بابایی در پاسخ به سوال مجری برنامه عنوان کرد: در مسیرهای مختلف، تحت تاثیر نام پدرمان بودیم ولی نمی‌توانم انکار کنم که ترجیح می‌دادیم سایه پدر بر سرمان باشد.
انتهای پیام/
