معرفی کتاب؛

با خواندن این کتاب «نماز اوّلِ وقت» را جدی بگیریم!

خواندن نماز آن هم در اوّلِ وقت آثار مادی، معنوی و اجتماعی فراوانی را به همراه خواهد داشت.

به گزارش خبرنگارحوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «آثار و برکات نماز اوّل وقت» عنوان کتابی است به قلم ابوطالب نصیری که در 120 صفحه از سوی انتشارات مشهور به چاپ رسیده است. این کتاب زیبا و ارزشمند شامل آثار مادی، معنوی و اجتماعی نماز اول وقت، داستان های شگفت انگیز از آثار تقید و تعهد به نماز اولِ وقت و همچنین آثار آن در هنگام مرگ، برزخ و قیامت است که مطالعه آن خالی از لطف نخواهد بود.

مولف در مقدمه کتاب آورده است:

«چه رازی است در اولِ وقت که خوبان و پشگامان عرصه بندگی خداوند با رفتار و گفتار خود ما را به خواندن آن فراخوانده اند؟ چه رمزی است در اولِ وقت که با این که «عجله از شیطان است» ولی عجله کردن و شتاب برای رسیدن به نماز اول وقت، جایز و پسندیده می باشد؟ چه سری است در اولِ وقت که بزرگان ما، یکی از ویژگی های جوان موفق را کوتاهی نکردن نسبت به نماز اول وقت دانسته اند؟!»

چند نمونه از توصیه به نماز اولِ وقت در این کتاب:

امام کاظم (ع): «عَلَیکُم بِالوَقتِ الاَوَّل»؛ «بر شما باد به نماز اولِ وقت» (1)
امام رضا (ع): «عَلَیکَ ابَداً بِاوَّلِ الوَقتِ»؛ «بر تو باد همیشه به نماز اولِ وقت» (2)
امام خمینی (ره): «نماز را حتی اگر در پیاده‌رو خیابان باشد، اول وقت بخوانید.» (3)
مرحوم شیخ حسن‌علی نخودکی اصفهانی: «تو را سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوانی.» (4)
شهید محمدعلی رجایی: «به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید وقت نماز است.» (5)
مرحوم آیت‌ الله مجتهدی تهرانی: «نماز اولِ وقت خیلی موثر است. آن هایی که هر چه می زنند کار و بارشان جور نمی شود؛ به خاطر این است که نماز اولِ وقت نمی خوانند. شما جوان ها را موعظه می کنم اگر می خواهید دنیا و آخرت داشته باشید نماز اولِ وقت را ترک نکنید.» (6)

گزیده‌ای از کتاب:
«حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین حاج آقا هاشمی نژاد فرمودند: یک پیرمرد مسنی در ماه مبارک رمضان به مسجد لاله زار می آمد. خیلی آدم موفقی بود. همیشه قبل از اذان در مسجد بود. به او گفتم حاج آقا شما خیلی موفق هستید، من هر روز که به مسجد می آیم می بینم شما زودتر از ما آمده اید جا بگیرید. گفت: نه آقا من هر چی دارم از نماز اولِ وقت دارم. بعد گفت: من در نوجوانی به مشهد رفتم. مرحوم حاج شیخ حسنعلی، باغچه ای در نخودک داشت. به آنجا رفتم و ایشان را پیدا کردم و گفتم: من سه حاجت مهم دارم، دلم می خواهد هر سه را خدا در جوانی به من بدهد. یک چیزی یادم بدهید.

فرمودند: چه می خواهی؟ گفتم: یکی این که دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم؛ چون حج در جوانی یک لذت دیگری دارد. (فرمودند: نماز اولِ وقت به جماعت بخوان)

گفتم: دومین حاجتم این است که دلم می خواهد یک همسر خوب خدا به من عنایت کند. (فرمودند: نماز اولِ وقت به جماعت بخوان)

گفتم: سوم این که خدا یک کسب و کار آبرومندی به من عنایت فرماید. (فرمودند: نماز اولِ وقت به جماعت بخوان)

این عملی را که ایشان فرمودند من شروع کردم و در فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم و هم همسر مومنه و صالحه خدا به من داد و هم کسب با آبرو به من عنایت کرد.»
 
 
پی‌نوشت ها:
(1). میزان‌الحکمة، ج 7، ص 3130
(2). بحار‌الانوار، ج 80، ص 21
(3). حیات عارفانه فرزانگان، ج 1، ص 76
(4). بهترین قصه های نماز، ص 76
(5). نماز زیباترین الگوی پرستش، ص 67
(6). طریق وصل، ص 80  
 
انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
زهرا
۱۵:۴۸ ۰۳ خرداد ۱۳۹۹
ممنونم ازتون خیلی استفاده کردم خدا اجرتون بده