چگونه بحرین با دخالت بریتانیا از ایران جدا شد؟

سیاستمداران حیله‌گر انگلیسی در معامله با محمدرضا شاه او را به خروج از «بحرین» ترغیب کردند و شاهِ ایران هم با استقبال تمام امیرعباس هویدا نخست‌وزیر رژیم را مسوول تهیه طرح جدایی بحرین از ایران کرد.

۱۸۷ نماینده بیست و دومین دوره مجلس شورای ملی و ۶۰ نماینده پنجمین دوره مجلس سنای ایران، متحد و هم‌دل با محمدرضا شاه پهلوی و امیرعباس هویدا نخست‌وزیر وقت پهلوی، بر حق مالکیت ایران بر «بحرین» چشم بستند.

امروز ۲۴ اردیبهشت پنجاه و چهارمین سالروز تصویب لایحه جدایی بحرین از ایران در سال ۱۳۴۹ است.

میل محمدرضا پهلوی به ایفای نقش «ژاندارمی خاورمیانه» تقریبا همزمان با جدی شدن قصد انگلیس برای خروج نیرو‌های نظامیش از خلیج‌فارس، شدت گرفت.

انگلیسی‌ها که از نیمه‌های قرن هجدهم کرانه شمالی و سواحل جنوبی یکی از مهمترین آبراهه‌های جهان در خاورمیانه را اشغال کرده بودند، پس از چپاول و به یغما بردن منابع عظیم نفتی، گازی، دریایی و معدنی ایران و شیخ‌نشین‌های عرب، تخم اختلافات قومی، مذهبی و سرزمینی را در خلیج‌فارس کاشتند و از پاییز ۱۳۵۰ به حضور نظامی خود در این منطقه پایان دادند.

سیاستمداران حیله‌گر انگلیسی در معامله با محمدرضا شاه او را به خروج از «بحرین» ترغیب کردند و شاهِ ایران هم با استقبال تمام امیرعباس هویدا نخست‌وزیر رژیم را مسوول تهیه طرح جدایی بحرین از ایران کرد. این اقدام، مشروط به بازگرداندن جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به ایران شد، شرطی که با تفاهم سه جانبه نمایندگان وقت ایران و انگلستان و امیرنشین امارت شارجه اجرایی و با حضور نظامیان ارتش پهلوی در ابوموسی، نهایی شد.

روزنامه اطلاعات

بیست و دومین دوره مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۴۹، سه روز بعد از صدور قطعنامه دویست و هفتاد و هشتم شورای امنیت سازمان ملل برای جدایی بحرین از ایران، لایحه امیرعباس هویدا نخست‌وزیر وقت ایران برای جدایی بحرین از ایران را در دستورکار گذاشت و از ۱۹۱ نماینده حاضر در جلسه ۱۸۷ نفر با آن موافقت کردند.

پنجمین دوره مجلس سنا هم چهار روز بعد با رای قاطع ۶۰ نماینده موافق از ۶۰ عضو این مجلس، لایحه دولت برای جدایی بحرین از ایران را تصویب کرد.

جدایی تراژیک

به گواهی هزاران سند تاریخیِ نگهداری شده در موزه‌های جهان، جزیره بحرین در جنوبی‌ترین نقطه خلیج‌فارس و در شمالغربی قطر، از هزاران سال قبل بخشی از خاک ایران بود. حقانیت حاکمیت ایران بر جزیره بحرین آنقدر مسلم و بدیهی بود که انگلستان بعد از ۱۱۰ سال اشغال این بخش از خاک ایران، برای جدا کردن آن با شاه ایران معامله کرد.

این معامله مبتنی بر لابی‌های پشت پرده حاکمان انگلیسی و ایرانی بود. لابی‌ها و بده‌بستان‌های سیاستی موجب شد محمدرضا پهلوی برای همیشه چشم بر این حق ببندد.

قضیه از این قرار بود که شاه در ۱۴ دی ۱۳۴۷ در سفر به دهلی نو اعلام کرد: «دولت شاهنشاهی نمی‌خواهد با اعمال زور بحرین را تصاحب کند، بلکه حاکمیت بحرین را به دلخواه اکثریت مردم، در یک همه‌پرسی آزاد زیر نظر سازمان ملل متحد می‌گذارد، تا اگر اکثریت مردم بحرین علاقه به ملحق شدن به ایران داشتند، بحرین در حاکمیت ایران بماند و اگر خواستند از ایران تجزیه شوند، کشوری مستقل شوند.»

کنسولگری بریتانیا در خلیج فارس

کنسولگری (سرای) بریتانیا در خلیج فارس

البته محمدرضا پهلوی برای دست برداشتن از مالکیت بحرین، در تاریخ ۲ آبان ۱۳۴۷ موافقت‌نامه‌ای با پادشاهی وقت عربستان امضا کرد و بعد از آن به دهلی‌نو سفر کرد و جملات بالا را گفت.

امیرخسرو افشار، قائم مقام وزارت خارجه و مسؤول مذاکره با دولت انگلستان، سخنان شاه را نتیجه توصیه‌های رییس اینتلیجنت سرویس انگلیس در تهران اعلام کرد. او این احتمال را داد که عقب‌نشینی بهت‌آور شاه از مالکیت بحرین به دنبال توافق او با دولت وقت انگلستان در تثبیت مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک اتخاذ شده باشد.

پهلوی پسر یک سال و ۱۰ روز بعد از اظهاراتش در هند، در تاریخ ۲۴ دی ۱۳۴۸ در جمع کارکنان وزارت امور خارجه پهلوی با تاکید بر تسلط بیش از یک قرنی انگلستان بر جزیره بحرین، گفت: «انگلیس این جزیره را به ایران پس نخواهد داد و من نمی‌توانم، چون دُن‌کیشوت رفتار کنم.»

اسدالله عَلَم وزیر وقت دربار در خاطرات روزانه‌اش نوشت: «اکثریت ساکنان آن جزیره عرب هستند و به زبان عربی سخن می‌گویند. به لحاظ اقتصادی مجمع‌الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند، زیرا نفت آنجا که تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد.

از نظر اهمیت استراتژیکی و سوق‌الجیشی با وجود تسلط ایران بر تنگه هرمز آن جزایر دیگر ارزشی ندارد، از جهت امنیتی هم حفظ آن سرزمین پرهزینه و مستلزم استقرار یکی دو لشکر در آنجاست.»

آخرین توجیه محمدرضا پهلوی برای دفاع نکردن از تمامیت ارضی بحرین، این بود که: «من اهل این نیستم که به زور حضور لشگرم، یک جایی را ضمیمه خاک خود کنم.»

دنیس رایت سفیر وقت انگلستان در ایران

دنیس رایت سفیر وقت انگلستان در ایران

همراهی جامعه ملل

با چراغ سبز شاه و همراهی امیرعباس هویدا نخست‌وزیر وقت پهلوی، فرستاده سازمان ملل متحد به جزیره بحرین رفت و به رایزنی و گفتگو با سران قبایل و عرب‌های شیخ‌نشین بحرین پرداخت و گزارش سفرش را با محوریت تمایل مردم بحرین به جدایی و استقلال از ایران به مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل داد.

شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹ با صدور قطعنامه ۲۷۸ جدایی بحرین از ایران را تصویب کرد. عرب‌های بحرین در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ استقلال خود از ایران را اعلام کردند. شاه و نخست‌وزیر رژیم نیز به عنوان اولین مقامات، با صدور پیام‌هایی شیخ‌نشین بحرین را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناختند.

امیرعباس هویدا هم در حمله به منتقدان و در دفاع از عملکرد دولت و مجلس پهلوی، گفت: «به هیچ کس مربوط نیست. دختر خودمان بود، به هر کس می‌خواستیم شوهرش دادیم.»

منبع: ایسنا

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
محمودزاده
۱۶:۱۹ ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
سال ۱۳۵۳ طی یک معامله تاریخی بحرین را دادن دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک را گرفتن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۲۳ ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
جدی می فرمایید؟؟؟
پهلوی ملعون بحرین را به قول خودش شوهر داد و برای مثلا کمی از ابرو ریزی خود کم کند، دو جزیره را با اجازه انگلیس، با نیروی نظامی گرفت، بحرین نفت خیز کجا و دو جزیره کجا؟؟
آخرین اخبار