ماجرای خیریه‌ آقازاده‌ای که ماموریتش شاد کردن دل محرومان است

این گزارش روایت افرادی است که در تلاش هستند با دستان یاریگرشان لذت روز‌های خوب را به زندگی‌ همشهری‌هایشان هدیه کنند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،در گیر و دار روزمرگی‌های زندگی بودم که خبری توجهم را جلب کرد باز هم خانه‌ای توسط آدم‌هایی از جنس خودمان ساخته شده بود تا سرپناهی باشد برای مادری که دردی از دردهایش کم شود با خود گفتم در این شرایط سخت اقتصادی که هر کس به فکر خودش است ساختن خانه و سرپناه همت زیادی می‌خواهد.

این خبر خوشحال‌کننده من را روانه خانه نوساز کرد تا از جزئیات این کار ارزشمند باخبر شوم و کمی با اهل خانه صحبت کنم.

پس از ورود به شهر وردنجان از اهالی محل که آدرس صاحب خانه را می‌پرسیدم خیلی کم اطلاع داشتند، اما به محض اینکه گفتم خانه ساخته شده توسط نیرو‌های جهادی موسسه خیریه شروع کردند به دعای خیر برای آن‌ها و آدرس را نشانم دادند و خانمی از تهیه تبلت برای فرزندش گفت تا از هم‎‌سن‌هایش در تحصیل عقب نماند ظاهرا این آدم‌ها که هنوز نمی‌شناختمشان جای زیادی در دل مردم این شهر باز کرده بودند و کار‌های خیری بیش از این‌ها انجام داده بودند.

زنگ در را که زدم دختر بچه کوچکی در را باز کرد دخترک زیبا و معصومی که به آرامی به من سلام می‌کرد و مادر خانه که برای استقبال در چارچوب در حاضر شد. خانم رفیعی با گرمی از ما استقبال کرد و ما را دعوت کرد که به داخل خانه برویم. او از مشکلاتش برایم گفت این که دو تا فرزند دارد و همسرش از کار افتاده است و مشکلات جسمی و ناتوانی حرکتی دارد. او از چند سال مستاجر بودن و مشکلات اجاره‌نشینی و اسباب‌کشی‌های سالیانه گفت و اینکه تامین هزینه‌های اجاره در کنار مخارج زندگی چقدر برایشان سخت است.

در بین صحبت هایش مدام برای افرادی که من هنوز نمی‌شناختم دعا می‌کرد و از خدا برایشان عمر با عزت و برکت می‌خواست.

این صحبت‌ها مرا به سمت موسسه خیریه علی بن ابی‌طالب شهر وردنجان سوق داد چند نفری را دیدم که ساده و بدون ریا در حال برنامه‌ریزی برای کار‌های خیر بودند خواستم که با آن‌ها صحبت کنم، ولی تمایل زیادی نداشتند و سعی داشتند بدون اینکه نامی از آن‌ها برده شود کار خود را ادامه دهند. سرانجام با یکی از اعضای اصلی صحبت کردم و در تمام این مدت از اینکه هنوز همدلی و کمک زنده است احساس غرور کردم.

راه شهدا را ادامه می‌دهیم

آقای مولوی: زمانی اتفاقات موجود در کشور ایجاب می‌کرد مردم تفنگ به دست بگیرند و با دشمن مبارزه کنند درست زمانی که من دوساله بودم پدرم در جنگ به شهادت می‌رسد و حالا پس از گذشت این همه سال دلم می‌خواست کاری انجام دهم که پدرم را خوشحال کرده باشم و نشان دهم راه شهدا هنوز ادامه دارد و از خون این شهدا نهال‌هایی رشد یافته و حالا این روز‌ها که دشمن به قلب اقتصادی و فرهنگی کشور ضربه وارد کرده باید تا جایی که می‌توانیم پشت هم باشیم تا سختی زندگی به کسی آسیب جدی وارد نکند.

استقبال از ایده‌های نوجوانان شهر برای کارآیی بیشتر

این موسسه در سال ۱۳۸۸ با نام حضرت علی ابن ابی‌طالب (ع) ثبت شد و تا امروز به صورت مستمر فعالیت کرده‌ایم و با کمک مردم شهر و خیرین بودجه ماهانه تامین می‌شود و همه افراد با هدف محرومیت‌زدایی و گشایش در امور در این مکان جمع می‌شوند از کمک مالی تا کمک فکری در این موسسه هست و محدودیت سنی هم وجود ندارد ما از طرح‌ها و ایده‌های نوجوانان و جوانان شهرمان برای کمک هر چه بیشتر به نیازمندان استفاده می‌کنیم.

کمک هزینه ازدواج و تامین جهیزیه برای زوج‌های جوان، کمک هزینه درمان برای افرادی که درگیر بیماری هستند و توان تامین هزینه‌ها را ندارند، وام قرض الحسنه، تهیه سبد کالا، اشتغال‌زایی، ساخت ۴ واحد مسکن، کمک در جهت تعمیر مسکن نیازمندان بخشی از کار‌هایی است که انجام دادیم و با اشتیاق ادامه می‌دهیم.

خرید ۲۶۰ عدد تبلت از درآمد حاصل از بازیافت

در بین همه این فعالیت‌ها بازیافت برایم امر جالبی بود که از طریق آن ۲۶۰ عدد تبلت برای دانش‌آموزان شهرشان خریده بودند، از ایشان خواستم در این خصوص توضیح دهند.

ماجرای خیریه‌ آقازاده‌ای که ماموریتش شاد کردن دل محرومان است

آقای مولوی: چند وقتی هم با ایده بازیافت شروع به جمع‌آوری پسماند‌های قابل بازیافت کردیم به این صورت که از بازیافت از مبدا طرح‌ریزی شد و مردم شهر با جداسازی زباله‌های بازیافتی و تحویل به ما کمک بزرگی در این کار می‌کنند و ما توانستیم با شروع سال تحصیلی و درآمد حاصله برای دانش‌آموزان لوازم‌التحریر و ۲۶۰ عدد تبلت تهیه کنیم که در شروع سال تحصیلی دانش‌آموزی از نعمت تحصیل باز نماند.

در بحث اشتغال اقدام به تاسیس گلخانه کردیم که افراد در بحث تولید و فروش مشغول به فعالیت هستند و کسب درآمد می‌کنند، ما با برگزاری کلاس‌های آموزش مثل خیاطی و زنبورداری در تلاش هستیم افرادی که آموزش می‌بینند را سازمان‌دهی کنیم تا مشغول به کار شوند و با کمک برای به فروش رساندن محصولاتشان بتوانند کسب درآمد کنند.

خانواده‌های تحت پوشش تا به امروز ۱۵۰خانوار هستند که البته با شرایط کنونی تعدادشان بیشتر هم شده و در برخی موارد کمک‌های موردی به قشر کارگر و آسیب دیده از کرونا هم انجام شده که بیشتر تامین اقلام ضروری و مایحتاج مردم بوده است.

دست نیازمندان را می‌گیریم تا خدا دستمان را بگیرد

باید بگویم لذتی که در خوشحال کردن دل یک نیازمند هست در هیچ چیز دیگر نیست و با انجام هر فعالیت و دیدن خوشحالی یک نیازمند و لبخند یک کودک یتیم یا یک فرد معلول ترغیب می‌شویم که با انرژی بیشتری به فعالیت ادامه دهیم و این را هم بدانید که تنها عنایت و لطف خدا بوده که تا به این لحظه موفق بوده‌ایم.

ما دست از تلاش برنمی‌داریم و آرزویمان این است روزی برسد که در اطراف ما خانواده نیازمند دیده نشود. ما درد مردم را در این روزگار سخت درک می‌کنیم و با تلاش شبانه‌روزی در پی این هستیم که خانواده بیکاری در شهرمان نباشد و اگر هم توان کار ندارند دستشان را بگیریم تا خدا دست ما را بگیرد.

ماجرای خیریه‌ آقازاده‌ای که ماموریتش شاد کردن دل محرومان است

منبع: فارس

انتهای پیام/

برچسب ها: خیریه ، نیکوکاری ، احسان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار