چندین نظریه وجود دارد که چرا دیدن تصویر یک لبخند در عکسهای قدیمی اینقدر نادر است؟ در این مقاله به بررسی دلایل این موضوع و بحث در مورد تاریخچه لبخند زدن در عکسها میپردازیم.
در طول زمان تئوریهای زیادی در مورد این موضوع وجود داشته که چرا در عکسهای قدیمی مردم لبخند نمیزدند. برخی از عکسهای اولیه در اواخر دهه ۱۸۲۰ گرفته شده اند؛ این کار در آن زمان کاری مدرن محسوب میشد و بعنوان یک فعالیت هنری و اجتماعی تلقی میشده است.
همچنین از تصاویر به عنوان ابزاری برای ارتباط و مستندسازی استفاده میشد. عکاسی در روزهای اولیه خود روندی کند داشت و به تلاش زیادی نیاز داشت، این کار در درجه اول بر کسانی که در عکس بودند تاثیر میگذاشت.
جدی بودن در عکسهای پرتره
عکسهای اولیه اغلب پرتره بودند. عکسهای پرتره قرار بود که سوژه را طبیعی و جدی ثبت کنند. این نظریه تا دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ و زمانی که کمکم لبخند زدن وارد عکسها شد ادامه داشت. اما همچنان این پرسش باقی میماند که چه چیزی تغییر کرد؟
نظریههای بسیار در مورد جدی بودن در عکسها
در دوران مدرن اگر کسی را ببینیم که در عکس لبخند نمیزند، ممکن است فکر کنیم که خوشحال نیست. اما همیشه اینطور نبوده است. نظریههای متعددی وجود دارد که چرا مردم در گذشته از لبخند زدن خودداری میکردند.
یک نظریه این است که مردم فکر میکردند که دندانهایشان زیبا نیست و نمیخواستند آنها را نمایش دهند. بسیاری این نظریه را معتبرترین نظریه میدانند، زیرا به طور کلی مردم در گذشته دندانهای وحشتناکی در مقایسه با استاندارهای امروزی داشتند.
با اینحال این نظریه اغلب رد میشود، زیرا از آنجاییکه همه مردم دندانهای وحشتناکی داشتند، بنابراین زیاد مهم نبود که دندانها چطور بنظر برسند. با این حال برخی بر این عقیده هستند که با وجودی که داشتن دندانهای بد موضوعی عادی بوده، اما این بدان معنا نیست که آنها از این موضوع راضی بوده باشند.
آنگوس ترامبل، مدیر گالری ملی پرتره در کانبرا، استرالیا، به این موضوع اشاره میکند که حرفهای شدن صنعت دندانپزشکی، سنت لبخند زدن را به عکسها آورد.
یک نظریه محبوب این است که عکاسان اولیه به سادگی نمیتوانستند لبخند افراد را در یک عکس ثبت کنند. علت آن زمان نوردهی طولانی لازم برای گرفتن عکس بود.
در اوایل دهه ۱۸۰۰، نور دهی برای ثبت یک عکس میتوانست تا بیش از ۳۰ دقیقه طول بکشد. این بدان معناست که افرادی که در عکس حضور داشتند باید برای این مدت طولانی بدون حرکت باقی میماندند، و این کار لبخند زدن را دشوار میکرد.
اغلب در این موقعیت، افراد راحتترین ژست و حالت چهره را برای عکاسی انتخاب میکردند.
با اینحال به نظر نمیرسد که این موضوع چندان درست باشد، زیرا در دهه ۱۸۶۰ زمان نوردهی در عکاسی به طور قابل ملاحظهای کاهش پیدا کرد و به چند ثانیه کاهش یافت.
با معرفی فیلمهای رولی عکاسی توسط جورج ایستمن در سال ۱۸۸۵، و بهبود کیفیت و کارایی طراحی دوربینهای جدید و مواد عکاسی، پیشرفت زیادی در صنعت عکاسی ایجاد شد؛ بنابراین اگر این فنآوری تا دهه ۱۸۶۰ پیشرفت کرده بود، چرا مردم هنوز از لبخند زدن در عکسهایشان اجتناب میکردند؟
کریستینا کوچمیدوو، پروفسوری که بر روی فرهنگ و ارتباطات مردمی مطالعه میکند، با موضوع فنآوری موافق نیست و میگوید که لبخند زدن در مقابل دوربین برای افراد طبیعی نیست.
برخی دیگر از متخصصان معتقدند که عکاسی و نقاشی پرتره، اشکالی از هنر هستند و آداب و رسوم آن دوران بر این بود که لبخند زدن برای پرتره نامناسب است. علاوه بر این، احتمالا پوزخند زدن ژستی غیرجذاب بود و فقدان کمال و دلفریبی یا حتی پیچیدگی افراد را به تصویر میکشید. نظریه پیچیدهبودن یا دلفریبی زمانی مطرح میشود که در نظر میگیریم عکاسی در اواسط دهه ۱۸۰۰ در دسترس همه نبود.
عکاسی کاری تجملاتی بود که همه از عهده هزینه آن بر نمیآمدند؛ بنابراین محتمل است کسانیکه عکس میگرفتند، بخواهند متفکر و جدی به نظر برسند.
اما از طرفی دیگر، آن دسته از مردم عادی که میتوانستند عکس بگیرند نیز لبخند نمیزدند. زیرا به احتمال زیاد این تنها فرصت آنها برای گرفتن عکس بوده و آنها میخواستند به بهترین شکل به نظر برسند.
اغلب، لبخند زدن به عنوان نشانهای از غیر رسمی و غیر حرفهای بودن محسوب میشد. لبخندهایی که شبیه به خندیدن بود به همراه جنون و مستی بود؛ این یک نگرش معمول در مورد لبخند زدن در عکسها بود.
عکس به عنوان تصویر ثبت شده از یک شخص باید تصویر واقعی از او را نشان دهد. به طور خلاصه، لبخند زدن اغلب مصنوعی و کاری ساختگی تلقی میشد، و در نتیجه عکاسان در این نوع عکسها از آن استفاده نمیکردند. لبخند زدن نوعی بی وقاری در عکس بود.
محتملترین دلیل برای لبخند نزدن در عکسهای قدیمی
در حالی که نظریههای زیادی در اینباره وجود دارد که چرا مردم در عکسهای قدیمی از لبخند زدن اجتناب میکردند، اما محتملترین توضیح این است که آنها لبخند زدن در عکس را کاری بی پرستیژ و بی کلاس تلقی میکردند.
سوژه این عکسها معمولا افراد ثروتمند و برخی از شهروندان طبقه متوسط بودند که میخواستند حالت مرموز بودنشان حفظ شود. در نتیجه عکسها، مانند آثار هنری شخصی و نقاشیهای پرتره گران قیمت بودند.
بر اساس این نظریه، این روند تا اوایل دهه ۱۹۰۰ که مردم از هر طبقه اجتماعی شروع به عکس گرفتن کردند، ادامه داشت. در این زمان با توجه به اینکه داشتن دوربین فراگیرتر شد، لبخندها نیز به عکسها راه پیدا کردند.
این تئوری با این حقیقت نیز همراه است که از آنجاییکه تهیه دوربین مقرون بهصرفهتر شد، عکسهای فوری رواج بیشتری پیدا کردند؛ و در این نوع عکسها، گاهی افراد در حالت لبخند زدن یا خندیدن بودند که از آنها عکس گرفته میشد؛ و به این ترتیب قبح خندیدن در عکسها کمکم از بین رفت.
در اواخر دهه ۱۸۰۰ و اوایل ۱۹۰۰، دیدگاه مردم نسبت به عکسها تغییر پیدا کرد. آنها کمکم عکس را بهعنوان تصویری از ثبت یک لحظه میدیدند و نه یک پرتره رسمی.
این تغییر در نگرش احتمالا همان چیزی است که باعث شد در هنگام عکس گرفتن راحتتر لبخند بزنند.
عکاسی آماتور و هنری نیز در این دوره بسیار رایج بود و افرادی که عکس میگرفتند انتظارات و ایدههای جدید در مورد اینکه چگونه میخواهند به یاد آورده شوند را وارد عکاسی کردند.
در جنگ جهانی دوم، لبخند زدن در عکسها به یک امر عادی تبدیل شده بود؛ بنابراین با پیشرفت فنآوری، مردم میتوانستند لبخند بزنند و طولی نکشید که نگرشهای اجتماعی در این مورد تغییر کرد و ما خیلی زود لبخندهای بیشتری در عکسها میدیدیم.
لبخند زدن در عکسهای قدیمی
امروزه عکس گرفتن به گونهای به طبیعت دوم ما تبدیل شده و اصلا به این فکر نمیکنیم که آیا باید لبخند بزنیم یا خیر. وقتی یک دوربین بیرون میآید، واکنش طبیعی ما این است که لبخند بزنیم، اما همیشه اینطور نبوده است.
دفعه بعد که به یک عکس قدیمی نگاه میکنید، لحظهای درنگ کنید و به این فکر کنید که چرا افراد در آن عکس لبخند نمیزنند. احتمالات اینها هستند: آنها سعی دارند با اینکار سلامت عقل، وقار و مرموز بودن خود را در عکس نشان داده و حفظ کنند.
منبع: خبرآنلاین