
به گزارش گروه استان هاي باشگاه خبرنگاران ، علی موسی نژاد ، اظهار کرد :رویکردهای گوناگونی در باب مسائل اجتماعی و چگونگی تجزیه و تحلیل آنها وجود دارد که عمدتاً غیر علمی هستند.
وی ضمن اشاره به اینکه امروزه مسائل اجتماعی بر اساس رویکردهای علمی مورد بررسی قرار میگیرند، و از منطق خاص خودشان تبعیت میکنند، افزود: یکی از مهمترین ویژگیهای مسائل اجتماعی زمانمندی و تاریخی بودن آنهاست، به این معنا که این مسائل از بدو شکلگیری نطفه تا زمان شکوفائیشان، دورهی زمانی را طی میکنند و به تعبیر دیگر خلقالساعه نیستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام چند عاملی بودن را از دیگر ویژگیهای مسائل اجتماعی دانست و گفت این ویژگی به این مفهوم است ، که مسائل اجتماعی ریشهها و علل متعدد و متنوعی دارند.
موسی نژاد در ادامه دیگر ویژگی مسائل اجتماعی را ساختاری بودن آنها عنوان کرد و در تبیین این ویژگی گفت: این مسائل از آرایش و چیدمان خاص نهادها در سطوح ملی و فرو ملی ناشی میشوند و از عوامل بینالمللی نیز تأثیر میپذیرند.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی عنوان کرد: یکی از دیدگاههایی که میتواند به تبیین مسائل اجتماعی در جامعهی ما کمک کند، نظریهی «آنومی نهادی » است. بر اساس این نظریه در هر جامعه چنانچه یکی از نهادهای چهارگانهی مذهب، اقتصاد، سیاست و خانواده بر دیگر نهادها مسلط شود، استقلال نسبیشان را سلب نموده و معیارهای خاص خود را بر آنها تحمیل کرده و آنها را از ایفای کارکردهایشان بازمیدارد و از این طریق، نوع و شکل آسیبهای اجتماعی را تحتالشعاع قرار میدهد.
وی تأکید کرد: به عنوان مثال در استان ایلام که نظام خانواده و خویشاوندی بر دیگر نهادها مسلط است؛ شاهد پدیدههایی مانند خویشاوند سالاری، قبیلهگرائی، نزاعهای خویشاوندی، قتلهای شرافتی، تخلف در انتخابات و مواردی از این قبیل هستیم.
این مدّرس دانشگاه اظهار کرد: در سطح کلان (ملی) هم با آنومی نهادی مواجه هستیم و به همین دلیل اکثر نهادهای مذکور فاقد استقلال نسبی لازم در عرصهی فعالیتهای خودشان هستند و بر این اساس، ایدئولوژیهای خاصی بر روند سیاستگذاریها و برنامهریزیها حاکم میشود.
عضوهیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه حاکمیت ایدئولوژیهای سیاسی، قومیتی، جنسیتی و ...، گسستها و تضادهای متعددی را ایجاد کرده، گفت: امروزه در کشور ما نهاد سیاست، معیارهای فعالیت و برنامهریزی در بخشهای دیگر را تعیین میکند. به عنوان نمونه در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور؛ انتخابها، انتصابها و ارزیابیها طبق معیارهای مقبول و مورد نظر نهاد سیاست انجام میپذیرد و توجه چندانی به معیارهای علمی نمیشود. در نتیجه، در سالهای اخیر شاهد جلوگیری از ورود افراد نخبه و توانا به دانشگاهها و اخراج آنها و بالاخره، موج گستردهی فرار مغزها به خارج از کشور و از استان ایلام به سوی استانهای دیگر بودهایم.
موسینژاد تأکید کرد: ترکیب و چیدمان نهادی جامعه طبیعتاً بر ماهیت و شکل و شیوهی تعریف مسائل اجتماعی، و برنامهریزی در راستای کنترل و کاهش آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. بر اساس معیارهای علمی، دانشگاهها و دانشگاهیان قادر و موظفاند مسائل اجتماعی را ریشهیابی و تجزیه و تحلیل کرده و به مسئولین راهکار و پیشنهاد بدهند اما در کشور ما قضیه برعکس است و مدیران و مسئولان تلاش میکنند تعریف خاص خود را از مسائل اجتماعی بر مراکز علمی تحمیل نمایند.
این مدّرس جامعهشناسی با بیان اینکه در بررسی مسائل اجتماعی، نگاه سیاسی و بوروکراتیک که معمولا نگاهی غیر علمی و تقلیل گرایانه می باشد غالب است خاطرنشان کرد: شیوهی برخورد استانداران قبلی و فعلی استان ایلام با موضوع خودکشی در این چارچوب قابل بررسی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام ادامه داد: در شکلگیری مسائل اجتماعی از قبیل خودکشی دو دسته عوامل یعنی؛ عوامل زمینهساز یا عوامل بعید و عوامل شکوفا کننده یا عوامل قریب دخیل هستند و با یک نگاه علمی و جامع باید هر دو دسته را مورد توجه قرار دهد.
این جامعه شناس خودکشی پژوه ضمن تأکید بر این نکته که افزایش و کاهش خودکشی در استان ایلام متأثر از دو دسته عوامل ساختاریِ تاریخی بلندمدت و عوامل مقطعی و کوتاه مدت است؛ ادامه داد: در همین راستا اظهار نظرآقای مهرجویی که گفته است نمایش فیلم «بمانی» موجب کاهش خودکشی در ایلام شده، جای تأمل دارد.
موسی نژاد با اشاره به اینکه فیلم «بمانی» واقعیتهای استان ایلام را بازنمایی نمیکند و برخی صحنههای فیلم بیشتر به طنز و، تمسخر و تحقیر شبیه هستند، اظهار کرد: « بمانی» اگر هدفش نشان دادن وضع موجود استان باشد؛ فیلم موفقی نیست چرا که آقای مهرجویی شناخت درست و جامعی از خرده فرهنگهای موجود در استان ایلام و مسألهی خودکشی و زمینهها ، ریشهها و عوامل آن نداشته و اندک اطلاعاتی هم که داشته روزآمد نبوده است. افزون بر آن، وضعیت خودکشی در سالهای پس از اکران فیلم بمانی اعتبار درک و دریافت آقای مهرجوئی از مسائل استان ایلام را تأیید نمیکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام ادامه داد: اگر هدف فیلم « بمانی» مصونیت بخشیدن به مخاطب در مقابل خودکشی بوده که البته اظهارات آقای مهرجویی و دکتر خرازیها(مدیر گروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی تهران) نشان میدهد که یکی از اهداف فیلم همین بوده؛ در این صورت هم سئوال این است که آیا این فیلم توانسته است زمینهها و عوامل متعدد و متنوع خودکشی؛ همچون بیکاری، فقر، محرومیت، یأس و افسردگی اجتماعی، تبعیضهای گسترده، شکاف نسلها، تضاد ارزشها، مشکلات هویتی، جهانی شدن و ... را در یک آن از بین ببرد یا راهکارها و مهارتهایی را جهت مقابله با آنها تجویز و توصیه کند.
مدّرس جامعهشناسی اظهار کرد: به فرض محال حتی اگر بپذیریم که عوامل اصلی خودکشی در ایلام همان چیزهایی است که آقای مهرجویی در فیلمش نشان داده؛ آیا به این سرعت و سهولت میتوان آن عوامل را کنترل کرد و از تأثیرشان بر خودکشی کاست.
اين محقّق علوم اجتماعي معتقد است: آقای مهرجویی بار زیادی را بر دوش فیلمش گذاشته و انتظار بیش از حدی از این فیلم داشته است در حالی که «فیلمدرمانی» مورد نظر آقای مهرجویی، پروژهی موفقی نبوده است. البته فیلمدرمانی دیدگاه تازهای در دنیا نیست و در همه کشورها اعم از صنعتی و غیر صنعتی استفاده از فیلمها و برنامههای مفرّح تلویزیونی به منظور تقویت روحیهی نشاط در مخاطبان، سابقهای طولانی دارد و عمدتاً در تحقیقات آزمایشی و در مورد گروههای کوچک و کمجمعیت که انجام تحقیق در موردشان امکانپذیر است، مورد استفاده قرار میگیرد.
موسی نژاد در خصوص این ادعای مهرجویی که اکران فیلم بمانی موجب کاهش آمار خودکشی شده، اظهار کرد: اولاً آمار خودکشی در استان ایلام در دههی 80 به طور کلی افزایش یافته، ثانیاً افرادی که در معرض خودکشی بودهاند، فیلم بمانی را ندیدهاند چرا که فیلم بمانی هیچگاه در ایلام اکران نشد، ثالثاً این ادعا که نمایش آن فیلم موجب کاهش خودکشی شده بیپایه و غیر علمی است چرا که تحقیقی در باره اثرگذاری فیلم بر مخاطبان انجام نشده و این، صرفاً پنداشتهی آقای مهرجویی و انتظار او از فیلمش است لذا طرح این ادعا از سوی آقای مهرجویی عجیب است و از آقای خرازیها به عنوان یک متخصص در این حوزه، عجیبتر.
وی با اشاره به این که مهمتر از ادعای این آقایان، نگاهی است که در پسِ فیلم و همچنین اظهارات آنها به چشم میخورد که نگاهی از بالا به پایین و مرکز – پیرامونی است که البته در اکثر پایتختنشینان مشاهده میشود، تصریح کرد: آقای مهرجویی در زمان ساخت فیلمش، آنچنان خود را مسلط بر موضوع و آشنا به اوضاع و شرایط و ویژگیها و مشکلات استان ایلام پنداشت که نسبت به هر گونه مشاوره و استفاده از صاحبنظران ایلامی احساس بینیازی کرد و حتی بدتر اینکه، با نابالغ و فاقد صلاحیت تلقی کردن صاحبنظران ایلامی در شناخت مسائل خودشان، از آنها هیچ کمک فکری دریافت نکرد.
این جامعه شناس خودکشی پژوه با بیان اینکه این فیلم نگاهی ناقص، تقلیلگرایانه و تعصبآلود نسبت به مردم ایلام و مسألهی خودکشی داشته، تصریح کرد: این نگاه نادرست، زیربنای تفکرات استانداران قبلی و فعلی ایلام دربارهی خودکشی بوده و هست؛ آقای اعلایی ریشهی خودکشی در استان ایلام را ضعف باورهای دینی دانست و بر این اساس، طرح «نسیم رحمت» را با هزینهای هنگفت اجرا کرد و صرفاً برای عدهای غیربومی شغل ایجاد کرد و بر درآمدشان افزود اما از میزان خودکشی این مردم محروم هیچ نکاست.
وی ادامه داد: اما در مورد اظهارات آقای عباسزاده (استاندار فعلی ایلام) مبنی بر اینکه با اجرای طرح هدفمندی یارانهها؛ تعمیق معرفت عمومی ( که ظاهراً منظور طرح نسیم رحمت است) و اجرای طرحهای محرومیتزدایی؛ خودکشی در استان ایلام به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده؛ چند نکته قابل ذکر است: اولین نکته اینکه همانطور که اشاره شد، خودکشی در استان ایلام طی دو دههی اخیر به طور کلی روند صعودی داشته ولی در سالهای 76 و 88 به عنوان دو نقطهی عطف در تاریخ کشور، میزان خودکشی به طور کلی کاهش پیدا کرده است.
موسینژاد ادامه داد: اما در مقایسهی این دو سال مشخص میشود که هم به لحاظ تعداد اقدامها؛ جنس، میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال افراد خودکشیکننده؛ و همچنین از نظر وسایل مورد استفاده و میزان موفقیت در خودکشی و بالاخره عوامل مؤثر بر خودکشی تفاوتهای چشمگیری میان این دو سال وجود دارد. به عنوان نمونه در سال 76 بیشترین کاهش در بین گروه سنی 19-15 ساله رخ داده اما در سال 88 بیشترین کاهش مربوط به گروه سنی29-25 ساله بوده است.
وی تصریح کرد: در سالهای 76 و 88 شاهد کاهش میزان خودکشی در میان هر دو گروه جنسی بودهایم، معهذا میزان کاهش خودکشی مردان در سال 88 بیش از زنان بوده است. در سال 76 میزان خودکشی افراد مشغول به فعالیتهای علمی و فکری؛ یعنی دانشجویان و دانشآموزان بیش از دیگر گروهها کاهش یافت اما در سال 88 بیشترین میزان کاهش، مربوط به گروههای سنی جویای کار یعنی افراد 34- 25 ساله بوده است.
این جامعهشناس خودکشی پژوه با بیان اینکه از نظر وضعیت تأهل در سال 76 بیشترین میزان کاهش مربوط به افراد مجرد بوده و در سال 88 بیشتر مربوط به افراد متأهل بوده؛ اضافه کرد: در سال 76 بیشترین میزان کاهش مربوط به کارمندان و پس از آن؛ بیکاران بوده است اما در سال 88 بیشترین میزان کاهش مربوط به افراد خانهدار، بیکار و سرباز بوده و بیشترین میزان افزایش هم متعلق به دارندگان مشاغل آزاد، کارگران، کارمندان، کشاورزان، دامداران و دانشجویان بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامهی ارزیابی مقایسهای خود خاطرنشان کرد: در سال 76 خودکشیهای ناشی از مسائل روحی و روانی کم شده، اما در سال 88 خودکشیهای ناشی از مشکلات روحی و روانی و خانوادگی افزایش یافته است.
موسی نژاد در خصوص نتیجهای که از این آمارها میتوان گرفت، گفت: این آمارها نشان میدهد که هر کس در این کشور حرکت مثبتی کرده و یا وعدهای داده و مردم را به آینده امیدوار کرده، اثر خوبی بر کاهش خودکشی گذاشته. البته در بارهی تأثیر طرح یارانهها و ادعای آقای استاندار باید گفت وعدهی این طرح بیش از اجرای آن بر کاهش خودکشی مؤثر بوده است.
وی با بیان اینکه میزان خودکشی در ماههای پیش از اجرای قانون هدفمندی و نخستین ماههای واریز یارانهها کاهش یافته ولی این طرح در حد یک مسکّن عمل کرده و تأثیرش مقطعی بوده؛ ادامه داد: باید توجه داشت که با آغاز اجرای طرح یارانهها میزان تورم، بیکاری و گرانی چنان افزایش یافت که اگر طرح هدفمندی یارانهها به طور بالقوه میتوانست اثر چشمگیر و ماندگاری بر کاهش خودکشی داشته باشد، آن هم خنثی شد.
این جامعه شناس خودکشی پژوه با بیان اینکه استاندار ایلام کاهش خودکشی های موفق را معیار قضاوت خود قرار داده است تصریح کرد: موفقیت در صورتی است که اقدام به خودکشی کاهش یابد.
این پژوهشگر ایلامی ضمن تأکید بر اجتناب از نگاه تکعاملی و تقلیلگرایانه در تحلیل مسائل اجتماعی مانند پدیدهی خودکشی گفت: تأمل در تاریخ و روند مسألهی خودکشی در استان ایلام نشان میدهد که با آغاز و افزایش فعالیتهای انتخاباتی هم در سال 76 و هم در سال 88 خودکشی کاهش پیدا کرده و این روند نزولی تا پایان انتخابات تداوم یافته لذا میتوان نتیجه گرفت که انتخابات و به طور کلی باز شدن فضای سیاسی جامعه بر کاهش خودکشی در استان ایلام مؤثر بوده است.چرا که انتخابات فی نفسه نوعی سرمایهی اجتماعی را ایجاد میکند که به نوبهی خود اثری بازدارنده؛ کنترلکننده و کاهشدهنده بر خودکشی میگذارد.
موسی نژاد در خصوص چگونگی تأثیر انتخابات بر کاهش خودکشی با بیان اینکه تحقیقات انجام گرفته در بسیاری از کشورها اعم از توسعهیافته و در حال توسعه، اثر کاهندهی سرمایهی اجتماعی را بر آسیبهای اجتماعی تأیید کرده است. تصریح کرد: سرمایهی اجتماعی در کشور ما بر اثر رفتارهای نادرست مسئولان دولتی و سیاستها و برنامههای غیرکارشناسانه به شدت دچار فرسایش شده است و به تبع آن، نشاط اجتماعی در جامعه کمرنگ شده است.
وی در پایان تاکید کرد: مسألهی خودکشی، نتیجهی تعامل و ترکیب خاص عوامل فراوان در سطوح مختلف است و عوامل اجتماعی هنگامی که با یکدیگر مصادف شوند، میزان و مکانیسم اثرگذاریشان بر مسائل اجتماعی دچار تفاوت میشود. لذا در تجزیه و تحلیل عوارض و اثراتشان باید آنها را به طور همزمان و در تعامل با هم در نظر گرفت نه به صورت مجزا از هم. چرا که تفکیک میزان تأثیرگذاری آنها صرفاً امری تحلیلی است و جدا کردن اثرات آنها عملاً غیر ممکن است./ج1