با زنبیل در یونسکو!

به نظر می‌آید در یونسکو درخواست‌هایی که زودتر ارسال می‌شود، در اولویت قرار می‌گیرد و اگر کشوری بعد از درخواست اولیه نسبت به درخواست ارسالی به یونسکو ادعایی داشته باشد به سختی می‌تواند آن ادعا را ثابت کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، انگار صف نان است که هر کسی زودتر زنبیلش را بگذارد می‌تواند میراثش را ثبت کند! اینجا یونسکو است و برای ثبت میراث معنوی کشورها ظاهرا باید دلایل و مستندات زیادی آورده شود اما در نهایت در زمان ثبت میراث معنوی و میراث مشترک، پرونده‌ای که زودتر ارائه شده اولویت دارد و البته در بسیاری موارد با وجود اینکه ایران عضو کمیته بین الدول نبود و حق رای و اعتراض نداشت، ثبت معنوی را از دست داد.

با همین روند ما تار و چوگان را از دست دادیم و به آذربایجان که روزگاری بخشی از سرزمین ما بوده است، سپردیم. نه این که بخواهیم فرصت‌طلبی کشورهای دیگر و عدم تحرک و سو مدیریت خودمان را ندیده بگیریم و همه تقصیرها را به گردن یونسکو بیندازیم اما در بسیاری از پرونده‌ها مثل پرونده چوگان ما دلایل محکم‌تری داشتیم اما به دلایل مختلف نتوانستیم حق خودمان را به اثبات برسانیم. 

حالا شب یلدا به عنوان میراث معنوی آذربایجان در یونسکو مطرح است و ما منتظریم تا بیینیم مدیریت فرهنگی کشور در این زمینه چه فعالیتی می‌کند. 

در زمینه ثبت میراث معنوی همه کشورها فعالند و در آخرین خبرها بلژیک چیپس سیب‌زمینی را به عنوان میراث خود به یونسکو ارائه داده است در حالی که ما به سادگی سه‌تار را از دست داده‌ایم.

در زمينه آثار معنوی کشورها دو فهرست وجود دارد؛ يكي فهرست معرف و ديگري فهرست «نيازمند پاسداري فوري» است. 

در فهرست معرف، ميراثي در آن ثبت مي‌شود كه اين ميراث پوياست و به زندگي خودش ادامه مي‌دهد و معرف فرهنگ آن كشور است و نياز چنداني به پاسداري فوري ندارد، اما ميراث دوم ميراث نيازمند پاسداري فوري است، يعني به نوعي در خطر است. 

كشورها زماني‌كه ميراثي را در خطر ثبت مي‌كنند موظف مي‌شوند در يك دوره چهار ساله آن را از وضع در خطر خارج كنند و در فهرست معرف قرار دهند، ضمن اين‌كه در فهرست معرف نيز به پاسداري خودشان ادامه مي‌دهند تا زمينه را براي پويايي آن حفظ كنند.

حالا از میان ۱۲۰ اثر معنوی که در یونسکو به ثبت رسیده، ۱۰ اثر متعلق به ایران است، در حالی که ایران سرشار از آثار و یادگارهای معنوی متعدد است و می‌تواند سهم بیشتری از این میزان را به خود اختصاص دهد.

بر این اساس نوروز و ردیف‌های موسیقی ایرانی در سال ۱۳۸۸، موسیقی بخشی‌های خراسان، آیین پهلوانی و زورخانه‌ای، مهارت فرش‌بافی کاشان، مهارت فرش بافی فارس ۱۳۸۹، نقالی و دانش سنتی لنج‌سازی و دریانوردی در خلیج فارس ۱۳۹۰ و قالیشویی مشهد اردهال ۱۳۹۱.

آنچه از دست داده‌ایم!
از سوی دیگر در اثر سومدیریت‌های موجود در چند سال گذشته یک به یک میراث معنوی ما از سوی کشورهای همسایه به سرقت رفته و در کمال تعجب به ثبت میراث جهانی می‌رسد در این میان به نظر می‌رسد یونسکو هم در ثبت میراث‌ها کارشناسی دقیقی ندارد و ما نشستیم و نگاه کردیم.

در همین سال گذشته جمهوری آذربایجان خواستار ثبت جهانی بدون نوبت به عنوان میراث درخطر خود شد و به سرعت پرونده چوگان را برای ثبت معنوی به یونسکو ارائه داد و برای ثبت جهانی این اثر از شیطنت جغرافیایی استفاده کرده و در سی‌دی ارسالی از مستندات تاریخی خود، آذربایجان شرقی و غربی را تحت عنوان آذربایجان جنوبی یاد کرد. با این ترفند این گونه تلقی می‌شود که آذربایجان‌ جنوبی جزئی از خاک کشور آذربایجان است و مستندات تاریخی آن هم مربوط به کشور آذربایجان است. 

این در حالی است که فدراسیون چوگان یک سال قبل پیشنهاد ثبت جهانی این ورزش ایرانی را به مسئولان سازمان داده بود اما این کار انجام نشد و به جای آن پرونده طب سنتی به صورت غیرکارشناسی تهیه و به یونسکو ارسال شد. گفتنی است بیش از سه هزار سال پیش در ایران بازی چوگان توسط پادشاهان و بزرگان این سرزمین برگزار می‌شد و داریوش کبیر در تخت جمشید بازی چوگان را انجام می‌داده است و میدان نقش جهان اصفهان برای برگزاری بازی چوگان در پیشگاه شاهان صفوی طراحی شده است. در آثار شاعران بزرگی همچون فردوسی و رودکی به رواج این بازی اشاره شده است.

یک سال قبل از آن بدون نام بردن از هنرمندان ایرانی و کشور ایران تار به ثبت معنوی یونسکو رسید آن هم به نام کشور آذربایجان! در همان زمان یدالله پرمون، رئيس مركز منطقه‌اي مطالعات پاسداري از ميراث فرهنگي ناملموس در آسياي غربي و مركزي و نماينده ايران در اين اجلاس اعلام کرده بود بايد از ياد ببريم كه در حوزه ميراث معنوي و ناملموس، ادعا يا رقابتي وجود ندارد، بنابراين اگر مدعي هستيم ساز تار متعلق به ايران است و تاريخچه چند صد هزارساله دارد، بايد به اين مسائل نيز دقت كنيم. 

از همين‌رو همان اندازه كه ايرانيان درباره ساز تار حق دارند، كشور آذربايجان هم حق دارد كه ساز آذري را به نام خود در يونسكو ثبت كند.

حال ممكن است برخي معتقد باشند ساز تار تاريخچه‌اي ايراني دارد اما بايد توجه كرد كه اين ساز با تغييراتي طي نسل‌هاي مختلف در آذربايجان وجود داشته و در حال حاضر آموزش اين ساز و ساخت آن درآن كشور هم وجود دارد! 

بنابراين آنچه در اجلاس هفتم اتفاق افتاد، ثبت تار آذري بود به هرحال تار، هم در قفقاز و هم در آذربایجان و هم در ایران نواخته می‌شود و صرف نظر از تغییرات اندک در شکل ظاهری آن که با توجه به سلیقه و ذوق مردم هر منطقه کمی پدید آمده، ریشه آن ایرانی است و در مناطق مختلف، از یک الگو برای ساخت آن استفاده می‌شود!» 

بعد از آن نوبت به ثبت موسیقی عاشیقلار رسید و موسیقی زیبای «عاشیقلار» آذربایجان ـ یادگاری از دوره شاه اسماعیل صفوی ـ به عنوان یکی از ارزشمندترین میراث معنوی ایران زمین، به نام آذربایجان ثبت شد.

پس از آن جمهوری آذربایجان در ۲۱ تیر ۱۳۸۵ درخواستی را مبنی بر ثبت جهانی جنگل‌های کاسپینی-هیرکانی به یونسکو ارائه داد با بررسی کارشناسان این سازمان اعلام شد به دلیل اینکه سهم جمهوری آذربایجان تنها ۲۰ هزار هکتار در مقابل سهم ۲ میلیون هکتاری ایران از این جنگل متعلق به دوره ژوراسیک است ثبت جهانی این اثر به تنهایی به نام آذربایجان ممکن نیست. پس از آن مقامات فرهنگی ایران پیشنهادی را به آذربایجان ارائه دادند مبنی بر ثبت مشترک این اثر طبیعی که تاکنون این امر به دلیل اختلافات دو طرف میسر نشده است. از جمله موارد اختلافی این است که علی‌رغم قوانین یونسکو مبنی بر ثبت اسامی کشورهای دارای آثار تاریخی و طبیعی مشترک به ترتیب حروف الفبا در اسناد مکتوب خود، ایران مخالف ثبت نام آذربایجان پیش از نام ایران در سند این اثر است؛ با این استدلال که سهم اندک آذربایجان از این جنگل نمی‌تواند قابل قیاس در مقایسه با سهم ایران باشد که بتوان صرفاً بر اساس حروف الفبا چیدمان متن سند را مشخص کرد! 

و حالا در حرکتی دیگر آذربایجان شب یلدا را که یکی از آیین‌های باستانی ایران با قدمت ۸ هزار ساله است به عنوان میراث معنوی خود معرفی کرده است و آذربایجان در حالی برای تاراج بردن میراث معنوی ما دندان تیز کرده که اگر بی‌لیاقتی و بی‌کفایتی پادشاهان قاجار نبود هنوز کشور آذربایجان کنونی، جزئی از خاک ایران بود. 

آن‌قدر تعلل کردیم که کشورهای دیگر هم وارد معرکه شدند وامارات متحده عربی بادگیرهای یزد را به عنوان نماد کشورهای عربی به عنوان تندیس مسابقه معماری معرفی کرده و در تلاش برای ثبت این نماد به عنوان میراث معنوی و فرهنگی است و سازمان میراث فرهنگی ایران برای ثبت این نماد به عنوان اثر ایرانی در تلاش است.

و ترکیه سال گذشته پرونده قهوه‌خانه را برای ثبت میراث معنوی خود به یونسکو ارائه داده است در حالی که، اولین قهوه‌خانه‌ها در ایران در دوره صفویه در زمان شاه طهماسب در شهر قزوین ساخته شده و در زمان شاه عباس اول در شهر اصفهان گسترش یافتند.

چرتکه هم که چینی‌ها به آن شوشوان (چوشوان)، می‌گویند، از سوی این کشور به عنوان میراث فرهنگ معنوی معرفی و بدون هیچ اعتراضی از سوی نمایندگان حاضر به تصویب کمیسیون میراث معنوی یونسکو رسید.

این درحالی است که ایرانیان از زمان هخامنشیان از چرتکه استفاده می‌کردند. البته گفتنی است در بسیاری از تمدن‌های اولیه از چرتکه استفاده می‌شده‌ است. سومریان، مصریان، ایرانیان، یونانیان، چینیان، رومیان و هندیان هر یک در دوره‌ای از تاریخ از چرتکه استفاده می‌کرده‌اند. بر پایه برخی منابع در زمان امپراطوری هخامنشیان (حدود ۲۵۰۰سال قبل) ایرانیان نخستین کسانی بودند که از چرتکه استفاده می‌کردند. گفته می‌شود عیلامیان نیز از چرتکه استفاده کرده‌اند. با این حال شواهدی نه چندان واضح نیز استفاده از آن را پیش از ایرانیان گزارش می‌کند. گفته می‌شود چینی‌ها برای ثبت سنتور دندان تیز کرده‌اند!

و در این میان ارمنستان هم به میدان آمده و پخت نان لواش برای ثبت درفهرست میراث جهانی یونسکو ارائه داده است. این در حالی که ذاتا نان لواش از محبوبیت زیادی در ایران برخوردار است و بخشی از زنجیره غذایی ایرانیان محسوب می‌شود. نان لواش با نام لَواش، لِواش و لَباش در بیشتر نقاط ایران شهرت دارد و پخته می‌شود که از نان‌های سنتی کهن ایرانیان است. بن بر منابع اطلاعات کتبی، دست کم ۸۰۰ سال است که فقط از رواج و شهرت عام آن در ایران می‌گذرد. نزاری قهستانی شاعر (۶۴۵-۷۲۰ هجری قمری) در یکی از اشعارش چنین می‌گوید: پوز خود را لویشه کردستم/ تا طمع بگسلد ز قرص لواش. 

مشاهیر در خطر دزدیده شدن
در رابطه با شخصیت‌های تاریخی ما وضع از این هم بغرنج‌تر است با توجه به گستردگی جغرافیایی ایران در گذشته‌های دور و البته رواج مهاجرت در آن زمان بسیاری از شخصیت‌های تاریخی ما مهاجرت کرده و در کشورهای دیگر دفن شده‌اند وهمین مسئله زمینه ادعای کشورهای همسایه را بالا برده است.

قدیمی‌ترین پرونده مربوط به مولاناست که در سال ۲۰۰۷ ثبت پرونده جهانی «هشتصدمین زادسال مولوی» با نام «مولانا جلال‌الدین بلخی رومی» توسط کشور ترکیه انجام شد و حالا سالانه یک و نیم میلیون توریست از مزار این شاعر ایرانی بازدید می‌کنند درحالی که آمار بازدیدکنندگان آرامگاه شمس تبریزی در خوی سالانه به بیست هزار نفر هم نمی‌رسد.

دولت جمهوری آذربایجان اشعار کاشی‌کاری‌شده فارسی بر روی بدنه مقبره نظامی شاعر پارسی‌گوی ایرانی را که به فارسی بودند را با اشعار ترکی جایگزین کرد. سفیر جمهوری آذربایجان در لندن به معرفی نسخه خطی خمسه نظامی گنجه‌ای به عنوان اثر فرهنگی ایرانی در کتابخانه ملی انگلستان اعتراض کرد در حالی که نظامی درباره ایران می‌گوید: همه عالم تن است و ایران دل/ نیست گوینده ز این قیاس خجل/ چو که ایران دل زمین باشد/ دل ز تن به بود، یقین باشد.

بعد از این اتفاق سال گذشته تعدادی از نمایندگان مجلس نهم با این اعتقاد که سازمان میراث فرهنگی در قبال تاخیر در عملکرد و عدم ثبت این آثار کوتاهی کرده‌ است این مطلب را در صحن علنی مجلس مطرح کردند. در همان زمان محمدعلی نجفی سرپرست وقت سازمان میراث فرهنگی کشور به دبیرکل یونسکو نامه‌ای نوشت مبنی بر متوقف کردن سیاست پارسی‌زدائی دولت جمهوری آذربایجان از جمله حذف اشعار فارسی نظامی که بر روی مقبره وی به صورت کاشی‌کاری بودند، و خواستار رسیدگی فوری شد.

ابن سینا، پزشک و شاعرایرانی هم مورد ادعای کشورهای همسایه است. از سویی علاوه بر ترکیه کشور ازبکستان ابن‌سینا ازبک می‌داند. شبکه خبری بی‌بی‌سی نیز در یکی از برنامه‌هایش از عنوان دانشمند عرب برای ابن سینا استفاده کرد که مورد انتقاد شدید ایران قرار گرفت و همچنین دولت امارات متحده عربی جایزه اختراعات و ابداعات با نام ابن‌سینا را به صورت سالانه به مخترعان اهدا می‌کند و روبات ابن‌سینا هم با لباس عربی ساخته شده است.

شهرزاد قصه‌گو زنی ایرانی است که به دلیل نقش کلیدیش در داستان‌های هزار و یک شب که قصه‌ای است که ابتدایی‌ترین نسخه آن به زبان عربی موجود است و نسخه فارسی آن در دسترس نیست، از این‌رو در جهان شهرزاد را نیز به عنوان فردی عرب می‌شناسند.

رئیس فرهنگستان هنر قزاقستان، ملیت فارابی را قزاقستانی می‌داند این کار که با واکنش شدید مجامع ادبی و علمی ایران مواجه شده و از سوی دیگر رادیو و تلویزیون دولتی کشور ترکیه با انتشار گزارشی نسبتا مفصل از معتقدان به ایرانی بودن این فیلسوف بزرگ انتقاد کرده و تاکید کرده است که این شخصیت علمی، ترک بوده است!

پوریای ولی یکی دیگر از مفاخر ایران‌زمین است که به دلیل ناآگاهی به دست فراموشی سپرده‌شده‌است. افغانستان برای ثبت ملی و ادعای مقبره پوریای ولی اقدام به سندسازی کرده است و این در حالی است که مقبره پوریای ولی در شهر خوی قرار دارد. همچنین در مراسم بزرگداشت انتخاب غزنین به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۳، وزیر و سفیر افغانستان در صحبت‌هایش بیهقی را به غزنین در افغانستان نسبت داده است. 

ایرانیان، ترک‌ها، عرب‌ها، افغانی‌ها، قفقازها، هندی‌ها، پاکستانی‌ها و بوسنیایی‌ها عقیده دارند ملانصرالدین متعلق به فرهنگ آن کشورند. اما ترکیه به دروغ ادعا می‌کند که سنگ قبر او را در منطقه «آک شهیر» در نزدیکی قونیه پیدا کرده است در حالی که ملانصرالدین ایرانی است.

ما درباره کشورمان تمامیت خواهیم
به نظر می‌آید در یونسکو درخواست‌هایی که زودتر ارسال می‌شود، در اولویت قرار می‌گیرد و اگر کشوری بعد از درخواست اولیه نسبت به درخواست ارسالی به یونسکو ادعایی داشته باشد به سختی می‌تواند آن ادعا را ثابت کند. حالا با توجه به خیزش سریع و شتابزرده کشورهای همسایه بخصوص آذربایجان برای ثبت میراث مشترک، نیاز است تا در دولت تدبیرو امید به این مسئله توجه ویژه شود.

و امید داریم که مسعود سلطانی‌فر رییس سامان میراث فرهنگی کشور نسبت به میراث معنوی نگاه ایرانی داشته و آن را جزیی از سرزمین ما بداند که باید از آن حفاظت کرد و در ثبت آن پیشقدم شد. شاید در این زمینه نیاز به تشکیل فوری یک کمیته میراث‌یابی باشد چون این میراث برای سرزمین ماست و درباره آن تمامیت‌خواهی داریم.

یادمان هست این تفکر را! که وقتی حمید بقایی رییس وقت سارمان میراث فرهنگی کشور در سال ۸۸ درباره ثبت موسیقی عاشیق‌لار توسط جمهوری آذربایجان و بی‌تفاوتی ایران مورد سئوال قرار گرفت، پاسخ داد: «بايد براي بقيه‌كشورها اين ارزش را قائل شويم كه آن‌ها هم يكسري مباحث فرهنگي خود را ثبت كنند. اين تماميت‌خواهي است كه هيچ كشوري چيزي ثبت نكند، چون فقط من بايد آن را ثبت كنم!»
برچسب ها: یونسکو ، زنبیل ، زودتر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.