با خواندن این سه آیه کوتاه در اول صبح، بیمه شوید. این آیات انسان را از ترس و وابستگی دنیا آزاد کرده و به اوج توکل و آرامش می‌رسانند.

باشگاه خبرنگاران جوان - سه آیه پایانی سوره حشر در روایات به‌عنوان دریچه‌ای به معارف بلند توحید و اخلاص معرفی شده‌اند، آیاتی که خواندن روزانه‌شان چنان انسان را در فضای قرب الهی قرار می‌دهد که اگر همان روز مرگ او فرا برسد، با مقام شهید از دنیا می‌رود.
 
 سه آیه پایانی سوره حشر از مشهورترین و پرمحتواترین بخش‌های قرآن کریم در معرفی صفات الهی است، آیاتی که به تعبیر بسیاری از مفسران، چکیده‌ای از توحید، معاد، ربوبیت، حکمت، عزت و رحمت خداوند در قالب صفات اسماء حسنی است. این سه آیه با توجه به مضامین بلندشان همواره مورد توجه اهل معرفت، حافظان قرآن و حتی مجاهدان راه خدا بوده‌اند.

آیاتی که اگر هر صبح بخوانید با مقام شهادت از دنیا می‌روید

روایات فراوانی درباره ثواب تلاوت این سه آیه نقل شده و از جمله روایت معروفی که می‌گوید «کسی که این سه آیه را هر صبح بخواند و همان روز از دنیا برود، به مقام شهید درگذشته است.» در روایتی دیگر آمده است که هر کس آن‌ها را صبح و شب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته را مأمور می‌کند تا برای او دعا کنند و گناهانش آمرزیده می‌شود. این حجم از تأکید نشان می‌دهد که این سه آیه دربردارنده حقیقتی است که با روح جهاد، اخلاص، و عبودیت نسبت مستقیم دارد؛ حقیقتی که ریشه و اساس مقام شهادت است.

صفاتی از خدا برای اثبات توحید

آیه نخست با معرفی مجموعه‌ای از صفات الهی آغاز می‌شود: «هُوَ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیم». این آیه در واقع پایه و اساس نگاه توحیدی را تثبیت می‌کند، نگاه به خدایی که نه‌تنها یگانه است، بلکه علم او همه چیز را فراگرفته و هیچ دیدنی و نادیدنی از قلمرو آگاهی او بیرون نیست. در زندگی مؤمن، به‌ویژه مؤمنی که به مقام‌های بلند ایمان، جهاد و دل‌بریدگی از دنیا نزدیک می‌شود، فهم این حقیقت بسیار تعیین‌کننده است. کسی که بداند خداوند عالم الغیب و الشهادة است و هیچ چیزی از دید او پنهان نمی‌ماند، هر عمل کوچک خود را در محضر او می‌بیند.چنین نگاهی انسان را از وابستگی به دیده‌شدن توسط مردم، یا ترس از قدرت‌های ظاهری، آزاد می‌کند. بسیاری از مفسران گفته‌اند که ریشه مقام شهید در همین بینش است: شهید کسی است که شهادت می‌دهد و گواهی می‌دهد که حقیقت فقط نزد خداست و در لحظه مرگ نیز خدا برای او از غیب پرده برمی‌دارد. تلاوت این آیه، یادآور همین قرار گرفتن در محضر مطلق الهی است؛ امری که روح انسان را از ترس‌ها و دلبستگی‌های دنیایی پاک می‌کند و او را به مقامی نزدیک می‌سازد که در روایت آمده است.

صفاتی که انسان را به اعتماد به خدا دعوت می‌کند

آیه دوم گستره دیگری از اسماء الهی را بیان می‌کند: «هُوَ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ…». این آیه به‌گونه‌ای صفات خداوند را بیان می‌کند که انسان را نه‌تنها به بندگی، بلکه به توکل و اتکا دعوت می‌کند. یکی از ویژگی‌های مهم مجاهدان و شهیدان همین اعتماد کامل به خداست؛ اعتمادی که از فهم صفات او سرچشمه می‌گیرد. ملک بودن خدا یعنی همه هستی از اوست و هیچ قدرتی اصالت ندارد. قدوس بودن او یعنی پاکی مطلق و اینکه هر نقص و کاستی از غیر اوست.

عزت دست خداست یعنی کسی نمی‌تواند سرنوشت را تغییر دهد

عزیز بودن خدا یعنی نهایی‌ترین عزت از آن اوست. جبار بودن او یعنی اراده‌اش بر اراده همه آفریدگان غالب است و هیچ نیرویی نمی‌تواند مشیت او را متوقف کند. وقتی مؤمن این صفات را هر روز بر زبان می‌آورد، به‌تدریج در جان خود جای می‌دهد که هیچ نیرویی در دنیا نمی‌تواند برای او تعیین سرنوشت کند مگر خداوندی که عزیز و جبار است. این همان حالت روحی است که انسان را از دنیا و ترس‌هایش عبور می‌دهد و به نقطه‌ای نزدیک می‌سازد که شهیدان در آن قرار می‌گیرند: نقطه توکل محض.

صفاتی که نشانه رابطه عاشقانه خالق و مخلوق است

از سوی دیگر، صفاتی چون مؤمن و مهیمن، چهره دیگری از رابطه خدا با بنده‌اش را آشکار می‌کند. خداوند برای اهل ایمان پشتوانه امنیت و آرامش است و مهیمن بودن او یعنی مراقبت دائمی و حفاظت همه‌جانبه. کسی که این صفات را به یاد می‌آورد، خود را در حصن الهی می‌بیند و احساس امنیتی پیدا می‌کند که مبدأ شجاعت و آرامش قلبی است. این شجاعت و امنیت، همان چیزی است که در لحظات سخت جهاد و فداکاری، انسان‌های عادی را به انسان‌های استثنایی تبدیل می‌کند؛ انسان‌هایی که در فرهنگ دینی ما «شهید» نامیده می‌شوند. بنابراین تلاوت این آیه، در حقیقت تمرین روزانه توکل و باور به حاکمیت مطلق خداست؛ تمرینی که در روایت به مقام شهید پیوند خورده است.

نظام هستی با خواست خدا شکل گرفته است

در آیه سوم، گستره صفات الهی به نقطه اوج می‌رسد: «هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأَسْماءُ الْحُسْنی…». این آیه خلقت و آفرینش را به خدا نسبت می‌دهد و تأکید می‌کند که تمام نظام هستی از ابتدا تا انتها با تقدیر الهی شکل گرفته است. این آیه، محور تفکر توحیدی در جهان‌بینی قرآنی است، اینکه هیچ حادثه و هیچ مرگی تصادفی نیست؛ هیچ حرکتی بدون علم خدا رخ نمی‌دهد و هیچ شهادتی هم بیرون از اراده حکیمانه او تحقق نمی‌یابد.

همه خوبی‌ها و نیکویی‌ها از آن خداست

بسیاری از مفسران، جمله «لَهُ الأَسْماءُ الْحُسْنی» را قلب این آیه دانسته‌اند؛ یعنی همه اسماء نیکو و همه صفات کمال در اختیار اوست و هر که بخواهد به کمال برسد، باید در سایه توجه به این اسماء حرکت کند. در روایت‌های اهل معرفت، تکرار این اسماء و صفات، نوعی «تخلیه و تحلیه» دانسته شده: تخلیه از دلبستگی‌ها و آلودگی‌ها، و تحلیه به صفاتی که انسان را به مقام قرب نزدیک می‌سازد. قرب الهی همان مقام است که شهیدان به آن می‌رسند و به تعبیر روایات، «عند ربهم» روزی داده می‌شوند.ارتباط این سه آیه با مقام شهادت، با توجه به مضمون آیات قابل درک است. شهادت در منطق اسلامی یک مقام ظاهری نیست، یک نتیجه فیزیکی نیست که صرفاً با کشته‌شدن در میدان جنگ حاصل شود. حقیقت شهادت یک حالت وجودی است: اوج ایمان، اوج توکل، اوج یقین و اوج اخلاص. در واقع شهید کسی است که پیش از آنکه در میدان جهاد به شهادت برسد، در درون خود حقیقت شهادت را محقق کرده است. روایاتی که ثواب تلاوت این سه آیه را به مرتبه شهید گره زده‌اند، از همین نکته خبر می‌دهند.

آیاتی که شهادت از آنها زاده می‌شود

کسی که هر روز این آیات را با توجه بخواند، به‌تدریج روح خود را در معرض صفت‌های الهی قرار می‌دهد؛ صفت‌هایی که انسان را از عالم ماده بالا می‌برند و او را به جایی می‌برند که دل از دنیا بکند و به خدا بسپارد. این حال همان حال شهید است. بنابراین روایت «اگر کسی این آیات را بخواند و همان روز از دنیا برود، با مقام شهید از دنیا می‌رود» در حقیقت بیانگر این است که این سه آیه انسان را به همان فضای توحیدی، ایمانی و اخلاصی وارد می‌کند که شهادت از آن زاده می‌شود.
از سوی دیگر، مفسران و اهل حدیث گفته‌اند که تلاوت این سه آیه نوعی ذکر جامع است، ذکری که در آن هم توحید است، هم اعتراف به قدرت و عزت خدا، هم اقرار به ربوبیت و خالقیت او و هم یادآوری اینکه انسان در برابر چنین پروردگاری هیچ سرمایه‌ای جز بندگی ندارد. این یادآوری مداوم، روح انسان را پالایش می‌کند و زمینه رسیدن به مقاماتی را فراهم می‌سازد که بسیاری از آن‌ها بدون مجاهدت ظاهری نیز قابل دستیابی‌اند. چون حقیقت شهادت، حقیقت اخلاص و خداپرستی است. بنابراین حتی اگر کسی در میدان جنگ نباشد، ولی هر روز با این آیات قلب خود را تربیت کند، در مسیر همان حقیقت قرار گرفته است. روایات دقیقاً همین معنا را بیان کرده‌اند و به همین دلیل ثواب تلاوت آن را با مقام شهید برابر دانسته‌اند.

مسیر تربیتی که در دل اسماء الهی آمده است

در پایان باید گفت که سه آیه پایانی سوره حشر نه‌تنها مجموعه‌ای از زیباترین و بلندترین اسماء الهی‌اند، بلکه دربردارنده یک مسیر تربیتی‌اند، مسیری که انسان را از ترس، تردید، وابستگی و خودبینی عبور می‌دهد و او را به مقام عبودیت و اخلاص می‌رساند. روایاتی که بر ثواب عجیب تلاوت این آیات تأکید کرده‌اند، در حقیقت توجه ما را به تأثیر عمیق آن‌ها در ساختن روح انسان جلب می‌کنند، روحی که اگر در چنین فضایی پرورش یابد، به مرتبه‌ای نزدیک می‌شود که خداوند برای شهیدان مقرر کرده است. این سه آیه، نوعی سیر معرفتی از توحید به توکل، از توکل به امنیت و شجاعت و از شجاعت به قرب الهی‌اند. و چنین مسیری همان مسیری است که شهیدان پیموده‌اند.
منبع: فارس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.