به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، پدیده شوم تروریسم چند سالی است که گسترش بی حد و مرزی را در منطقه داشته است. در کشورهای سوریه، عراق، لبنان و برخی دیگر از کشورها گروههای تروریستی فضای نا آرام و ملتهبی را حکمفرما کردهاند و توانستهاند با حمایتهای آشکار و پنهان برخی کشورهای غربی – عربی در این سالها رشد و گسترش یابند.
نماد تروریسم در دنیای کنونی داعش است، گروهی که نحوه به وجود آمدن آن همچون طالبان و القاعده و دیگر گروههای تروریستی بوده است، یعنی کشورهایی که آن را به وجود آوردهاند، هر کدام در بخشی از آن گروه حمایت کردهاند، یکی آموزش آنها را عهدهدار شد، دیگری پول و تجهیزات آنها را فراهم آورد و... به همین ترتیب یک مولود منحوس دیگر را تحویل جامعه بشری دادند.
از جنایات سبوعانه این گروه تروریستی در سوریه و عراق و دیگر کشورها بسیار سخن رفته و در این نوشتار دیگر مجالی برای توضیح آن نیست. این گروه به دلیل سازماندهی بالایی که دارد، از ابعاد مختلفی برخوردار است (سیاسی، رسانهای، تجهیزات،مالی و...) که میتوان در مورد هر یک از آنها جداگانه به نقد و بررسی پرداخت.
شناخت زوایای گوناگون این گروه میتواند به طور یقین در مبارزه با آن به کار آید. تا زمانی که شما نسبت به یک تهدید آگاهی کافی را نداشته باشید، نمیتوانید با آن به طور مؤثر برخورد کنید.
در این فرصت به بررسی قدرت رسانهای گروه تروریستی داعش و تروریسم رسانه ای غرب میپردازیم:داعش برخلاف اسلاف تروریست خود همچون طالبان، القاعده (البته این گروه به صورت محدودی از رسانه بهره میبرد) و حتی گروههای معاصر خود مانند بوکوحرام و جبهةالنصره، بسیار به رسانه وابسته است و میتوان آن را
رسانهایترین گروه تروریستی تاریخ نامید.
این گروه توانسته از ظرفیت بالای رسانهها در نشر افکار و عقاید خود و همچنین در جهت جذب نیرو از اقصی نقاط دنیا بهره برد.
شبکههای اجتماعی گوناگون همچون فیسبوک، توئیتر و ایستاگرام، بازیهای رایانهای و نرمافزارهای تلفنهمراه، همگی در خدمت تروریسم نوین رسانهای داعش قرار دارد.
آنها با استفاده از رسانه به اعمال وحشیانه خود زرق و برق میبخشند و با تکرار صحنههای جنایاتشان سبب شکسته شدن قبح آنها و از طرفی عادی کردن این قبیل اقدامات شدهاند.
اهدافی که داعش از حضور در رسانهها دنبال میکند را میتوان به شرح ذیل دانست:
- بزرگنمایی و تلقین شکستناپذیری آن گروه
- ایجاد ترس و وحشت در میان مردم به واسطه جنایاتی که مرتکب شدند
- بیان این مطلب که داعش یک بازیگر تأثیرگذار در معادلات بینالمللی بدل شده است
- جذب نیرو از کشورهای مختلف دنیا
- انتشار عقاید و افکار افراطگرایانهشان
- جلب حمایتهای مالی از معدود هواداران آن گروه به صورت اینترنتی
رسانه یعنی قدرت و هر گروهی که بتواند به خوبی از آن بهره ببرد، میتواند به هر نحو که میخواهد افکار عمومی را جهت دهد. صاحبان رسانه، این توانایی را دارند که واقعیات را به گونهای که تأمین کننده منافع آنها باشد، نشر دهند و نتیجه دلخواه خود را به دست آورند.
آن چه مشخص است این است که این گروه تروریستی تاکنون با انجام اقدامات وحشیانه خود که به نام اسلام انجام میدهند، بزرگترین ضربه را به این دین و پیروان راستینش وارد آورده اند، چرا که آنها نمادها و شعارهایشان را اسلامی جلوه داده و این گونه وانمود میکنند که اقدامات آنها منطبق بر شریعت اسلام است.
در حالی که نسبت دادن چنین اقدامات شنیعی به اسلام
بزرگترین ظلم است. اسلام دین عقلانیت، تفکر و منطق، بخشش و انساندوستی است.بنابراین میتوان این طور نتیجه گرفت که مهمترین هدف از تشکیل گروههای تروریستی افراط گرا،
اسلامهراسی و ترسیم چهره خشن و ترسناک از اسلام است.
تروریسم رسانهای غرب سالهاست که اسلامهراسی را دنبال میکند و تاکنون این پروژه را در اشکال مختلفی به اجرا درآورده است. به وجود آوردن گروههای تروریستی در لباس اسلام و با شعار و نماد به ظاهر اسلامی و همچنین صرف هزینههای کلان در این خصوص نشان از عمق کینه و عداوت غرب با دنیای اسلام دارد.
نمونه اخیر اقدامات آنها که در راستای ایجاد ترس از اسلام در دنیا کلید خورده است، حادثه شارلی ابدو فرانسه است. مجلهای که چند روزی است مطالب مربوط به آن به عنوان اولین خبر رسانههای غربی مطرح میشود.
صرف نظر از
واقعیات پشت پرده حادثه تروریستی فرانسه،که ظن بر دخالت مستقیم برخی سرویس ها اطلاعاتی غربی در آن می رود و شواهدی دال بر ساختگی بودن آن حادثه با گذشت زمان آشکار خواهد شد به چگونگی پرداختن رسانههای غربی در رابطه با این موضوع خواهیم پرداخت .
به تعبیری غربیها با استفاده از قدرت رسانههای متکثر خود به دنبال مصادره به مطلوب از واقعه رخ داده در فرانسه هستند. آنها هتاکیهای مجله فرانسوی به ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) را در پوشش "آزادی بیان" امری عادی نشان داده و از آن حمایت نیز میکنند.
این در حالی است که بر اساس کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی هرگونه تحریک مذهبی و هر عمل غیرقانونی، علیه اشخاص و گروهها به واسطه مذهب ممنوع است. لذا انتشار کاریکاتور موهن پیامبر اسلام (ص) در فرانسه
مصداق جرم محسوب میشود.
در خصوص تناقض رفتار و رویکرد دوگانه غربیها و به طور خاص فرانسویها در رابطه با "آزادی بیان" به ذکر یک نمونه از صدها مورد اکتفا میکنیم و دیگر قضاوت با شما.
در سال 2009 یکی از نویسندگان مجله شارلی ابدو به دلیل نوشتن جملهای در خصوص پسر نیکلاس سارکوزی نخست وزیر وقت آن کشور، شغل خود را از دست داد. ماجرا از این قرار بود که وی در رابطه با ازدواج پسر سارکوزی با یک دختر یهودی نوشت "این پسر به زودی مدارج ترقی را طی خواهد کرد" این جمله موجی از اعتراض سیاستمداران فرانسوی را به همراه داشت و آن نویسنده متهم به یهودستیزی شد و تنها یک جمله ساده فرجامی جز اخراج از جانب
مدعیان آزادی بیان برای وی دربر نداشت.
آری، آزادی بیان از منظر غربیها یعنی تمسخر پیامبر بزرگترین دین آسمانی، یعنی ریشخند زدن به باور و اعتقادات قریب به دو میلیارد نفر مسلمان در دنیا، اما چنین به اصطلاح آزادی بیانی در رابطه با پسر سارکوزی و یهودیان معنا ندارد.
با توجه به موارد مطرح شده در این نوشتار میتوان این گونه نتیجه گرفت که آن چه امروز در صحنه تحولات بینالمللی شاهد هستیم تحریف واقعیات است، زیبا نشان دادن زشتیهاست و خوب نمایش دادن بدیهاست و اینها همه را مدیون ابزاری کارآمد به نام
رسانه هستند.
انتهای پیام /