صحبت‌های تکان دهنده دختری که جسد پدرش را با اره مثله کرد/ پشت پرده جنایت مخوف تابستان پایتخت چه بود؟

شاید خبر قتل پدری توسط دو دختر و همسرش و سپس مثله کردن جسد با اره برقی، توسط آن‌ها تکان دهنده‌ترین خبری بود که می‌شد تابستان امسال نه تنها در میان ساکنان خیابان قصرالدشت که دربین ساکنان پایتخت بپیچد.

صحبت‌های تکان دهنده دختری که جسد پدرش را با اره مثله کرد/ پشت پرده جنایت مخوف تابستان پایتخت چه بودبه گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران،شاید خبر قتل پدری توسط دو دختر و همسرش و سپس مثله کردن جسد با اره برقی، توسط آن‌ها تکان دهنده‌ترین خبری بود که می‌شد تابستان امسال نه تنها در میان ساکنان خیابان قصرالدشت که دربین ساکنان پایتخت بپیچد و تازه آن موقع بودکه همسایه‌ها فهمیدند در این خانه چه اتفاقاتی درجریان بوده است.

نگاهش که می‌کنی، موجودی را می‌بینی که دستبند دستهای ظریفش را به هم گره زده و پشت این چادر کهنه و رنگ و رو رفته و لباس‌های خاکستری بازداشتگاه زیبایی و لطافت دخترانه‌اش رنگ باخته. باورت نمی‌شود این‌‌ همان دختری است که پدرش را به قتل رسانده و با اره برقی جسدش را مثله کرده، دوست داری که نگاهت کند و بگوید قضیه چیز دیگری است بگوید قتل کار او و خواهرش نیست.

صبر می‌کنی تا خودش شروع کند. اشک توی چشمهای رنگ عسلش حلقه می‌زند و می‌گوید: می‌دانم گناه بزرگی مرتکب شدم. می‌دانم هیچ توجیهی برای قتل یک پدر توسط دخترش وجود ندارد، دیگر تحمل آن زندگی را نداشتم. تحمل رفتار پدرم و حوادث تلخی که از کودکی تا آن روز تجربه کرده بودم. اما قبول دارم که راه اشتباهی را انتخاب کردم. ای کاش در این مدت با فردی آشنا می‌شدم که مرا بهتر راهنمایی می‌کرد یا می‌دانستم سازمان یا مرکزی وجود دارد که دخترانی مانند من می‌توانند به آنجا پناه ببرند.

داستان زندگی الهام را می‌شنوی هم از زبان خودش و هم خواهر کوچک‌تر و مادرش...

وقتی که از شکنجه‌ها و آزار و اذیت روحی و جسمی پدرش می‌گوید. اینکه حتی در بیست و چهارسالگی هم پدرش او و خواهرش را با کمربند مورد ضرب و شتم قرار می‌داده. تحقیر و توهین وت نبیه مداوم و خساست بی‌‌‌نهایت پدر در امور مربوط به دخل و خرج زندگی، خساستی که در ارتباط با زنان غریبه‌ای که با آن‌ها آشنا می‌شد تبدیل به دست و دلبازی بی‌‌‌نهایت می‌شد. اجبار به کار الهام در مغازه تعمیر موبایل بدون آنکه حقوقی به او پرداخت کند.

به دخل و خرج زندگی که می‌رسد الهام سرش را از خجالت پایین انداخته و می‌گوید: تو رو خدا در مورد من و مادر و خواهرم بد قضاوت نکنید. در طی این چند سال مادرم برای آنکه بتواند لباس‌ها و خوراکیهایی که ما دوست داشتیم برای من و خواهرم بخرد از جیب پدرم پول بر می‌داشت. به نظر شما اگر پدرم به اندازه کافی برای ما خرج می‌کرد ما حاضر می‌شدیم دزدی کنیم؟

من توی مغازه همراه پدرم کار می‌کردم و می‌دانید چه رنجی می‌کشیدم وقتی می‌دیدم من باید با کفشهای پاره زندگی کنم و پدرم پول‌هایش را صرف خرید گوشی و سفر شمال با زنانی می‌کرد که با او دوست می‌شدند؟

یادم می‌آید وقتی من و خواهرم کوچک‌تر بودیم به خاطر هر کار اشتباهی که انجام می‌دادیم ساعت‌ها در زیر زمین یا بالکن خانه زندانی می‌شدیم تا اینکه بالاخره پدرم به این نتیجه برسد که این تنبیه برای ما کافی است. پدرم پایبندی مذهبی و اخلاقی خاصی نداشت و از وقتی من و خواهرم بزرگ‌تر شدیم دیگر از نگاه‌ها و برخی رفتار‌هایش در خانه احساس امنیت نمی‌کردیم.

من می‌دانم که گناه بزرگی مرتکب شدم که جان یک موجود زنده آنهم کسی که پدرم بوده گرفته‌ام و حاضرم هر مجازاتی را بپذیرم اما روزی که به این نتیجه رسیدم به زندگی‌ام که فکر کردم دیدم شهامت فرار از خانه را ندارم (البته یکبار بعد از ضرب و شتم شدید توسط پدرم با کمربند فرار کردم ولی وقتی دیدم هیچ پناهگاهی برای من وجود ندارد و شکایت از وی نیز به جایی نمی‌رسد مجبور شدم به خانه برگردم).

ترس از کارتن خواب شدن، معتاد شدن و گرفتار شدن به ماجراهایی که دامن دختران فراری از خانه را می‌گیرد باعث شد دنبال راه حل دیگری بگردم.

شاید اگر یک فرد آگاه، یک مشاور، یک روان‌شناس سر راهم قرار می‌گرفت من این راه حل را انتخاب نمی‌کردم. بار‌ها از مادرم خواستم از پدرم طلاق بگیرد اما او هم می‌ترسید از اینکه همین سقف روی سرش را هم ازدست بدهد و یا اینکه بعد از طلاق پدرم برای انتقام جویی صدمه‌ای به ما بزند وبه همین دلیل فقط از ما می‌خواست تحمل کنیم!

اگر جسد پدرم را بعد از قتل مثله کردیم فقط به خاطر این بود که قصد خارج کردن جسد از خانه را داشتیم و نمی‌دانستیم چطور باید بدون اینکه همسایه‌هایمان متوجه شوند این کار را انجام بدهیم.

در تمام لحظاتی که با اره مشغول مثله کردن جسد بودم، تنها چیزی که به من قدرت می‌داد نفرت بود و مرور لحظاتی که پدرم بیرحمانه با کمربند مرا می‌زد و توجهی به اشک‌ها و التماس‌هایم نمی‌کرد.

در ‌‌نهایت قبل از آنکه موفق شویم جسد را از خانه خارج کنیم دستگیر شدیم..

با توجه به شرح حالی که مادر الهام از زندگی مشترک و مدارک پزشکی همسرش می‌دهد می‌توان پی برد که مقتول از سلامت کامل روان بر خوردار نبوده است. اما متاسفانه به دلیل فرهنگ غلط رایج در جامعه ما که گمان می‌کنند مشکلات روحی فرد بعد از ازدواج حل می‌شود خانواده مقتول به جای درمان پسرشان او را وادار به ازدواج می‌کنند و سپس خانواده مادر الهام هم با تکیه به فرهنگ غلط سوختن و ساختن از طلاق دخترشان جلوگیری کرده و خشت کج اول بعد از بیست و چند سال به این مقصد تلخ می‌رسد.

با مطالعه برخی تحقیقات انجام شده در زمینه همسر کشی زنی که اقدام به قتل شوهر یا همکاری در قتل وی می‌نماید (البته به استثنای قتل‌های ناشی از خیانت زناشویی) برای مدت طولانی مورد آزار و شکنجه و تحقیر و خیانت قرار داشته است.

شاید اگر الهام و مادر و خواهر کوچکترش در مسیر مشکلات خود با راهنما و مشاوری خیرخواه و دلسوز آشنا می‌شدند و یا پدر با پذیرش مشکلات روحی و رفتاری خود به روانپزشک مراجعه و اقدام به درمان آسیبهای روحی خود می‌نمود امروز با این وضعیت تکان دهنده به قتل نمی‌رسید و پیوند عاطفی میان آن‌ها سقفی می‌شد روی سر هر چهار نفرشان و خانه‌ای که اکنون اینگونه از همپاشیده و متلاشی شده است محلی می‌شد برای تبادل محبت و عشق و آرامش!

سخنی با شهروندان:

-    آسیبهای روحی و ضعف‌های روانی اعضای خانواده خود را جدی بگیرید.

-    حل مشکلات از راه‌های نامتعارف نه تنها شما را به مقصد مطلوب نمی‌رساند که بر پیچیدگی معضلات و مشکلاتتان می‌افزاید.

-    با اینکه نظام حمایتی و مددکاری قدرتمندی هنوز در جامعه ما برای حمایت از افراد بی‌سرپرست و بد سرپرست وجود ندارد ولی باز هم هستند مراکز مشاوره و مددکاری که زیر نظر نیروی انتظامی در ده نقطه از شهر تهران به منظور کاهش آسیب‌ها و معضلات اجتماعی تحت عنوان «مراکز مشاوره آرامش» نزدیک به دوازده سال است که راه اندازی گردیده و کار‌شناسان مستقر در این ده مرکز شنوندهٔ حرف‌ها و راهنمای شما در حل مشکلات خانوادگی، تربیتی و حقوقیتان هستند و به راحتی از طریق شماره گیری ۱۱۰ می‌توانید جهت مراجعه به این مراکز راهنمایی شوید.

-    اورژانس اجتماعی ۱۲۳ چند سالی است به منظور اقدامسریعو حمایت از کودکان و همسران آزار دیده راه اندازی گردیده است و می‌توانید از طریق تماس با شماره ۱۲۳ هر گونه همسر آزاری و کودک آزاری در همسایگی خود را به اورژانس اجتماعی بهزیستی گزارش نمایید.

-    همچنین از طریق تماس با پلیس ۱۱۰ هرگونهمشاورهیحقوقیوروان‌شناسی در زمینه مشکلات خانوادگی به راحتی در اختیار شما شهروندان قرار می‌گیرد.

-    و پیش از هر مرجع قانونگذاری و هر مرکز مددکاری، وجدان اخلاقی و اعتقادات مذهبی هر فرد باید میزانی باشد برای نحوه برخورد وی با سایر اعضای خانواده و اطرافیان

-    همانطور که شکنجه و آزارگری جسمی و روحی افراد گناهی بزرگ محسوب می‌گردد، قتل نفس نیز به هر علتی که صورت بگیرد اشتباه و راه حلی نادرست برای برطرف ساختن مشکلات زندگی می‌باشد.

-     یادمان باشد در مواجهه با مشکلات زندگی با کسانی دردودل و مشورت کنیم که به آگاهی و دانش و خیرخواهی و بی‌طرفیشان ایمان داشته باشیم.



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ح
۰۲:۴۸ ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷
متاسفم واقعا
Iran (Islamic Republic of)
ح
۰۲:۴۸ ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷
متاسفم واقعا
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۲۲ ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
بایدازدست اون مرد به پلیس شکایت میکردندکاری که انجام داده اند اشتباه بوده ولی اینو همه ی مردم بدونند کسانی که لیاقت زندگی را ندارند میشه گفت ادم بی عرضه ای هستن بهشون زن ندن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۵:۰۹ ۰۵ تير ۱۳۹۴
خیلی هارو میشناسم که مشکلات بیشتری از این خانم دارند اما....کاش به جای نفرت تلاش میکردند تاراه بهتری پیدا کنند البته اگر بانقشه قبلی بوده.... .خیلی اشتباه کردن خیلی ...
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۱۶ ۱۷ فروردين ۱۳۹۴
بايستي در مدارس دانش آموزان روان كاوي بشوند تا از جو خانه و خانواده مطلع بشن و بموقع از بروز مشكلات جلوگيري بشه
Iran (Islamic Republic of)
سپید
۱۲:۳۰ ۱۷ فروردين ۱۳۹۴
گاهی یک اشتباه از طرف فرد ویا افراد باعث بروز اشتباهات بزرگ و بزرگتر میشود. و به یک نقطه میرسد که تاوانش میشود قربانی شدن فرد یا افراد
قربانی اصلی این ماجرا فرزندان و همسر مقتول بودند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۵۶ ۱۷ فروردين ۱۳۹۴
پدر فقر و نداری بسوزد که تمام مشکلات زیر سر فقر ونداری استس مسعولین مرفه اینده نگر یه نیم نگاگاهی هم به فکر اقشار کم درامد و باورهای فرهنگی غلط جامعه باشید
Iran (Islamic Republic of)
امیر
۰۰:۵۸ ۱۷ فروردين ۱۳۹۴
خدا بهشون صبر بده
اخی چقدراین خانواده زجر دیده اند ولی راه اشتباه رفتندخدا بهشون صبر بده
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس 3
۱۸:۱۷ ۱۶ فروردين ۱۳۹۴
واقعا متاسفم براش
کاش دلایل محکمتری رو برای این اقدام احمقانه انتخاب می کرد .
این چیزهایی که گفتن کم و بیش در زندگی همه اگر نگوییم ولی هست .
اما اقدام به چنین کار بی شرمانه و گستاخانه ای خارج از عقل است .
Iran (Islamic Republic of)
فراهانی
۱۵:۳۰ ۱۶ فروردين ۱۳۹۴
بخاطر رفتارهاش پدر رو کشتن، درست . ولی چرا سه نفری اون را مثله کردن ، اون هم با اره برقی ؛ اون مقتول هم دستش از دنیا کوتاهه از کجا معلوم اون هم حرفی برای گفتن نداشته
Spain
ناشناس
۱۵:۱۷ ۱۶ فروردين ۱۳۹۴
علاج واقعه قبل از وقوع
يعني مسئولين مي بايست مراكزي قدرتمند را براي رسيدگي به مشكلات
خانواده ها در نظر گيرند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۱۰ ۱۶ فروردين ۱۳۹۴
شاید اگر نهادی بر نوع نگهداری فرزندان توسط والدین نظارت داشت نه این خانواده قاتل میشدند نه مقتول
Iran (Islamic Republic of)
یکی
۱۳:۴۳ ۱۶ فروردين ۱۳۹۴
خیلی دردناک بود....لطفا از این نوع مطالب رو با نکته های پایانی مشاوره ای بیشتر بزارید تا عبرتی بشه برای سایرین
Italy
هانی
۱۲:۵۸ ۱۶ فروردين ۱۳۹۴
فقط اون مرد مقصر این بی پناهی همسر و فرزندانش نیست بلکه خانواده مرد و زن هم مقصرند که از این خانم و دخترانش حمایت نکردند و بیشترین گناه هم گردن آن خانم است که اجازه داد دخترانش این شکنجه را سالها تماشا کنند و و همراه خودش زجر بکشند فقط بخاطر ترس از بی سرپناهی و انگار که خدایی وجود ندارد و توکلی در کار نیست ...
آخرین اخبار