گوش دادن همدلانه یا درمانی چیست و چطور می‌توان آن را کسب کرد؟

گوش دادن همدلانه یا درمانی شامل تلاش برای درک احساسات و عواطف گوینده، قرار دادن خودمان به‌جای وی و شریک شدن در افکار اوست.

به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،گوش کردن، بله درست است گوش کردن و نه فقط شنیدن، مهارتی است که فرد در آن تلاش می‌کند علاوه بر شنیدن مطالب و یا گوش کردن عمیق به صحبت‌های شنونده تلاش کند تا احساسات و عواطف فرد مقابل را بشناسد، بفهمد و اگر مشکلی وجود دارد ریشه آن را بیابد، اما چطور ممکن است؟

امروز باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا شما را با گوش دادن همدلانه یا درمانی آشنا کند، پس پیشنهاد می‌کنیم اگر دوست دارید به اطرافیانتان و یا حتی افرادی که برای صحبت کردن به شما مراجعه می‌کنند را بیشتر درک کنید و بتوانید به آن‌ها کمک کنید، به سادگی از این مطلب نگذرید!

راهکاری عجیب برای درک احساسات و عواطف گوینده/ گوش دادن همدلانه یا درمانی چیست و چطور می‌توان آن را کسب نمود؟

گوش دادن همدلانه یا درمانی

گوش دادن همدلانه یا درمانی شامل تلاش برای درک احساسات و عواطف گوینده، قرار دادن خودمان به‌جای وی و شریک شدن در افکار اوست.

همدردی راهی برای برقراری ارتباطی عمیق با شخصی دیگر است و گوش دادن همدلانه یا درمانی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. همدردی همانند دلسوزی نیست، بلکه چیزی بیشتر از ترحم و احساس تأسف برای دیگری است (همدردی ارتباط عمیق‌تری را دربرمی‌گیرد). یعنی فهم و درک دیدگاه شخص مقابل.


بیشتر بخوانید: اگر می خواهید استعداد پنهان کودکان را کشف کنید این مطلب را بخوانید


مشاوران، درمانگران و برخی از متخصصان دیگر از گوش دادن همدلانه یا درمانی برای درک و نهایتاً کمک به مراجعه‌کنندگان خود استفاده می‌کنند. در این نوع گوش دادن، قضاوت و یا پیشنهاد و نصیحت جایی نداشته، بلکه به‌تدریج گوینده را تشویق به توضیح و تشریح بیشتر احساسات و عواطفش می‌کنند. مهارت‌هایی از قبیل: شفاف‌سازی و بازتاب اغلب به‌منظور کمک به پرهیز از سوءتفاهم استفاده می‌شوند.

همه‌ ما قادر به گوش دادن همدلانه بوده و ممکن است بار‌ها آن را با دوستان، خانواده و همکارانمان تکرار کرده باشیم. نشان دادن همدردی یا همدلی در بسیاری از روابط بین فردی یک ویژگی پسندیده محسوب می‌شود. ممکن است احساس راحتی بیشتری در هنگام صحبت کردن در مورد احساسات و عواطف خودتان با یک شخص خاص داشته باشید. آن شخص نیز احتمالاً برای گوش دادن همدلانه به شما، نسبت به دیگران گزینه‌ی بهتری خواهد بود. این امر اغلب بر مبنای دیدگاه‌ها، تجارب، باور‌ها و ارزش‌های مشابه اتفاق می‌افتد. به‌عنوان‌مثال، یک دوست خوب، همسرتان، پدر و مادر یا خواهر و برادر.

راهکاری عجیب برای درک احساسات و عواطف گوینده/ گوش دادن همدلانه یا درمانی چیست و چطور می‌توان آن را کسب نمود؟

چرا باید از گوش دادن همدلانه استفاده کنیم؟

استفاده موثر و صادقانه از گوش دادن با همدلی، اعتماد اعضای تیم‌تان را برای شما به ارمغان می‌آورد. وقتی همدلانه به آن‌ها گوش فرا دهید، به جای اینکه دنبال برطرف کردن نشانه‌های سطحی، اما احتمالا خطرناک باشید، می‌توانید علت ریشه‌ای مشکلات را پیدا کنید.

چه باید کنیم؟

صبورانه به حرف‌های طرف مقابل‌تان گوش کنید؛ حتی اگر با او موافق نباشید. خیلی مهم است که با تکان‌های سر و عباراتی مثل «می‌فهمم» و «متوجهم» به گوینده نشان دهید که اعتبار افکار و احساساتش را می‌پذیرید. این پذیرش الزاما به معنی موافقت نیست. تلاش کنید احساساتی که او ابراز می‌کند را متوجه شوید، درک کنید و همزمان به محتوای این اطلاعات عاطفی هم توجه کنید. فکر کنید یک آینه هستید. افکار و احساسات مخاطب را برایش تکرار کنید.


بیشتر بخوانید: عوارض جدی نادیده گرفتن بیماری‌های روحی


مدام او را تشویق کنید به صحبتش ادامه دهد، اما همزمان خلاصه‌ای از صحبت را هم آن وسط بگنجانید. مثلا می‌شود گفت: «پس احساس می‌کنی نقشت در تیم‌تون اونقدر که لازمه پررنگ نیست» یا «فکر می‌کنی استعداد‌ها و تجربه‌هات تو یه سِمَت دیگه بیشتر به درد می‌خوره» یا «احساس می‌کنی به اندازه‌ کافی تو این پروژه بهت اهمیت نمی‌دن». این خلاصه‌ها باید به شکل خنثی گفته شوند؛ طوری که طرف مقابل را به سوی نتیجه‌گیری خاصی هدایت نکنند.

شنونده‌ای که همدلی نشان می‌دهد نمی‌گذارد گوینده حالت دفاعی به خودش بگیرد. برای این کار سعی کنید سوال‌های مستقیم نپرسید، در مورد حرف‌هایش بحث نکنید و حتی در مورد درست و غلطی حقایق هم جدال راه نیندازید. شواهد را بعدا می‌شود بررسی کرد. در این لحظه باید تمام توجه‌تان به حرف‌هایی باشد که گفته می‌شود و احساساتی که او نشان می‌دهد. وقتی طرف مقابل حرفی می‌زند که نیاز به توضیح بیشتر دارد، خیلی ساده جمله او را به شکل سوالی تکرار کنید. مثلا اگر گفت: «من در سِمَت فعلیم زیاد راضی نیستم.»، شما بگویید «پس میگی از سمت فعلیت راضی نیستی؟» شاید همین کار ساده برای به حرف درآوردن او کافی باشد.


بیشتر بدانید: روانشناسی معنوی چه تاثیری در درمان بیماری‌ها دارد؟


توجه کنید که چه حرف‌هایی ناگفته می‌مانند. بیشتر وقت‌ها، مطالبی که گوینده پیش خودش نگه می‌دارد به اندازه‌ی اطلاعاتی که با شما سهیم می‌شود اهمیت دارد. اگر طرف مقابل نظر شما را پرسید، صادق باشید. فقط سعی کنید نظری ندهید که افکار او را تحت تاثیر قرار بدهد یا اینکه باعث ادامه ندادن صحبتش شود.

راهکاری عجیب برای درک احساسات و عواطف گوینده/ گوش دادن همدلانه یا درمانی چیست و چطور می‌توان آن را کسب نمود؟

نکته:‌

حواس‌تان به هیجانات خودتان هم باشد؛ به خودتان اجازه احساساتی شدن در مورد قضیه ندهید.

این نکته را نیز همیشه به یاد بسپارید: اول درک کنید، درستی‌اش را بعدا بسنجید.


بیشتر بخوانید: بهترین راه یادگیری معرفی شد +عکس


سرانجام به خاطر بسپارید که وقتی اطمینان طرف صحبت‌تان را به دست می‌آورید و او می‌پذیرد که حرف‌هایش پیش شما محفوظ خواهد ماند، آن وقت است که او می‌تواند آزادانه‌تر حرفش را بزند. با این کار برای همه، نتایج موفقیت‌آمیزتری رقم می‌زنید: هم کارمندتان، هم خودتان، هم تیم و هم به طور کلی شرکت‌تان. زمانی که این اعتماد را به دست آوردید، کاری نکنید که از دستش بدهید.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار