گفتگو با همسر و مادر ۲ قربانی جنایت هولناک قلعه‌گنج

در تاریخ ۶ اردیبهشت امسال همزمان با شب اول ماه رمضان، ساعت ۳ نیمه شب سه نفر گروگانگیر با شکستن شیشه پنجره اتاق و ایجاد رعب و وحشت اعضای خانواده‌ام را با اسلحه تهدید می‌کنند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اردیبهشت امسال برای خانواده میرزاعلیان، تلخ‌ترین خاطره زندگی‌شان رقم خورد. سه نسل خانواده که برای کشاورزی به روستایی در قلعه‌گنج رفته بودند، در یک شب به قتل رسیدند. سه مرد مسلح نیمه‌های شب با اسلحه وارد خانه پدر و پسر کشاورز شدند، اما وقتی برای رسیدن به نیت خود با مقاومت آن‌ها رو‌به‌رو شدند، پدر و پسر را هدف شلیک گلوله قرار دادند.


بیشتر بخوانید


آن‌ها به نوه ۱۴ ساله خانواده هم رحم نکردند و او را هم کشتند. هشت ماه از این جنایت گذشته و فرناز سه‌ساله هنوز منتظر است برادر ۱۴ ساله‌اش به همراه پدر و پدربزرگ از قلعه‌گنج به خانه برگردند. هشت ماه از این جنایت می‌گذرد و عروس خانه برای پیگیری پرونده باید یکه و تنها مسیر ۱۷۰۰ کیلومتری اصفهان تا قلعه‌گنج را طی کند. مسیری که اخیرا با تهدید‌هایی که شده، برایش ناامن است. این هفته در پشت صحنه یک جنایت در گفتگو با عروس خانواده که در این جنایت، پسر، همسر و پدرشوهرش را از دست داده، جزئیات این جنایت هولناک را بررسی کردیم.

فقط قصاص قاتلان را می‌خواهیم
 فرناز هنوز مرگ پدر و برادر را باور نکرده و با نگاهی همراه با ترس و تعجب به مادر خیره شده است. خانم حاتمی از مسیر و تهدید برخی اهالی وحشت دارد و می‌خواهد صدایش به گوش رئیس قوه قضاییه برسد، شاید زودتر بتواند قاتل را بالای چوبه دار ببیند.

چرا پدر شوهر و همسرتان به روستای صولان قلعه‌گنج در کرمان رفته بودند؟
پدرشوهر و همسر من شغل‌شان کشاورزی صیفی‌جات به خصوص خربزه و هندوانه بود و، چون مجبور بودند در منطقه گرمسیری کار کنند، این منطقه را انتخاب کرده بودند. تقریبا حدود ۱۳ سال بود که شش ماه در سال را در آن منطقه ساکن و کار می‌کردند و تاکنون سابقه نداشت که مشکلی برای‌شان پیش بیاید.

خودتان به آنجا رفته‌اید؟
صولان یک روستای کوچک است که خانواده‌های زیادی در آن ساکن نیستند، درواقع جزو مناطق بسیار محروم است، به نحوی که با آخرین پاسگاه محلی؛ حدود ۴۰ کیلومتر فاصله دارد. در آن منطقه که همسر من کار می‌کرد، حدود ۱۲ خانه در اطراف وجود داشت. من هر سال یکی دوبار همراه خانواده به این محل می‌رفتم و قبل از حادثه نیز دو ماهی آنجا بودم، اما چند روز قبل از قتل به همراه دخترم از آنجا به اصفهان برگشتم.

رابطه اهالی روستا با آن‌ها چطور بود؟
اهالی منطقه و معتمدان محل تقریبا با پدرشوهر و همسرم آشنایی داشتند و از محل کار و زندگی آن‌ها باخبر بودند. آن‌ها حتی جزو خیران محلی بودند و توانسته بودند بسیاری از افراد محلی بیکار را مشغول به کار کنند.

در مدتی که آنجا بودید، با مورد مشکوکی رو‌به‌رو نشدید؟
در مدتی که آنجا بودم، چندین بار متوجه حضور افرادی ناشناس در محل اقامت همسرم شدم که هردفعه به بهانه‌های مختلف سوالاتی از من پرسیدند.

از شب حادثه بگویید.
در تاریخ ۶ اردیبهشت امسال همزمان با شب اول ماه رمضان، ساعت ۳ نیمه شب سه نفر گروگانگیر که صورت خود را پوشانده بودند، با شکستن شیشه پنجره اتاق و ایجاد رعب و وحشت وارد خانه می‌شوند و اعضای خانواده‌ام را با اسلحه تهدید می‌کنند. آن‌ها قصد داشتند سه نفرشان را به گروگان بگیرند که با مقاومت آن‌ها رو‌به‌رو می‌شوند. یکی از گروگانگیران خشن با اسلحه کلاشنیکف شروع به تیراندازی می‌کند و بعد سه نفری از آنجا فرار می‌کنند.

چرا فردین ۱۴ ساله به صولان رفته بود؟ او هم در کار کشاورزی به پدر کمک می‌کرد؟
نه؛ فردین کشاورزی نمی‌کرد، فقط در این دوران کرونایی همراه پدر از اصفهان به این روستا سفر کرده بود و قرار بود هفته بعد از حادثه همراه پدرش به اصفهان برگردد. اما اشرار مسلح او را کشتند. پدرشوهرم حاج‌حیدر علی و همسرم حمیدرضا میرزاعلیان با اصابت گلوله به سر، صورت و قلب در دم کشته می‌شوند و پسرم که شاهد ماجرای کشته شدن پدر و پدربزرگ توسط قاتلان بوده، به دلیل اصابت گلوله به ران و شکمش، زنده ماند. اما به علت خونریزی زیاد و نبودن امکانات عمل جراحی در بیمارستان کهنوج کرمان، فوت کرد. شاید اگر امکانات پزشکی و اورژانسی آن منطقه فراهم بود، فردین زنده می‌ماند و این در حالی است که امکان انتقال فردین از روستای صولان به کرمان با ۴۰۰ کیلومتر فاصله، در آن شرایط فقط با بالگرد امکان‌پذیر بود.

چه کسی متوجه این اتفاق شد؟
منطقه صولان پراکندگی زیادی دارد، ولی غیرممکن است که اهالی صدای شلیک کلاشنیکف را نشنیده باشند. اما ظاهرا اهالی منطقه تقریبا یک ساعت پس از حادثه و از صدای ناله‌های فردین متوجه اتفاق شده‌اند.

به نظر شما انگیزه قاتلان چه بوده؟
چند روز قبل از حادثه آنجا بودم و با رفتار‌های مشکوک چندین نفر مواجه شدم به همین دلیل این اتفاق را از پیش تعیین‌شده و با انگیزه می‌دانم. حتی یک بار هم قصد دزدیدن فرزندم را داشتند که موفق نشدند. البته تمام این اتفاقات را پس از قتل متوجه شدم.

گروگانگیران مسلح چه زمانی دستگیر شدند؟
با پیگیری‌های پلیس منطقه و تقریبا پس از چند شب، دو نفر از همدستان در ماجرای سرقت و قتل توسط ماموران و با کمک اهالی محل شناسایی و دستگیر می‌شوند و نفر سوم که عامل جنایت بوده، پس از سه ماه متواری شدن در کوه‌های اطراف قلعه‌گنج، به طور اتفاقی در بندرعباس و در محل ایست بازرسی همراه یک کیف پر از پول و اسلحه دستگیر شده است.

چرا قصد گروگانگیری داشتند؟
یکی از متهمان از اهالی همان منطقه بوده که آشنایی کاملی با همسرم داشته است. او نقشه گروگانگیری و اخاذی را به دو نفر دیگر پیشنهاد داده، آن‌ها می‌خواستند با بردن گروگانگیران به پاکستان از آن‌ها اخاذی کنند.

الان رسیدگی پرونده در چه مرحله‌ای است؟

پرونده اکنون در شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی انقلاب اسلامی قلعه‌گنج است و سه ماه از دستگیری قاتل اصلی می‌گذرد.
چه انتظاری از دستگاه قضا دارید؟

من همه امید و انگیزه زندگی خود را یک‌شبه از دست داده‌ام. اکنون به دلیل شرایط پرونده و تهدیدات برخی اهالی منطقه، دیگر قادر به طی کردن مسیر ۱۷۰۰ کیلومتری اصفهان - صولان نیستم و درخواست تسریع در رسیدگی پرونده، مجازات قاتل و همدستان وی و همچین اجرای حکم در ملأ عام را دارم.

من برای ادامه پیگیری پرونده سه نفر از اعضای خانواده خود می‌خواهم با حجت‌الاسلام رئیسی، رئیس قوه قضاییه دیداری داشته باشم و شخصا برخی از موارد این پرونده را مطرح کنم.

منبع: روزنامه جام جم 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.