
به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، موفق نبودن دانش آموزان ایرانی در آزمون تیمز ٢٠١٩ چند وقتی میشود که مورد توجه قرار گرفته است و ضمن تضعیف جایگاه ایران از حیث تعلیم و تربیت در دنیا، نگرانیهایی را درباره کیفیت آموزشی کشور به دنبال داشته است.
آنطور که نتایج تیمز ٢٠١٩ نشان میدهد، ایران طی سالهای گذشته نسبت به معیار متوسط جهانی که نمره آن ۴٧۵ در نظر گرفته شده است، عملکرد پایین تری داشته است و در آزمون ٢٠١٩ با وجود صعود در درس علوم نسبت به سال ٢٠١۵ هنوز هم نتوانسته است نمره کسب شده در سال ٢٠١١ را بار دیگر تکرار کند.
آنطور که آمار و ارقام گزارش منتشر شده از نتایج تیمز ٢٠١٩ حکایت میکند ایران در ریاضی پایه هشتم رتبه ٢٩، در علوم هشتم رتبه ٣٢، در ریاضی چهارم رتبه ۵٠ و در علوم چهارم رتبه ۴٨ را کسب کرده و این در حالی است که برای ارزیابی کار در پایه هشتم ٣٩ کشور و در پایه چهارم ۵٨ کشور با هم رقابت کردند.
نمرات آزمون تیمز که معیاری برای مطالعه بین المللی روند آموزش ریاضیات وعلوم در پایه چهارم و هشتم میان دانش آموزان دنیاست، عملکرد چندان مناسبی را درباره دانش آموزان ایرانی نشان نمیدهد و این در حالی است که ایران از سال ١٣٧٠ به طور رسمی با IEA همکاری داشته و در آزمونهای سالهای ١٩٩۵، ١٩٩٩،٢٠٠٣، ٢٠٠٧ و ٢٠١١ شرکت کرده و سابقه رقابت اخیرش هم ٢٠١٩ بوده است که در این سالها نتایج قابل توجهی از نظام تعلیم و تربیت ایران که قرار است در افق ١۴٠۴ به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) برسد، به چشم نمیخورد.
نگاهی به سیر نتایج آزمون تیمز حاکی از آن است که کشورهای شرق آسیا جایگاههای برتر اول تا پنجم را به خود اختصاص دادهاند و برای چندمین دوره متوالی دانشآموزان سنگاپوری درصدر جدول این آزمون قرار گرفته اند.
در این میانه عملکرد دانش آموزان ایرانی به گونهای بوده است که ۳۲ درصد دانشآموزان پایه چهارم در درس ریاضی نمره کمتر از ۴۰۰ گرفتهاند؛ در درس علوم پایه چهارم، تنها ۱۱ درصد دانشآموزان ایرانی موفق به کسب نمره بالای ۵۵۰ شدهاند همچنین در علوم هشتم ۱۳ درصد دانشآموزان ایرانی موفق به کسب نمره بالا ۵۵۰ شدهاند و در ریاضی حدود ۳۲ درصد دانشآموزان ایرانی نمره حداقلی آزمون (۴۰۰) را کسب نکرده اند.
کارنامه نه چندان رضایتبخش تیمز ٢٠١٩ موجب شد تا بار دیگر نگاهها به وضعیت آموزشی ایران متمرکز شود، موضوعی که گویی این بار آموزش و پرورش هم با انبوه معضلات و بحرانهای لاینحل و اما واگرها بر سر مقصر اصلی، گویی برای رفع آن دست به کار شده و آنطور که محمود مهرمحمدی عضو شورای عالی آموزش و پرورش گفته است کارگروهی متشکل از مسئولان آموزش و پرورش برای بررسی این نتیجه وارد عمل شدهاند تا نقاط ضعف را بررسی و برای آن چارهاندیشی کند ضمن آنکه این موضوع باید درون و بیرون آموزش و پرورش ارزیابی شود و فقط بر مسائل درونی معطوف نباشیم.
به دنبال این موضوع حسن ملکی رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به خبرنگار آموزش و پرورش گفت که مجموعه ما از نتایج تیمز غافل نبوده است و بر اساس آن تغییراتی هم در کتابهای علوم پایه در نظر داریم.
او بیان کرد: در کارگروهی که برای بررسی نتایج تیمز تشکیل شده است، به منظور برنامه ریزیهای آتی، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی هم عضویت دارد تا ابعاد مختلف کار ارزیابی شود چراکه این نتیجه موضوعی چند بعدی است.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تصریح کرد: البته نتایج به دست آمده در این کارگروه در سال تحصیلی ١۴٠٠-١۴٠١ به غایت نمیرسد هرچند با این وجود تغییر استانداردهای خودمان را با تشخیص خودمان یعنی کارشناسان سازمان پذیرفتهایم و اعمال میشود ضمن آنکه امیدواریم نتایج این کارگروه هم در سالها و هم آزمونهای آتی موثر واقع شود.
بیشتربخوانید
نتایج آزمون تیمز ٢٠١٩ برای ایران با جامعه آماری ١٢ هزار و ۵٠٠ دانش آموز پایههای چهارم و هشتم از ۴۴۴ مدرسه بوده است و گزارش این آزمون با توجه به بررسی شاخصهای مختلف موثر در نتیجه گویای آن است که علی رغم انتقادات به ساعات درسی و زیاد بودن آن، وضعیت ساعات آموزشی ایران برای درس ریاضی و علوم پایه چهارم ۱۰۹ و ۷۸ ساعت است در حالی که میانگین جهانی ۱۵۴ و ۷۳ ساعت را نشان میدهد همچنین در پایه هشتم ساعات دروس در ایران برای ریاضی و علوم ۱۰۳ و ۸۲ ساعت در نظر گرفته میشود در حالی که میانگین بینالمللی ۱۳۷ است.
از نگاه جنسیتی، در درس ریاضی و علوم چهارم پسران نمره بالاتری را کسب کردهاند و تقریبا با دختران همنمره شدهاند، ولی در هشتم، در درس ریاضی فاصله دختران از پسران بیشتر از دوره قبل است و در درس علوم هم نمره دختران نسبت به دوره قبل ثابت مانده (۴۵۹)، اما پسران با افت ۱۳ نمرهای نسبت به دوره قبل، ۴۴۱ نمره را کسب کردند.
آزمون پرلز با هدف بررسی مهارت زبان آموزی در میان دانش آموزان برگزار میشود و دانش آموزان ایرانی هم توانایی خود را در این رقابت محک خواهند زد، آنطور که سوابق این رقابت بین المللی نشان میدهد آخرین دوره آن سال ۲۰۱۶ بود و ایران توانست از میان ۵٠ کشور، رتبه ۴۵ را کسب کند همچنین با افت حدود ۳۰ نمرهای هم مواجه بود.
دوره بعدی این آزمون هم ٢٠٢١ برگزار خواهد شد، در واقع از سال ۲۰۰۱، PIRLS هر پنج سال برای دانش آموزان کلاس چهارم انجام میشود تا اینکه به امسال رسیده است همچنین ePIRLS، ارزیابی نوآورانه خواندن اطلاعاتی آنلاین، از سال ۲۰۱۶ به عنوان یک مولفه اختیاری معرفی شد.
با وجود این شرایط و آنطور که ارزیابی عملکرد دانش آموزان در تیمز نشان داد، برای آزمون پرلز هم کسب جایگاه و نمره بالا بعید به نظر میرسد و ارزیابی نتایج آن حساستر خواهد بود چراکه ملاک و معیاری از توانایی در تبیین و تفهیم زبان مادری را مورد توجه قرار خواهد داد.
انتهای پیام/
بچه ها خودشون درس نمیخونند
چون هیچ درکی از کتاب های آموزش پرورش نمیشه داشت چون واقعا گنگ هستن
مخصوصا درس زیست
باید کمک درسی بخری که پول نیست
در نتیجه نمره 0
من هم سالها پیش که دانش آموز بودم همین مشکل رو با خیلی از کتابها داشتم.
در مورد کتاب های الآن اطلاعی ندارم؛ اما اون زمانی که من در دبیرستان درس می خوندم، دو تا کتاب به اسم "جبر و احتمال" و "ریاضی گسسته" داشتیم که به هیچ وجه قابل فهمیدن نبودند.
با اینکه جزو درسهای آسون هم محسوب می شدند، اما من هر کاری می کردم، متن این دو تا کتاب رو اصلاً نمی فهمیدم. اینقدر گنگ و عجیب و غریب نوشته بودند.
البته کتاب های کمک درسی، روان تر و بهتر توضیح داده بودند، اما به هر حال کتاب های کمک درسی هم صد درصد کامل نبودند و خیلی از مطالب برای من مبهم بود.
هرچند با این معلما و اون مدارس پولکی و دروسی که یادگرفتنو نگرفتنش توفیری نداره، همون آموزش رو هم باید برداشت
نکته ی دیگه اینکه بالاخره حتماً معلم های دلسوز و استادهای دانشگاه زحمتکشی هم هستند که سعی می کنند وظیفه شون رو به خوبی انجام بدهند؛ اما واقعاً مدرسه ها و دانشگاه ها، مشکلات خیلی زیاد دیگه ای هم دارند (مثل پایین بودن کیفیت کتابهای درسی، نبود آزمایشگاه و وسایل کمک آموزشی، هیولایی به نام کنکور، بازار داغ تست و نکات کنکوری، شرایط جسمی و روحی دانش آموزان و دانشجویان و معلمان در این روزگار پُر از استرس و ...) که از این مشکلات هم نمیشه چشم پوشی کرد.
باید نخبگان جذب آموزش و پرورش شوند که نمی شوند چون طبیعتا باید پول در خور توجهی در نظر گرفت تا افراد قوی از نظر علمی و عملی وارد شوند .
در ضمن بر اساس سند تحول بنیادین آموز و پرورش دنبال رساندن دانش آموزان به حیات طیبه است مثلا و همه رو با این سند گیج گیج کردن می فرمایند وقتی ریاضی آموزش میدی باید مفاهیم دینی و اجتماعی و تربیت زیستی و بدنی و ... رو در قالب اون درس ارائه بدی چیزایی که بیشتر روی کاغذ قابل اجراست نه در کلاس ۳ در ۴ با ۴۰ نفر دانش آموز و بدون امکانات از آب کره نمیشه گرفت..
خروجی مدارس دولتی صفره .
نخبه ها در مدارس غیرانتفاعی درس میخونن و بدهکار بیت المال نیستند . پیشرفت و موفقیتشان را مدیون خانواده هاشون هستند نه آموزش و پرورش .
تقریبا18سال از عمر با ارزشت رو می ذاری و هیچی به هیچی این همه بیکار تحصیل کرده
قبول داره بلایک
حتی تو بدبخت ترین کشور ها هم مدرسه وجود داره
شما فکر کنم هنوز داری 6 سال اول مدرست رو پاس میکنی
اگر میدونی چیزی تو عقلت نمیره برو یه هنر یاد بگیر و کار کن دوست عزیز
اما یک نکته ی مهم اینه که وقتی کار به جایی برسه که من احساس کنم درسی که خونده ام هیچ فایده ای نداره و بعد از سالها درس خوندن، بخوام التماس کنم که منو یه جایی استخدام کنند، ناخواسته این ذهنیت به وجود میاد که درس خوندن هیچ فایده ای نداره.
یکی از مشکلاتی که هست اینه که یک بچه از خودش هیچ اختیاری نداره. و خانواده اش در سن هفت سالگی اون بچه رو به مدرسه می فرستند. حالا آیا اون بچه می تونه بگه من نمی خواهم به مدرسه بروم؟؟
من خودم تقریباً تمام دوران تحصیلم به اجبار خانواده بود و اصلاً از خودم اختیاری نداشتم. یعنی درس خوندن در جامعه ما به یک قانون اجباری تبدیل شده و مثلاً اگر بچه ای بخواد درس نخونه و به دنبال کار بره، خانواده و جامعه با اون بچه مثل یک مجرم رفتار می کنند.
کلاً ترک تحصیل در جامعه ی ما یک ننگ به حساب میاد. در حالیکه باید توجه کنیم که همه ی بچه ها قرار نیست به درس و مدرسه و دانشگاه علاقمند باشند. و خیلی از بچه ها اگر وارد کار مورد علاقه شون بشن، موفق تر خواهند بود. من خودم اگر در سن هفت سالگی، اختیاری از خودم داشتم، هیچ وقت به مدرسه نمی رفتم. چون الآن احساس می کنم که این سوادِ من چندان سودی به حال خودم یا جامعه نداره، در حالیکه اگر از همون بچگی وارد یک کار دیگه میشدم، شاید الآن موفق تر بودم.
کتاب های کنکوری، با بیان ساده تر و صمیمی تر توضیح داده اند، اما متاسفانه مطالب رو به صورت عمیق و تحلیلی توضیح نداده اند و فقط به نکات تستی و راه حل های سریع اشاره کرده اند.
به نظرم اگر این دو حالت با هم ترکیب شوند خیلی بهتر میشود. یعنی مطالب به صورت تحلیل شده و عمیق با زبان صمیمی و روان توضیح داده شوند.
متاسفانه تعداد کتاب هایی که هم روان و صمیمی باشند و هم کامل و تحلیلی باشند، خیلی اندک هست.