انیمیشن‌های ترسناک با کودکان چه می‌کند؟

در مطلب زیر نظرات دکتر دوایی روانشناس حوزه کودک درباره ترسیدن کودکان را می‌خوانید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  خیلی از والدین با تصور اینکه کودکشان مشغول دیدن کارتون‌ هستند، آسوده خاطرند و تصور می‌کنند انیمیشن‌ها برای کودکان نمی‌تواند مضر باشند. این در حالی است که بررسی این موضوع نیاز به دقت بیشتری دارد و مسئله به همین سادگی نیست. آیا واقعا انیمیشن‌هایی که کودکان می‌بینند آسیب روحی و یا جسمی در کوتاه مدت یا دراز مدت به ایشان نمی‌زند؟ صرف اینکه با خیال راحت تصور کنیم کودکمان مشغول تماشای  کارتون است، کار را برای والدین تمام می‌کند؟ 


بیشتربخوانید


 محتوای ضد فرهنگی انیمیشن‌ها را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد. از جمله مهم‌ترین دسته‌ها انیمیشن‌هایی است که در آن‌ها اغراض سیاسی و اجتماعی نهفته است و دسته دیگری از انیمیشن‌ها به القاء ترس و خشونت بیش از حد در کودکان پرداخته‌اند. مثال دسته اول را می‌توان در انیمیشن «استر» دید که به ماجرای جشن ضدایرانی پوریم یهودیان‌اشاره می‌شود، و در انیمیشن‌هایی مثل «کله کدو» شاهد ترویج نماد‌های شیطان پرستی هستیم.

مثال دسته دوم انیمیشن‌هایی مثل لاک‌پشت‌های نینجا، مجموعه بیونیکل و فرار فضایی‌ها از زمین است. البته دسته‌بندی‌های دیگری هم وجود دارد، ولی ما در این گزارش قصد داریم به بررسی تبعات و آسیب‌های دسته دوم بپردازیم که قصد القاء تجربه خشونت و ترس در کودکان دارند.

تفاوت ترس در کودکان با بزرگسالان

ترس مانند خشم، اضطراب و غم در زمره هیجان‌های بهنجار است. ما با ترس، از وجود خطر آگاه می‌شویم و به این دلیل می‌توانیم از خودمان مراقبت کنیم. البته هر کدام از این هیجان‌ها اگر با اتفاقی که رخ داده نامتناسب باشد منجر به ایجاد اختلال در فعالیت‌های معمول زندگی شود.

واکنش‌های هیجانی در کودکان و بزرگسالان با تغییرات شیمیایی مشخصی همراه است که بخش‌های مختلفی را دربر می‌گیرد؛ مثلا براثر آزاد شدن واسطه‌ای شیمیایی (هورمون)، چون اپی نفرین آثاری، چون افزایش ضربان قلب و تنفس می‌تواند رخ دهد.

آدرنالین یا اپی نفرین ماده‌ای استرس زاست که به طورطبیعی در واکنش به موقعیت‌های تهدید‌کننده در بدن انسان ترشح می‌شود. با تماشای فیلم ترسناک، قسمت‌های اصلی مغز به خصوص بخش بادامی مغز (آمیگدال) که مسئول واکنش به ترس و خطر است، هیپوکامپوس که شرایط را برای تحریک آماده می‌کند و هیپوتالاموس که باعث بروز واکنش فرار یا مقابله می‌شود به شدت تحریک می‌شوند.

اگر مکانیسم‌های تعدیل‌کننده بدن این وضعیت را به حالت عادی باز نگردانند، در این صورت این وضعیت می‌تواند به صورت مزمن ادامه یابد و در این حالت، آثار منفی جدی و زیان باری در بر دارد.

بعضی از ترس‌ها به طور فطری و یا اکتسابی در کودک وجود دارد و از همان بدو تولد به دو محرک افتادن‌اشیاء و صدای بلند واکنش نشان می‌دهد. در یک سالگی از افراد ناآشنا می‌ترسد. کودک زیر دو سال از بیشتر صدا‌های اطراف مثل فریاد، رعد و برق و... می‌ترسد. بعد از آن تا پنج سالگی از تاریکی، حیوانات و موجودات خیالی می‌ترسد. کودکان در این سن، جاندار پندارند یعنی موجودات خیالی مثل هیولا، غول و... را در ذهن خود واقعی و جاندار تصور می‌کنند و از او می‌ترسند.

کودکان به خاطر «رشد‌شناختی» محدودتری که نسبت به بزرگسالان دارند مرز میان توهم و واقعیات را گاهی اوقات درک نمی‌کنند و ممکن است تا مدت‌ها با شخصیت‌های داستانی در توهمشان زندگی کنند. آن‌ها به خاطر تصورات ذهنی انتزاعی که دارند ممکن است نتوانند بین عالم واقعیت و خیال تفاوت قائل شوند و برای همین تصاویر انتزاعی و یا ترسناک تا مدت‌ها در ذهنشان بماند یا حتی در خواب شان هم تاثیرگذار باشد.

آسیب‌های روحی و جسمی کودکان در اثر تماشای تصاویر ترسناک
توانایی کودکان برای درک واقعیت، پردازش هیجان‌ها و تفکیک دنیای تصور و تخیل از واقعیت همانند بزرگسالان نیست. در واقع آن‌ها توانمندی و قدرت تشخیص اینکه چه چیزی واقعی و ساختگی است را ندارند و صحنه‌های ترسناک و وحشتناک را واقعی تصور می‌کنند. کودک توان پذیرش حد مشخصی از هیجان را دارد و بیش از آن می‌تواند باعث تأثیرات منفی فیزیکی ناخوشایندی مثل بی‌خوابی، لرزش دست، افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، شب ادراری و... و سبب اضطراب و ترس‌های واقعی در کودکان شود به طوری که در طولانی مدت به شکل فوبیا، وحشت، واکنش‌های شدید ذهنی و رفتاری به محرک‌های اطراف خود را بروز می‌دهد. اگر شدت ترس القایی زیاد باشد و نتواند از آن عبور کند آن زمان کودک به شدت دچار اضطراب خواهد شد. این اضطراب در اولین مرحله خواب کودک را دچاراختلال کابوس مداوم خواهد کرد و اختلال در خواب، تاثیر مستقیمی روی رشد وی می‌گذارد.
حافظه تصویری کودکان ممکن است بار‌ها و بار‌ها تصاویر فیلم ترسناک را به یاد بیاورد و آن‌ها را دچار تنش‌های فکری کند. گاهی این ترس سال‌ها با کودک می‌ماند و وارد ضمیر ناخودآگاهش می‌شود. تاثیرصحنه‌های ترسناک در فیلم و یا کارتون می‌تواند به سرعت آشکار شود و یا ممکن است سال‌های بعد مشخص شود.

بسیاری از اختلال‌های اضطرابی که در بزرگسالان مشاهده می‌شود معمولا ریشه در کودکی‌شان داشته و شروع زودرسی داشته است. مثلا حمله پانیک یا اختلال هراس اجتماعی مسئله‌ای است که غالبا ریشه در کودکی افراد دارد، اتفاقی می‌شود که در کودکی برای افراد بیمار رخ داده است. این اختلال‌ها مسلما به زندگی طبیعی افراد در جامعه آسیب می‌زند و حتی ممکن است زندگی مشترکشان را هم تحت تاثیر قرار بدهد.

در پژوهش‌هایی که به عمل آمده مشخص شده است که کودکانی که در معرض دیدن فیلم یا بازی‌های ترسناک قرار می‌گیرند به شدت از نظر عاطفی پاسخ‌های غیر مناسبی ارائه می‌دهند که به صورت ناخود آگاه به پرخاشگری بینجامد و امکان یادگیری و پردازش را از کودک می‌گیرد بخشی از مغزشان که به حافظه مربوط می‌شود در مقایسه با همسالان‌شان کوچکتر است.

یک مطلب ترسناک ممکن است سال‌ها در ذهن کودک بماند
مغز ما مانند یک ظرف هست و محتوایی که داخل آن می‌ریزیم باید با آن سازگاری داشته باشد تا ترکیب این ظرف را به هم نزند. مغز ما به صورت هوشمند محتوایی که برایش مناسب است را ضبط می‌کند و محتوایی که برایش مناسب نیست را دور می‌ریزند. تجربه‌هایی که افراد با محیط دارند محتوا را برای مغز ما تولید می‌کند. نحوه تعامل ما با محیط می‌تواند به گونه‌ای باشد که مطالب زیبا و لطیف و یا حتی مطالب خشونت بار و یا ترسناک جذب ذهن ما شود. کودکان ظرف حساس‌تری دارند و باید با درصد کمتری از خشونت، ترس و مسائل ناپسند مواجه شوند چراکه باعث می‌شود مطالب منفی جذب مغز شود و ممکن است این مطلب تا سال‌ها در زندگی کودکان باقی بماند و ضربات جبران ناپذیری را وارد کند. در عین حال به خاطر جذب مسائل منفی، کودکان مسائل خوب و لطیف را کنار می‌گذارند و دیگر جذب مطالب لطیف و مفید نمی‌شوند. اگر کودکان ترس و خشونت بیش از حد را تجربه کنند باعث می‌شود به زیبایی شناسی کودکان آسیب وارد شود.

۲ نظریه متفاوت درباره محتوا‌های ترسناک
البته این موضوع موافقان و مخالفان زیادی هم دارد. برای مثال برخی ایده‌آلیست‌ها مثل افلاطون معتقدند که کودکان باید در فضای گلخانه‌ای بار بیایند و تجربه‌های منفی اصلا نداشته باشند، و برخی هم رئالیست هستند و معتقدند کودکان با زندگی عادی و طبیعی باید عجین شوند و درصد پائین ترس برای‌شان خیلی مضر نیست و بلکه مثل واکسن برای‌شان عمل می‌کند که نظر من هم به نظر رئالیست‌ها نزدیک‌تر است.

کودکان در شرایط عمومی خواسته یا ناخواسته جامعه به اندازه کافی ترس و خشونت را تجربه می‌کنند، حال اگر به این شرایط عمومی فیلم‌ها و انیمیشن‌های ترسناک و خشونت‌آمیزی را هم اضافه کنیم در نهایت ممکن است باعث ایجاد آسیب به این کودکان شود.

کودکان درک مسائل انتزاعی ندارند
اگر مقدار ترسی که کودکان تجربه‌اش می‌کنند بیش از حد استاندارد باشد ممکن است باعث آسیب‌های جسمی و روانی به کودکان بشود، حتی در برخی موارد مراجعه کنندگانی داشتیم آسیب‌هایی که در دوران کودکی دیده‌اند به زندگی مشترک‌شان هم سرایت کرده است. در انیمیشن ذاتا اغراق وجود دارد، حتی در انیمیشنی مثل تام و جری، میگ میگ، هم صحنه‌های درگیری وجود داشت، ولی به صورت کمدی به نمایش در آمده بود و برای همین حاوی صحنه‌های خشن نبود. اما در انیمیشن‌هایی مثل لاک پشت‌های نینجا گاهی شاهد صحنه‌های خشونت باری مثل خون ریزی و شکستن جمجمه هستیم که قطعا برای هیچ رده سنی‌ای مناسب نیست.

ضرورت درج محدودیت سنی در تلویزیون و شبکه‌های خانگی
این در حالی است که اگر رده سنی یک فیلم از ابتدا مشخص باشد، والدین می‌توانند کودکان را از همان ابتدا مشغول دیدن برنامه دیگری کنند یا به کار دیگری سرگرم کنند تا درگیر داستان آن فیلم نشوند. اما وقتی رده سنی قید نشود والدین ناگهان با صحنه‌های خشونت بار و شخصیت‌های ترسناک مواجه می‌شوند و در این مرحله هیچ کاری از دست‌شان  برنمی‌آید.

البته ایرادات دنیای انیمیشن‌ها صرفا به صحنه‌های خشونت بار نمی‌رسد. مفاهیم سادیسمی، پوچ‌گرایانه و رقابت برای از بین بردن رقیب که داستان اصلی انیمیشن‌های مثل تام‌و جری و میگ میگ هست هم از‌اشکالات این انیمیشن هاست که ناخواسته پیام‌های نامناسبی برای کودکان منتقل می‌کنند.

چند توصیه به والدین:
- مهم‌ترین عامل بالا بردن سواد رسانه‌ای والدین است. در درجه اول والدین باید بدانند که محتوایی که پخش می‌شود چه مقدار برای کودکان شان می‌توانند مفید و یا مضر باشد و این نیازمند قراردادن وقت و انجام مطالعه توسط والدین است.

-والدین حتما باید کودکان را آگاه کنند که هر فیلمی برایشان مناسب نیست و این منوط به داشتن ارتباط خوب بین والدین و کودکان‌شان هست.

- رفتار ما با کودکان نباید به گونه‌ای باشد که آن‌ها نتوانند مشکلات شان را با ما در میان بگذارند. مثل اگر کودک ترس خود را بروز داد، نباید مورد تمسخر قرار گیرد. در این حالت است که ممکن کودکان مشکلات خود را با خانواده‌شان در میان نگذارند و اثرات مخربی روی فرزندشان بگذارد.

منبع: روزنامه کیهان 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.