نهم دی‌ماه ۱۳۸۸، روزی بود که صبر طولانی ملت ایران به تصمیمی روشن تبدیل شد؛ روزی که مردم، در اوج غبارآلودگی فضا، با حضوری آگاهانه به میدان آمدند تا مرز خود را با فتنه، تردید و تعرض به باورهای دینی و انقلابی‌شان مشخص کنند.

باشگاه خبرنگاران جوانزمستان ۱۳۸۸، زمستان سردی بود؛ نه فقط از نظر هوا، که از حیث ابهام و تردید. ماه‌ها بود که فضای جامعه در مهی غلیظ از شایعه، شبهه و التهاب فرو رفته بود. خیابان‌ها دیگر تنها مسیر عبور نبودند؛ به میدان روایت‌های متضاد تبدیل شده بودند.رسانه‌ها، تصویر می‌ساختند و ذهن‌ها را هدف می‌گرفتند. پرسش‌ها زیاد شده بود و پاسخ‌ها، عمداً مبهم نگه داشته می‌شد.در این میان، مردم صبر می‌کردند. صبری که از جنس بی‌تفاوتی نبود؛ صبری آگاهانه، سنگین و منتظر. ملت ایران، عادت دارد پیش از تصمیم‌های بزرگ، حقیقت را ببیند. اما فتنه، درست در همین نقطه عمل می‌کند: غبار می‌سازد تا دیدن دشوار شود.حادثه عاشورای ۱۳۸۸، آن لحظه تعیین‌کننده بود. جایی که پرده‌ها کنار رفت. جایی که تقابل، دیگر صرفاً سیاسی نبود؛ به حریم باورها، مقدسات و حافظه تاریخی یک ملت کشیده شد. همان‌جا بود که بسیاری فهمیدند مسئله، فراتر از اختلاف‌نظر یا اعتراض انتخاباتی است. مسئله، اصل هویت و ستون‌های ایستادگی انقلاب بود.

چند روز بعد، نهم دی‌ماه فرا رسید

صبح آن روز، خیابان‌ها زودتر از همیشه بیدار شدند. مردم، بدون آن‌که منتظر دعوت رسمی بمانند، خودشان راه افتادند. از محله‌ها، مساجد، بازارها و خانه‌ها. چهره‌ها جدی بود، اما خشمگین نه؛ مصمم بود، اما آشفته نه. این، راهپیمایی یک تصمیم بود، نه یک واکنش لحظه‌ای. ۹ دی، روزی بود که مردم، خودشان صحنه را مدیریت کردند. آمده بودند تا بگویند هنوز می‌توان حق را از باطل تشخیص داد. آمده بودند تا مرزها را دوباره پررنگ کنند؛ مرز میان اعتراض و اغتشاش، میان نقد و نفی، میان اختلاف‌نظر و تقابل با اصل نظام.

شعارها، از جنس شعارهای از پیش‌طراحی‌شده نبود؛ از دل می‌آمد. پرچم‌ها، فقط پارچه نبودند؛ نشانه تعلق بودند. ترکیب جمعیت، تصویری زنده از ایران بود: پیرمردی که انقلاب را دیده بود، جوانی که تازه معنای مسئولیت تاریخی را لمس می‌کرد، زنی که با فرزندش آمده بود تا بگوید این ماجرا فقط مربوط به امروز نیست، مربوط به آینده است.۹ دی، روز فوران بصیرت بود. روزی که صبر انباشته‌شده ملت، به تصمیمی جمعی تبدیل شد. پروژه‌ای که ماه‌ها با هدف فرسایش اعتماد عمومی، ایجاد دوگانگی و تضعیف انسجام اجتماعی طراحی شده بود، در برابر این حضور یکپارچه فرو ریخت. فتنه، جایی شکست خورد که دیگر نمی‌توانست خود را پنهان کند.در پشت این صحنه، رهبری‌ای قرار داشت که با صبر و حکمت، اجازه داده بود حقیقت، خودش را نشان دهد. نه شتاب‌زدگی، نه برخورد احساسی؛ بلکه هدایت آرام، روشنگری مداوم و اعتماد به بلوغ مردم. ۹ دی، لحظه‌ای بود که این اعتماد دوطرفه به زیباترین شکل ممکن پاسخ گرفت.

آن روز، قدرت نرم جمهوری اسلامی به‌روشنی دیده شد؛ قدرتی که نه از ابزار سخت، بلکه از ایمان، آگاهی و پیوند عمیق مردم با ارزش‌ها سرچشمه می‌گیرد. ۹ دی، اثبات کرد که وقتی مردم به صحنه می‌آیند، هیچ فتنه‌ پیچیده و چندلایه توان ایستادگی ندارد.سال‌ها گذشته است، اما ۹ دی همچنان زنده است. چون یک «تجربه تاریخی» بود، نه فقط یک رویداد تقویمی. تجربه‌ای که نشان داد فتنه‌ها ممکن است چهره عوض کنند، اما نقطه شکست‌شان ثابت است: آگاهی مردم. وحدت ملی. ایستادن به‌موقع.۹ دی، روزی بود که ملت ایران، پیش از آن‌که تاریخ درباره‌اش قضاوت کند، خودش تصمیم گرفت. ایستاد، انتخاب کرد و مسیر را روشن ساخت. زنده نگه داشتن این روز، زنده نگه داشتن همان لحظه بیداری است؛ لحظه‌ای که یک ملت، خودش را دوباره پیدا کرد.

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۴
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۰۹ ۰۹ دی ۱۴۰۴
سرفراز باد ملت بزرگ ایران عزیز و نابود باد آمریکا و اسرائیل و مزدوران حقیرش
آخرین اخبار