ریحانه قدردان مشاور توسعه فردی و سازمانی گفت: علاوه بر عرف حاکم بر جامعه در گرایش افراد به مشاغل خاص،تبلیغات کلامی و سمت و سوهای فکری در گروههای همسالان نیز، روی ذهنیت دانش آموزان در انتخاب رشته تحصیلی و به تبع آن شغل آینده آنها اثر میگذارد.
او افزود: در واقع این سوگیری باعث شده است برخی از مشاغل برای دانش آموز به یک الگوی ترسیم شدهی موفق ذهنی تبدیل شود و گرایش دانش آموز به آن بیشتر باشد، در حالیکه لزوما این موضوع به آن معنا نیست که آن رشته متناسب با استعداد و تواناییهای ذاتی دانش آموز باشد.
این مشاور توسعه فردی و سازمانی ادامه داد: برای اینکه مشخص شود که رشته تحصیلی منتخب فرد، متناسب با هوش و سطح توانایی فردی اوست، باید از دانش آموز استعدادیابی تخصصی به عمل آید و مشخص شود که آن رشتهای که مورد گرایش و علاقه اوست آیا واقعا از درون او سرچشمه میگیرد یا خیر. زیرا که اگر تیپ شخصیتی و استعدادهای او با رشتهی تحصیلی او هم پوشانی داشته باشد، قطعا هدفگذاری درستی خواهد داشت و تصمیمی منطقی، کم خطا و به مراتب کم هزینه تری را تجربه خواهد کرد.
قدردان بیان کرد: با وجود تأکید نظام آموزشی بر استعدادیابی، این امر بیشتر جنبه کلامی در نظام آموزشی دارد و کمتر به آن پرداخته میشود، در حالیکه مدارس و دانشگاهها باید زمینهی استعدادیابی تخصصی را فراهم کنند.
او در پاسخ به این سوال که آیا یک فرد در هجده سالگی به شناخت درستی از استعدادهایش رسیده است گفت: هجده سالگی سن میانگینی است که برای یک فرد در نظر گرفته شده است، زیرا سیستم نظام ارزشی او تا حدود زیادی شکل گرفته و انواع بلوغ نیز در این سن تا حدود قابل قبولی حاصل شده است.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی تأکید کرد: اگرچه که فرآیند بلوغ میتواند در افراد مختلف متفاوت باشد و گاها در مواردی فرد در سنین بالاتر به بلوغ فکری برسد؛ بنابراین میتوان هجده سالگی را به عنوان سن نسبی در نظر گرفت که فرد به شناخت طرحوارهها، استعدادها و سلایقش رسیده است، اما صرفا تکیه بر این مورد کافی نیست زیرا که گاهی ممکن است فرد دچار خطاهای شناختی بشود و این طرحوارهها را ملاک قرار دهد.
قدردان اظهار کرد: نکتهی بسیار مهم این است، که برای اینکه تصمیم درستی اتخاذ شود، باید روی ذهنیت درست و توسعه فردی دانش آموز کار کنیم و می توان از طریق تشویق کردن، فراهم کردن و بسترسازی آموزش مباحث خودشناسی و خودآگاهی، فرآیند تصمیم گیری درست و ریشهای را در آنها تسهیل کرد. والدین اگر علاقهمند به رشد شخصیتی و رضایتمندی فرزند خود در آینده هستند، میتوانند با همفکری با او به دنبال راهکار و انتخابی مناسب باشند و نباید او را مجبور به انتخاب رشتهای خاص بکنند.